اهمیت لی آوت، تایپوگرافی یا نوشته در طراحی پوستر
گفتگویی با ایرج میرزاعلیخانی (طراح گرافیست)
رجایی: اگر ممکنه کمی پیرامون لی آوت و چگونگی ارتباطش با تصویر ( image ) در پوستر بگویید.
میرزاعلیخانی: اساساً پوستر و گرافیک یک ترجمه ی تصویری است در واقع کار گرافیک ترجمه هست، ترجمه ی تصویری آنچه باید بگوید و انتقال دهد. همچنین پوستر و گرافیک به تصویرسازی وابسته است ولی منظور از این تصویرسازی جنبه ی تصویرسازی کتاب و چیزهایی از این قبیل نیست. اما همانطور که میدانید پوستر برای رساندن پیام غالباً با نوشته همراه است پس اساس لی آوت در پوستر اینگونه است که تصویر و نوشته به شکلی زیبا به مخاطب ارائه شود.
ر: پس در پوستر از هر تکنیکی استفاد شود نتیجه باید یک تصویر باشد که حاوی پیام طراح است؟
م: بله، حاوی پیام طراح یا سفارش دهنده پوستر. در حقیقت در انتهای ماجرا ما باید به یک تصویر واحدی بنام پوستر برسیم که میتواند تصویرسازی، عکس، نوشته، تایپوگرافی و خیلی چیزهای دیگررا در شامل باشد و نتیجه ی نهایی باید تصویری باشد که در کل پیامی را که طراح مد نظر دارد برساند، یا ممکن است آن پیام، پیام سفارش دهنده ی طراح باشد.
گاهی ممکن است ما بیننده ی پوستر را به انجام کاری دعوت کنیم، مانند فراخوان یک مسابقه، یا تبلیغ نوعی کالای تجاری و گاهی نیز امکان دارد که امتناع از کاری را ارائه دهیم مانند شعارهای فرهنگی یا کم مصرف کردن انرژی.
ر: در طی این مسیر طراح به چه نکاتی باید توجه داشته باشد؟
م: ببینید همواره طراح باید به هدف خود توجه داشته باشد. او باید با در نظر گرفتن سفارش، هدف سفارش یا سفارش دهنده نتیجه را طراحی کرده و اجرا کنیم.
ر: چه چیزی میتواند به یک طراح در بکارگیری فونت و نوشته در طراحی پوستر کمک بکند؟
م: قبل از هر چیز زیاد دیدن و البته خوب دیدن است، دیدن کارهای اساتید. یکی از راهها همانند همه ی هنرها تمرین کردن است. دیدن هم نوعی تمرین کردن است برای آموزش چشم به ترکیب بندی های خوب و سایر مسائل فنی. طراح میتواند با امتحان کردن و جایگذاری فونت در نقاط مختلف و نوع و سایز فونت به این مهم دست پیدا کند. امروزه با وجود کامپیوتر انجام این کار چندان دشوار نیست. طراح با آزمون و خطا کم کم میتواند چشم خود را آموزش بدهد و در بکارگیری لی آوت به تبحر برسد.
ر: معمولا در طراحی نشانه از یک نوع فونت استفاده میشود، این مطلب در مورد پوستر چگونه است؟
م: در طراحی نشانه خیلی مهم است که در انتهای ماجرا به یک مجموعه واحد برسیم و راحتترین کار این است که از یک نوع فونت استفاده شود و در غیر این صورت باید تسلط خوبی بر روی فونت ها داشته باشیم و بتوانیم آنها را به خوبی با یکدیگر هماهنگ کنیم.
در واقع اگر از یک نوع فونت استفاده شود راحتتر به نتیجه میرسیم. در مورد پوستر هم به همین ترتیب است کم بودن تعداد فونت ها بهتر از تنوع زیاد آنها میباشد به این طریق طراح راحتتر میتواند بین نوشته های موجو در کار هماهنگی برقرار کند و این برای بیننده نیز ملموس تر و گیراتر است، و البته عدم وجود این هماهنگی به کار طراح بسیار لطمه میزند.
ر: حالا کدامیک از این عناصر یعنی نوشته ها یا تصاویر میتواند نسبت به دیگری ارجحیت داشته باشد و آیا اصلا این ارجحیت وجود دارد؟
م: اصل ماجرا در پوستر باید مانند شخصیت اول فیلم مطرح شود و فضا و جای بهتر و بیشتری را فراگیرد و یا به نحوی بیشتر مورد توجه قرار گیرد حال این عنصر چه نوشته باشد و چه تصویر به هر حال باید در وهله ی نخست توجه بیننده را جلب کرده و سپس پیام خود را منتقل کند.
استاد کامران کاتوزیان یک اصطلاح جالب در مورد پوستر بکار میبرد که آوردنش خالی از لطف نیست، میگوید «این پوستر یا بروشور یا ... میفروشد یا نمیفروشد.» یعنی بیننده را تحریک میکند به خرید کالا یا انجام فعلی که پوستر یا آن محصول را معرفی کند یا اینکه این کار از عهده ی این طرح با این طراحی خارج است؟
ر: به غیر از پوستر که گفتید در مورد سایر چیزهایی که طراح طراحی میکند چگونه است؟
م: مثلا برای طرح جلد کتاب باید به گونه ای باشد که غیر از ارتباط با محتویات کتاب بیننده ناخواسته کتاب را بردارید و به آن نگاه کند، تا اینجای کار به عهده طراح گرافیست است از اینجا به بعد به محتوای کتاب مربوط میشود که از حیطه ی کاری طراح خارج است. در اینجا نیز چون ما با عناوین کتاب و نویسنده و سایر نوشته های پیام دهنده به بیننده ی کتاب روبرو هستیم طراحی نوشته و جایگذاری آن در روی جلد کتاب بسیار مهم است.
ر: حتی به قول استاد ممیز عطف کتاب نیز بسیار اهمیت دارد زیرا معمولا وقتی کتابها در قفسه چیده شده است ما فقط عطف آنرا میتوانیم ببینیم بنابراین باید عطف کتاب در میان سایر کتب خودنمایی کرده و چشم را جلب کند. این مسئله در مورد کالاهای بازرگانی چطوراست؟
م: در مورد طراحی بسته بندی کالا نیز به همین ترتیت فرد باید جذب بسته بندی شود و آنرا بر دارد حال دیگر بقیه ی امور و مسائل به مواد آن و محتویات و کیفیت کالاها بستگی دارد. حتی طرح آن بسته میتواند به اندازه ای جذاب باشد که مشتری بدون در نظر گرفتن کاربرد آن کالا ابتدا آنرا برداشته و سپس ببنید که آیا آن کالا اصلاً به کارش میآید یا نه، به دردش مییخورد یا نه. در اینجا نیز نوع نوشته باید به سرعت به بیننده اطلاع رسانی کرده و او را از محتویات بسته و محصول باخبر کند نه اینکه مشتری دورتادور بسته را مدام بگردد تا نام محصول یا محتویات آنرا پیدا کند یا اینکه نوع نشانه ی شرکت آن محصول به طریقی طراحی نشده باشد که بینند برای خواندن آن با مشکل مواجه شود که این مسئله البته به نوع مشتری نیز بستگی دارد و این بحث به شناخت مخاطب، جامعه ی مصرف کننده برمیگردد که خود مبحث مفصلی است.
به طور خلاصه میتوان گفت کار طراح گرافیک در این زمینه این است که فرد کار او را بردارد، دست بزند، نگاه کند، جذب شود، توجهش را جلب کند و.... و البته با اطلاع رسانی بجا در روی بسته برای خرید آن کالا تهییج و تحریک شود.
ر: با تشکر از شما