اهميت تزريق گاز به مخازن نفتی



امروزه روش‌های مختلفی برای افزايش بازيافت نفت در دنيا اعمال می‌شود که بنابر ويژگی‌های هر مخزن نفتی، با يکديگر متفاوت هستند. از اين رو، يافتن روش بهينه برای افزايش بازيافت نفت از مخازن، نيازمند انجام مطالعات جامع و سپس اعمال روش مناسب است. در کشور ما بنابر شرايط موجود، تزريق گاز به مخازن نفتی برای بازيافت نفت، برای بيشتر مخازن کشور مناسب تشخيص داده شده است.
در حوزة صنعت انرژی و اقتصاد کلان جامعه، صيانت از منابع و ذخاير نفت خام به‌عنوان يکی از ضروريات مهم و استراتژيک مطرح است. زيرا در حال حاضر، وابستگی کشور به درآمدهای نفتی به‌گونه‌ای است که حتی نوسانات قيمت نفت خام از طريق تأثير بر درآمدهای ناشی از صدور، بر روند فعاليت‌های اقتصادی کشور تاثير قابل ملاحظهِ‌ای خواهد داشت.از همين رو٬ پيش بينی اقدامات و برنامه هايی که برای حفظ و افزايش ميزان توليد نفت لازم است٬ از جمله موضوعات مهمی تلقی می شود که بايد در راس برنامه های بخش انرژی کشور و بخصوص وزارت نفت مورد توجه و تاکيد قرار گيرد.
از جمله موضوعات مهمی که در اين حوزه مورد تاکيد کارشناسان و صاحبنظران قرار دارد٬ تزريق گاز به چاهها و مخازن است که موجب حفظ فشار گاز و برداشت صيانتی از اين مخازن می شود.

تزريق گاز به ميادين نفتی همواره يکی از اولويت‌های مهم شرکت ملی نفت ايران در چارچوب اهداف کيفی اين شرکت به شمار رفته است. اين امر دلايل با اهميتی دارد که از جمله مهمترين آنها می توان به مواردی اشاره کرد.
اولين دليل٬ لزوم حفظ حق آيندگان از منابع هيدروکربوری است . در واقع ٬ از آنجا که برداشت صيانتی از مهمترين موضوعات در عرصه توليد و استخراج نفت به شمار می رود و اين امر به خصوص به دليل تلاش برای به حداقل رساندن خسارات وارده به مخازن در اثر برداشت و توليد نفت و به تبع آن حفظ حقوق آيندگان و صيانت از سهم آنان از اين ذخاير خدادادی٬ دارای اهميت بسياری است و لذا بايد مورد توجه جدی قرار گيرد.
دومين نکته در اين باره٬ لزوم نگهداشت ثروتی ملی است که بايد تأمين‌کننده سرمايه‌گذاری‌های بلندمدت بخش نفت و ديگر بخش‌های اقتصاد و استحکام‌بخش زيرساخت‌های اقتصادی کشور باشد. در واقع لزوم حفظ ذخاير نفت به عنوان ثروت ملی و تضمين امکان حداکثر برداشت از اين ذخاير به منظور افزايش سرمايه گذاری در آينده و استمرار توسعه صنعتی کشور٬ تاکيدی است بر اهميت تزريق گاز به مخازن نفت.
همچنين وابستگی اقتصاد ايران به درآمدهای ناشی از صادرات نفت خام نيز از جمله ديگر دلايلی است که ضرورت اتخاذ راهکارهای مناسب برای حفظ ذخاير نفتی را مورد تاکيد قرار می دهد.
با توجه به نکات يادشده و نيز با عنايت به ويژگی‌های خاص منابع نفتی کشور و نيز رفتار مخزن در قبال تزريق گاز، توجه به دونکته اساسی در تزريق گاز به مخازن، ضروری است.
نکته اول اينکه با توجه به ويژگی‌های خاص فيزيکی و شيميايی هر ميدان، تزريق گاز با حجم و ترکيبی مناسب با ميدان صورت پذيرد و در واقع توجه به اين امر که هر ميدان مختصات مربوط به خود را دارد و لذا با توجه به ويژگيهای خاص خود تزريق مقدار مشخصی گاز را می طلبد که با توجه به محاسبات دقيق و کارشناسانه قابل ارزيابی است.
همچنين٬ نکته ديگری که ذکر اين لازم است٬ اين که تزريق گاز در زمان مقتضی و مناسب انجام شود تا از هرزروی نفت ميدان جلوگيری شود. عدم تزريق به موقع به يک ميدان، آسيب‌های جبران‌ناپذير و غيرقابل برگشتی را به ميدان وارد خواهد ساخت؛ به گونه‌ای که افزايش تزريق گاز به يک ميدان در زمانی پس از زمان مقتضی در بسياری موارد، هيچگونه تأثيری در بازيافت ثانويه نفت نخواهد داشت.
بنابراين، توجه به حجم و ترکيب گاز تزريقی و نيز زمان مناسب تزريق، سه عامل مهم و تعيين‌کننده برای تأثيرپذيری هرچه بيشتر ميدان از برنامه‌های تزريق است.
بررسی مقايسه‌ای استفاده از گاز در بخشهای مختلف مصرف‌کننده، نشان می‌دهد که شاخص نت يک گاز در بخش تزريق از نت يک گاز در ساير بخشهای مصرف‌کننده بيشتر است (شاخص نت يک، نشان‌دهندة بازدهی اقتصادی هر واحد گاز طبيعی مصرف شده در هر بخش از بعد اقتصادی است).
بنابراين صيانت از منابع نفتی کشور و انجام به موقع برنامه‌های تزريق، نه تنها از بعد اقتصاد بخشی بلکه از بعد استراتژيک اقتصاد شرکتی و اقتصاد کلان جامعه از اولويت خاصی در مقايسه با ساير مصارف برخوردار است و اين امر، ضرورت توجه هرچه بيشتر به اين بخش را آشکار می‌کند
برای تأمين گاز مورد نياز تزريق به ميادين نفتی، تدوين برنامه‌های توليد (عرضه) و نيز، پيش‌بينی ميزان تقاضای گاز طبيعی، اهميت فراوان دارد. گاز طبيعی يکی از حامل‌های انرژی با ويژگيهای خاص اقتصادی (جايگزينی با فرآورده‌های نفتی)، اجتماعی و زيست‌محيطی است که جاذبه خاصی را از نظر مالی و بخشی دارد. علاوه بر آن ايجاد امنيت عرضه انرژی در کشور رابطه مستقيمی با برنامه‌های توليد اين حامل انرژی دارد. اما بايد به اين واقعيت توجه کرد که تخصيص توليد محدود گاز طبيعی در دوره‌های زمانی مشخص، بايد با درنظر گرفتن اولويت‌های مصرف (اعم از مصارف‌بخشی، تزريق و صادرات) انجام شود؛ به‌عبارتی منافع اقتصادی کوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت کشور را بايد در چارچوب سياستهای کلان اقتصادی کشور و به طور همزمان مورد توجه قرار داد.