انواع روشهای تعيين سن نسبي
تعيين سن نسبيمبتني بر سه اصل مهم ميباشد . 1) اصل روی هم قرار گیری لایه ها 2) اصل ادامه طبقات 3) اصل تشابه دیرینه شناسی
انواع روشهای تعيين سن نسبي
تعيين سن نسبيمبتني بر سه اصل مهم ميباشد . 1) اصل روی هم قرار گیری لایه ها 2) اصل ادامه طبقات 3) اصل تشابه دیرینه شناسی
1) اصل روي هم قرار گرفتن لايهها : يکي ازروشهاي تعيين سن نسبي در چينه شناسي ، تعيين سن بر اساس اصل روي هم قرار گرفتنطبقات است. يعني هر طبقه از سنگهاي رسوبي که طبقهاي را بپوشاند، از آن جديدتر استو هر طبقهاي در طبقه رويين خود قديميتر ميباشد. براي اينکه اصل روي هم قرارگرفتن طبقات قابليت کاربرد داشته باشد، ميبايستي طبقات به وضع طبيعي و عادي خودباشند، چون ممکن است به علت حرکات تکتونيکي مجموعهاي از طبقات به صورت قائم يابرگشته در آيند. از طرف ديگر در آبرفتهاي رودخانهاي يا دريايي در صورتي که سطحاساس دريا پايين رود، آبرفتهاي جديدتر موقعيت پايينتري را نسبت به آبرفتهاي قديمتراشغال ميکنند.
کاربرد اين اصل در سنگهاي آذرين: يک رگه سنگ آذرينجديدتر از زمينهايي است که آنها را قطع ميکند و قديميتر از زمينهايي است که در آنبه صورت قلوه سنگ ظاهر ميشود. مثلا گرانيت الوند همدان جوانتر از سنگهاي دگرگونهاطراف خود ميباشد که در آنها نفوذ کرده ، ولي در ناحيه شير کوه يزد قديميتر ازآهکهاي کرتاسه است، چون قطعات گرانيت از کنگلومراي قاعده اين آهکها يافت ميشود. يکگدازه آتشفشاني جديدتر از زمينهايي است که آنها را ميپوشاند و قديميتر از آبرفتهايذرهاي است که روي آن قرار دارند.
2) اصل ادامه طبقات:هر طبقه داراي سنزمين شناسي معيني است و مسلما امتداد آن در هر ناحيهاي که باشد، همان سن را دارااست، ولي پيدا کردن امتداد طبقات در روي زمين هميشه امکان پذير نيست. چون ممکن استدر اثر پوششهاي گياهي يا پوششهاي سطحي زمين ، طبقات در مسافتي از نظر پنهان شده يادر اثر عوامل تکتونيکي ، طبقات قطع شده و قابل تعقيب نباشند. در اين حال بايد ازتشابه خواص سنگ شناسي طبقات استفاده نمود و يا به عبارت ديگر سازند را تشخيصداد.مطالعات چينه شناسي نشان داده است که تنها از يکسان بودن خواص سنگ شناسينميتوان طبقات هم سن را مشخص نمود. به عنوان مثال در انگلستان طي دو دوره خشکيزايي در دوران اول ، ماسه سنگهاي قرمز تشکيل گرديده است. يکي در دوره دونين که ماسهسنگ قرمز قديمي و ديگري در دوره پرمين که ماسه سنگ قرمز جديد نام دارد. اين ماسهسنگ از نظر سيتولوژي بهم شبيه ، ولي از نظر سن با يکديگر اختلاف دارد. بنابراينبهتراست براي مطالعه اصل ادامه طبقات ، از اصل روي هم قرار گرفتن طبقات نيز کمکگرفت.
3) اصل تشابه ديرينه شناسي لايهاي رسوبي:رسوباتي که دارايفسيلهاي مشابه هستند هم سن باشند. مسالهاي که در اين اصل پيش ميآيد اينکه امکاندارد در يک سري رسوبات فسيلهاي غير شاخص وجود داشته باشند که احتمالا در زمانهايمختلف زمين شناسي در رسوبات ديده ميشوند. به عنوان مثال آهکهاي ريفي که در دورهژوراسيک ديده ميشود، در ادوار ديگر زمين شناسي نيز کم و بيش وجود دارد. پسابتدا بايد به ارزش چينه شناسي فسيلها در دورانهاي مختلف زمين شناسي آشنا بود، مسلماست که فسيلهاي شاخص در اين رابطه کمک بيشتري به ما مينمايند. همانطور که ميدانيماز صفات اين فسيلها گسترش وسيع جغرافيايي در زمان زندگيشان و تغييرات و تکامل سريعآنها در طول دوران زمين شناسي است.
»» مطالعه رسوبات فاقد فسيل : برايمطالعات چينه شناسي رسوباتي که فاقد فسيل است معمولا از علم رسوب شناسي نيز استفادهميگردد. به عنوان مثال وجود کانيهاي سنگين در افق مشخص از رسوبات يک منطقه چنانچهدر ناحيه ديگري نيز مشاهده گردد، نشانه همزماني و يکسان بودن منشاء شرايط تشکيلمشابه اين دو رسوب است.
»» روشهاي ديگر تعيين سن نسبي : قوانين اصل سه گانهاي که ذکر آنها گذشت، بيشتردر مورد چينهها و طبقات رسوبي بکار برده ميشوند، ولي در مورد تعيين سن آذرين ودگرگوني روشهاي ديگري پيشنهاد گرديده که ذيلا بطور خلاصه بدان اشاره ميگردد. بطورکلي براي تعيين سن نسبي اينگونه زمينهاي بدون فسيل (سنگهاي دگرگوني و آذرين) بهتراست چگونگي برخورد و تماس آنها را با دقت نسبت به سنگهاي رسوبي فسيلدار پيدا نمودهو قوانين چينه شناسي را با اين سنگها مطابقت داد. بعضي توفها و سينريتهاميتوانند چه در محيط آب و چه از محيط خشکي آثار گياهان و جانوران را در خود بهصورت فسيل حفظ نمايند، چنانچه در توفهاي سبز رنگ متعلق به ائوسن مياني البرزنوموليت ، آثار گياهي و فلسهاي ماهي يافت شده است. همچنين در موارد آتشفشاني زيردريايي آثار و بقاياي جانوران ديده ميشود. از جمله در بعضي توفهاي آندزيتي درنزديکي علي آباد قم فسيل نوموليت و خارداران پيدا ميشود. همانطور که در فوق اشارهشد از طريق وضعيت چينه شناسي سنگها نيز ميتوان سن نسبي تشکيلات غير رسوبي را تشخيصداد.