قواعد حرکت دادن اجسام با نیروی چشم (تله کینزی)

[elhamhamidi2]

سلام مطالب جالبی بود ولی من هم فکر می کنم این سبک رفتارها و شعبده ها از ارتباط با جن سرچشمه می گیره ولی تردستی کار انسان و فکر انسانه و جوری فریب دادن مخاطبه

[kamyab-key30]

سلام . با تشکر از مدیر سایت بابت گذاشتن این مطالب ارزشمند و احترام به نظر و عقیده دوستان . ببینید من به این موضوع اعتقاد دارم و مطمئنم که شدنی هست انسان روز به روز به سمت شکوفایی و خودشناسی میره و این تنهاعلم نیست که پیشرفت میکنه درواقع انسان داره پیشرفت میکنه ازهمه لحاظ..انسان میتونه همه کار انجام بده اما ممکنه کسی بگه.من که میتونم با دستم اشیا رو تکون بدم چرا با نیروی ذهن اینکارو کنم؟من میتونم با ابزار لازم کوه هارو هم تکان بدم چرا با نیروی ذهن ؟و... اما هر علمی و هر چیزی که انسان رو متحول میکنه باید شناخته بشه و مورد تحقیق قرار بگیره و مورد استفاده ی صحیح قرار بگیره .در پناه حق

[kamyab-key30]

دوست عزیز برای انجام این کار باید فقط باور داشته باشی که واقعا میتونی شاید اصلا لازم به انجام این مراحل هم نباشه و بتونی ..شایدم اصلا نشد ذهن خودتو مشغولش نکن زندگیت رو بکن من هنوز موفق نشدم ولی میدونم که میشم ..راستی یه مثال ساده که علمی هم نیست بگم : دوران بچگیم با دوستام تیرو کمان درست میکردیم و مسابقه هدف گیری میزاشتیم یادمه یبار دوستم حدود20 یا30 متر جلو تر از من وایستاده بود منم با خودم گفتم یه تیر بزنم کنار پاش بترسه بش بخندیم تیر رو با چوب حصیر درست کرده بودم یه میخ هم جلوش نصب کرده بودم که به هر جا بخوره همونجا وایسه ..خلاصه نشونه گیری کردم هیچ حسی به اینکه اینکار رو نکنم نداشتم فقط باورداشتم که دقیقا کنار پاش رو میزنم عاقا تیر رو رها کردم به شلوارش خورد شلوارش پاره شد ولی اصلا به پاش نخورد منم در رفتم و اخر سر هم یه کتک جانانه از بابام خوردم ولی یه چیز رو فهمیدم که اگه باور داشته باشی واقعا همونی که میخای میشه

[bookpad]

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
مقدمتا در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم مشهورترین علوم غریبه عبارتند از : سیمیا و لیمیا و هیمیا و ریمیا و کیمیا که به تعبیر شریف شيخ بهايي، بهترين كتاب در اين ۵ علم كتابي بود به نام «كلّه سرّ» كه اين نام از حروف آغازين اين ۵ علم تركيب شده است.

سيميا : دانشي كه دربارة چگونگي ترکيب كردن نيروهاي ارادي با نيروهاي مادّي خاصي براي دست‌يابي به تصرفات عجيب در امور طبيعت، بحث مي‌كند. تصرف در خيال كه «سحر العيون» ناميده مي‌شود، از بخش‌هاي همين دانش است. اين علم از بارزترين مصاديق جادوست.

ليميا: دانشي است كه از چگونگي تأثير اراده به وسيلة اتصال صاحبش به ارواح قويّ عالي همانند ارواح موكل بر ستارگان و حوادث بحث مي‌كند. اين اتصال به‌وسيلة تسخير آنها يا استمداد از جنّ انجام مي‌شود. اين دانش هم فن تسخير است.

هيميا: دانشي است كه دربارة تركيب قواي عالم بالا (ستارگان و اوضاع آسماني ) با عناصر مادّه براي دست‌يابي بر تأثيرات عجيب بحث مي‌كند و این همان طلسم است.

ريميا: دانشي است كه از كيفيت به كارگيري قواي مادي براي دست‌يابي به آثارشان به گونه‌اي كه بر احساس ديگران خارق عادت جلوه كند، بحث مي‌كند و اين همان شعبده است.

كيميا: دانشي است كه از چگونگي تبديل صورت عناصر به يكديگر (مثلاً مس به طلا) بحث مي‌كند.

اموری چون سحر و خوارق عادات و ریاضات و علوم غریبه مستند به قوه ی اراده ساحر یا مرتاض و ايمان وی به تأثير افعال عجیب می باشد که اراده نیز تابع علم و اعتقاد است به عبارت دیگر ملاك در تأثير اراده‌ی صاحب خرق عادت، علم قطعي اوست، ولي مطابقت اين علم با خارج لازم نيست. شاهد آن نیز كساني هستند كه به تسخير ستارگان معتقد بودند و يقين به ارتباط با ارواح افلاك داشتند، در حالی که افلاک وجود خارجی ندارند.

به تعبیر شریف علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، اين ارادة تأثيرگذار ایشان گاه هميشه هست و گاه در ظرف شرايط خاصي پيدا مي‌شود. شرايط خاص مثلاً در جاي خاصي با مركّب خاصي مطلب خاصي نوشته شود كه در تأثيرگذاري در دوستي‌ها و دشمني‌ها چنين است، يا ورد خاصّي (عوذه) خوانده شود و ... . همة اين شرايط براي پيدا شدن آن ارادة تأثيرگذار است، زیرا علم اگر يقيني باشد، براي حواس آدمي مشاهدة متعلقش را به ارمغان مي‌آورد و صحت اين ادعا نیز قابل آزمون است.
کافي است به خود تلقين كنيد كه چيزي يا شخصي در جايي حاضر است. به اين صورت كه جز اين مطلب به چيزي نينديشيد و هيچ شكي هم به خود راه ندهيد. در اين صورت آن شيء يا شخص را آن‌چنان كه در نظر داشتيد، در برابرتان حاضر مي‌بينيد.
چنانكه بعضي پزشكان هم امراض خطرناك را با تلقين سلامتي به مريض درمان كرده‌اند. حال اگر اراده قوي شود، مي‌تواند در ديگري همين اثر را بگذارد. بدون شرط يا در ظرف شرايط خاص.

با توضیحی که داده شد معلوم میشود که سحر یکی از اقسام علوم غریبه یعنی همان علم سیمیا است منتهی تفاوتی که علوم غریبه در نزد اندیشمندان مسلمان دارد با سحری که ملعبه دست ساحران جامعه دنیوی است این است که علوم غریبه اسلامی مبتنی بر حقیقت توحید صمدی قرآنی عارف و معرفت وی به حقایق شگرف نفسانی خویش است به عبارت دیگر شرط اصلی دست یابی عارف حقیقی به علوم غریبه، توحید و معرفت نفس است و تا زمانی که عارف به این دو حقیقت دست نیابد توفیق دریافت علوم غریبه را نخواهد داشت در حالی که ساحران جامعه کنونی تمامی خوارق عاداتی که دارند متکی بر اراده و قوت نسبی نفسانی ایشان است بی آنکه توجهی به قدرت خالق نظام عالم داشته باشند.

نکته دیگر این که بزرگانی چون شيخ بهايي، حاج شيخ حسنعلی اصفهاني، علامه طباطبايي که به داشتن انحای علوم غریبه مشهور هستند هرگز این علوم را برای کسب منافع مادی و دنیوی مورد استفاده قرار نمی دادند و نیز هرگز علومی از این دست را به عنوان غایت کمالات انسانی نمی شمردند در حالی که در نزد ساحران جامعه دنیوی این علوم به عنوان غایت کمالات انسان برشمرده شده و نوعا ملعبه ای برای کسب منافع مادی است و غافل از آن که اين علوم پايين‌تر از شأن آدمي است و اگر انسان طريق انسانيت را در پيش بگيرد، خودبه‌خود اين دانش‌ها و بلكه برتر و بالاتر از آنها به او ارزاني مي‌گردد و حيف عمر آدمي است كه صرف علوم غريبه شود.

عارفان و سالكان راستين حتی به كرامات وقعي نمي‌نهند و به آن دل نمي‌بندند و مي‌دانند كه دل بستن همان و توقّف همان. آن هم توقّف در قبر و لذا از اظهار آن جز در موارد ضرورت و مصلحت گريزانند و سخنشان اين است: الكرامات حيض الرجال؛ یعن كرامات در حكم حيض مردان خداست.

و در یک کلام می توان گفت: تفاوت سحر ساحران منحرف با علم و معرفت عرفان حقیقی در اين است كه آنان خودآگاه يا ناخودآگاه در صدد تقويت نفس‌اند و عارفان در صدد فناي نفس در پيشگاه حضرت حق.

لینک: (karshenas تفاوت علوم غریبه اسلامی با جادوگری چیست؟)