راه هاي افزايش بازدهي آبياري در بخش كشاورزي


اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .
پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روش آبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .


لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :
1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .
2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .
3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .
4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها
5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .
6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .
7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .
8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .

9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .
1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .
2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .
3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .

4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي و آب و خاك .
5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .