فاطمه خانم بهترین تعبیر رو گفتن شدیدا موافقم
فاطمه خانم بهترین تعبیر رو گفتن شدیدا موافقم
عشق عینک سبزی است که باعث می شود فرد عاشق کاه را یونجه ببیند
در روزگارهای قدیم جزیره ای دورافتاده بودکه همه احساسات درآن زندگی میکردند: شادی، غم، دانش، عشق و باقی احساسات.
روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره درحال غرق شدن است.بنابراین هریک شروع به تعمیرقایقهایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند. زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق تصمیم گرفت تا برای نجات خود از دیگران کمک بخواهد. در همین زمان او از ثروت که با کشتی باشکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک
خواست.
“ثروت، مرا هم با خود می بری؟”
ثروت جواب داد:
“نه نمی توانم.مفدار زیادی طلا ونقره دراین قایق هست.من هیچ جایی برای تو ندارم.”عشق تصمیم گرفت که از غرور که با قایقی زیبا در حال رد شدن از جزیره بود کمک بخواهد.
“غرور لطفاً به من کمک کن.”
“نمی توانم عشق. تو خیس شده ای و ممکن است قایقم را خراب کنی.”
پس عشق از غم که در همان نزدیکی بود درخواست کمک کرد.
“غم لطفاً مرا با خود ببر.”
“آه عشق. آنقدر ناراحتم که دلم می خواهد تنها باشم.”
شادی هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غرق در خوشحالی بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدایی شنید:
” بیا اینجا عشق. من تو را با خود می برم.”
صدای یک بزرگتر بود. عشق آنقدر خوشحال شد که حتی فراموش کرد اسم ناجی خود را بپرسد. هنگامیکه به خشکی رسیدند،ناجی به راه خود رفت.
عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجی خود مدیون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسید:
” چه کسی به من کمک کرد؟” دانش جواب داد: “او زمان بود.”
“زمان؟ اما چرا به من کمک کرد؟”
دانش لبخندی زد و با دانایی جواب داد:
“چون تنها زمان، بزرگی عشق را درک می کند!!”
بهترین چیز ، رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق ، تَر است .......
عشق یعنی کشک
حذر از عشق میسر بود؟آری! آندم...
که جهان را بتوان دید به چشمان عدم!!!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9572229400.gif
والا من که کما فی السابق عاشق کوزت هستم
والا
عشق یعنی...؟ اصلا من چی دارم میگم تو این دورو زمونه عشقی نمونده!!
یادش بخیر قدیما...