-
سعی کن فقط انتقاد کنی، نه...
1- عصبانی نشوید
تا وقتی خودتان نخواهید، هیچکس نمیتواند شما را آنقدر عصبانی کند که کنترلتان را از دست بدهید. همیشه وقتی در برخورد با دیگران عصبانیت به خرج میدهید، پیشتر و بیشتر از آنکه به طرف مقابلتان آسیب بزنید، به خودتان آسیب میرسانید. عصبانیت نمیگذارد حرفهایتان منصفانه شنیده شود.
2- غیرمستقیم اشاره کنید
به صراحت و مستقیما شروع به انتقاد و سرزنش نکنید. سعی کنید با طرح سوالاتی هدفدار، شخص را وادار کنید تا مسیر بحث را به همان سمتی که شما میخواهید بکشاند و آنوقت حرفتان را شروع کنید. تواناییها و هوش و استعداد طرف مقابلتان را به خاطر کاری که اشتباه انجام داده و حالا مورد انتقاد شماست، یکباره زیر سوال نبرید.
3- بگذارید از خودش دفاع کند
با چند سوال هدفدار و غیر مستقیم، سعی کنید او را در وضعیتی قرار بدهید که خودش همه حرفها را بزند. او با این کار، میتواند از خودش دفاع کند و لااقل آن مسالهای را که مورد انتقاد شماست، از زاویه دید خودش برایتان تعریف کند. به این ترتیب، شاید در تصمیم شما برای انتقاد کردن، تجدید نظری به وجود بیاید. وقتی شما و طرف مقابلتان با هم به نتیجه مشترکی برسید، احتمال اینکه در پایان بحث بتوانید به نتیجه دلخواهتان برسید، بیشتر میشود.
وقتی انتقاد میکنید، اجازه ندهید احساسات شخصیتان مزاحم تاثیر گذاری حرفهایتان شود.
4- موضوع را روشن کنید
تا آنجا که ممکن است، وضعیت مورد بحث را برای خودتان روشن کنید. برای اینکه بتوانید یک مساله را به خوبی حل کنید، باید شرایط را خوب درک کنید. درباره زوایای مختلف موضوع مورد بحث، از خودتان سوال کنید و سعی کنید به آن سوالها جواب بدهید. تا آنجا که برایتان مقدور است خودتان را در شرایط طرف مقابل قرار بدهید و سعی کنید موضوع را از چشم او ببینید و شرایطش را درک کنید. در میان گفتارهای انتقادآمیزتان هم بهتر است هر از گاه به این موضوع اشار کنید که مثلا اگر من جای تو بودم یا اگر من توی این موقعیت قرار میگرفتم... و بعدش هم نظر او را درباره پیشنهادتان جویا شوید.
5- اشتباهتان را قبول کنید
وقتی در لابهلای حرفهایتان به اشتباهات خودتان هم اشارهای میکنید و آنها را میپذیرید، طرف مقابلتان هم راحتتر میتواند اشتباهات خودش را قبول کند. اگر مقدور است بدون اینکه اسمی از شخص یا اشتباهش به میان بیاورید (بهویژه در میان جمع) مشکل را به صورت غیرمستقیم و به نحوی مطرح کنید که فقط شما و طرف مقابلتان از موضوع سر در بیاورید، این کار را انجام بدهید. این شیوه در خیلی از موارد جواب میدهد.
6- گاهی تنبیه کنید
اگر شما مدیر یک مجموعه هستید و یکی از زیردستانتان خطایی میکند که باید مورد انتقاد قرار بگیرد، یکی از بهترین راهها برای انتقاد از او و تنبیه کردنش این است که اول، اشتباهش را به او تذکر بدهید و بعد، از خود او بخواهید که تنبیهی برای خودش در نظر بگیرد. در بیشتر موارد، تنبیهی که آن شخص برای خودش در نظر میگیرد بیشتر و سنگینتر از آن چیزی است که شما در ذهنتان برای او در نظر گرفته بودید اما اگر آنچه او گفت، خیلی کمتر از آن چیزی بود که شما در ذهن داشتید، تعارف را بگذارید کنار: «متاسفانه این تنبیه از آن تنبیهی که من برای شما در نظر گرفتهام خیلی سبکتر است. به نظر من عادلانهترین تنبیه برای این کار شما این است که...»
بابت اشتباهتان صادقانه عذرخواهی کنید و بگویید که حاضرید هر چه از دستتان برمیآید برای جبران اشتباه خودتان و بهتر شدن اوضاع انجام بدهید

وقتی از شما بد انتقاد میکنند
با انتقادهای بد چه کار کنیم؟ به هر حال، همهمان هر از گاهی مجبوریم با چنین انتقادهایی هم مواجه شویم. اجازه ندهید چنین انتقادهایی شما را به هم بریزد. در مواجهه با چنین انتقادهایی از توصیههای زیر غافل نشوید:
پاسخهایتان را کوتاه کنید: فارغ از لحن و کلماتی مخاطب یک بار سعی کنید به حقایق حرف طرف مقابلتان بیندیشید و آن را ارزیابی کنید. انصاف بدهید. واقعا آیا هیچ رگهای از حقیقت در آن حرفها پیدا نمیشود؟ اگر انتقادها تا این حد مغرضانه است و شما هم مجبورید جوابی به آن انتقادها بدهید، بهتر است به حداقل ممکن اکتفا کنید: «ممنون... بسیار خوب... درباره آن فکر میکنم... اطلاع چندانی در این مورد ندارم... حالم چندان مساعد نیست...»
ابهامات ذهنیتان را رفع کنید: به انتقادی که علیهتان مطرح میشود، خوب گوش کنید و دربارهاش فکر کنید. آیا موضوع انتقاد را درست فهمیدهاید؟ اگر پاسختان منفی است، حتما ابهامات ذهنیتان را رفع کنید. تا وقتی حرفهای انتقاد آمیز را به درستی درک نکردهاید، درباره آن حرفها هیچ قضاوتی در ذهنتان نکنید.
دنبال مثبت بگردید: سعی کنید هر چه میگویند بر این مبنا بگذارید که ممکن است جنبههای سازندهای هم داشته باشد. در مقابل انتقادهای ویرانگر هیچ لزومی ندارد که در لاک دفاعی فرو بروید. یادتان باشد که حتی در مغرضانهترین انتقادها هم ممکن است رگههایی از حقیقت وجود داشته باشد و شاید در میان چنین انتقاداتی هم وسیلهای پیدا بشود که شما را به بهتر شدن، نزدیکتر کند.
اشتباهاتتان را بپذیرید: اشتباهی را که مرتکب شدهاید، بپذیرید اما لزومی ندارد که احساس گناه کنید. بابت اشتباهتان صادقانه عذرخواهی کنید و بگویید که حاضرید هر چه از دستتان برمیآید برای جبران اشتباه خودتان و بهتر شدن اوضاع انجام بدهید و واقعا هم این کار را بکنید. یک اقرار مختصر زبانی و جبران در عمل، خیلی بهتر است.
دکتر محمدکیاسالار، سلامتیران
تبیان
-
راهکارهايي براي تقويت اراده
مرز روابط و گرفتاريها (1)
رسيدن به آرامش و درك زندگي پاك، يكي از مهمترين اهداف آفرينش انسان است. خداي رحمان به ما عقل و چشم و گوش و مهمتر از همه ، پيامهايش را عنايت فرمود تا « آرامش و زندگي پاك » را تجربه كنيم:
«ألا بذكر الله تطمئن القلوب». (1)
بدون خدا، زندگي رنجي است بي پايان ، « وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَه ضَنْكاًً». (2)
«كساني كه به خدا ايمان آورده و ايمان خود را به ظلم نيالودهاند ، داراي ايمني و مصونيتند و آنان هدايت يافتگان واقعي هستند» (3)
بنيامين راش، پدر روانپزشكي آمريكا ميگويد: « دين آن قدر براي پرورش و سلامت روح آدمي اهميت دارد كه هوا براي تنفس». (4)
يونگ، روانكاو ميگويد: «در مورد بيماران روحي كه از 35 سال به بالا داشتند ، حتي يك نفر يافت نميشود كه مشكل رواني او در آخرين مرحله تحليل، به ايمان مذهبي مربوط نگردد و بهتر است بگوييم كه هر فرد از آنان، به علت فقدان آن چه كه دين به اشخاص ميدهد ، بيمار شدهاند و هيچ كس از آن ها كه نظر ديني و مذهبي خويش را باز نيافتند ، واقعاً درمان نشدهاند». (5)
امام علي عليه السلام ميفرمايد: « تقوا، داروي بيماري دلهاي شما و شفاي مرض بدنهاي شماست». (6)
امام كاظم عليه السلام ميفرمايد: « لقمان به پسرش گفت: دنيا ، درياي ژرفي است كه افراد بسياري در آن غرق شدهاند و تقوا و پرهيزكاري، كشتي توست. آن كشتياي كه آكنده از ايمان باشد ، بادبانهاي آن، توكل به خدا و پاسدارش، عقل و ناخدايش، علم و فرمان آن، بردباري و تحمل است». (7)
زندگي، قانون دارد. خوشبختي، با فهم و رعايت قانون زندگي و سيهروزي، با ناديده انگاشتن قانون زندگي، حاصل ميشود.
موفقيتها به بخت و اقبال وابسته نيست، بلكه زندگي پاك را با احترام به قوانين، ميتوان در آغوش کشيد.
جوانان، دانشجويان و استادان بزرگوار، بايد بدانند كه دنياي بيخداي امروز، براي کسب موفقيت کامل و آرامش واقعي، حرف زيادي ندارد و طي دو يا سه قرن گذشته ، برخي از دانشمندان تربيتي و روانشناسان غربي توانستهاند به برخي از قوانين آن – به گونهاي ناقص – پي ببرند اما (قرآن و عترت)، ???? سال قبل، آن هم با رعايت همه عرصههاي زندگي و باور به سراي ابدي، دقيقترين قواعد را براي درك يك زندگي پاك، بيان كردند ، « من عمل صالحاً من ذكر و أنثي فهو مؤمن فلنحيينه حياه طيبه». (8)
اينك براي اين كه دچار « روابط و دوستيهاي ويرانگر» نشويم ، چند قاعده را به اختصار بيان ميكنيم که در اين مقاله به اولبن مورد که تقويت اراده است مي پردازيم :
1 - تقويت اراده در انجام برنامهها
شخص با اراده كسي است كه وقتي درباره ي كاري، به خوبي تأمل كرد و آن را نافع دانست، تصميم به انجام آن ميگيرد و با فعاليت و ثبات قدم، آن را به اجرا در ميآورد (9) و در مقابل، فرد سست اراده ، با كمترين مشكلي، از انجام دادن كار، دلسرد شده ، دست از تلاش برميدارد.
شخص با اراده، كسي است كه داراي هدفي معقول است و تا موقعي كه به آن نرسيده، از تعقيب آن باز نميايستد و مشكلات و موانع رواني يا مادي، به اراده و عزم او لطمه نميزند و از پيشرفتش، جلوگيري نميكند.
كسي كه ارادهاي قوي دارد ، آن چه را خواسته است، با كوشش و ثبات قدم، به دست ميآورد. شخص با اراده، كسي است كه داراي هدفي معقول است و تا موقعي كه به آن نرسيده، از تعقيب آن باز نميايستد و مشكلات و موانع رواني يا مادي، به اراده و عزم او لطمه نميزند و از پيشرفتش، جلوگيري نميكند.
راهكارهاي تقويت اراده
الف) تعيين هدف يا اهداف
انسان بايد ابتدا هدف و يا اهداف خود را در زندگي و يا كاري كه ميخواهد انجام دهد ، به طور دقيق و مشخص، ترسيم كند. طبيعي است كه اين هدف، بايد شفاف، معقول، قابل دستيابي، بدون افراط و تفريط ، مطابق توان و استعداد خود و واقعبينانه باشد نه بلندپروازانه و خارج از تواناييهاي شخص. در غير اين صورت، وقتي با مشكلات و موانع سختي روبهرو شود ، نااميد و دلسرد شده ، از ادامه كار، منصرف ميشود و خود را ناتوان و بياراده ميبينيد.
ب) شناخت تواناييها و استعدادها
همه ما در وجود خود ، از استعدادهايي برخورداريم . كافي است اين نيروها را بشناسيم و براي رسيدن به هدف، آنها را به كار گيريم.
ج) برنامهريزي
بايد براي تمام كارها و فعاليتهاي شبانهروزي، برنامهاي مدون و منظّم داشته باشيد .بدين منظور از جدولي استفاده كنيد كه در ستون افقي آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودي، ايام هفته را يادداشت و تمام كارهاي روزانه – خواب، استراحت، ورزش، مطالعه - را در آن درج كنيد و هر فعاليتي را در زمان خاص خود ، در جدول بنويسيد و هيچ زماني را بدون كار ، خالي نگذاريد. هر روز صبح با نگاهي به آن برنامه ، به اجراي دقيق آن بپردازيد و شبها، قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزيابي كنيد. شايسته است همچون يك محاسبهگر جدي و قاطع ، فعاليتهاي روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن آن ها را بررسي كنيد و در صورت موفقيت، خود را تشويق و در صورت تخلّف و سهلانگاري در اجرا، خود را تنبيه كنيد.
آجرهاي بناي هستيمان را، طرز تفكرمان ميسازد و اگر بخواهيم در دنيايمان اتفاق زيبايي بيفتد ، گام اول ، تغيير در نگاه و بينش ماست.
د) اصل تلقين يا خودگوييهاي مثبت
گفتن، باور داشتن است. وقتي ميگوييم من آدم شكست خوردهاي هستم، بياستعدادم و عوض شدني نيستم، در واقع، حكم محكوميت خود را صادر ميكنيم. روانشناسي شناخت، به ما چنين ميگويد: دستور دادن، فرايند شدن است و ما را دستورات ميسازند. ما همواره با خودمان حرف ميزنيم و هفتاد درصد (70%) وقتمان با گفتوگو سپري ميشود حتي زمان خواب و ما همان ميشويم كه با خود حرف ميزنيم. سعي كنيد دستورات خوبي به خودتان بدهيد. شما با خودتان چه ميگوييد؟ فرهنگ ذهن و زبان شما، مثبت است و نيروزا و يا منفي است و نيروبر؟
آجرهاي بناي هستيمان را، طرز تفكرمان ميسازد و اگر بخواهيم در دنيايمان اتفاق زيبايي بيفتد ، گام اول ، تغيير در نگاه و بينش ماست. با تغيير نگاه ، ايدهآلها و اهداف زندگيمان به درستي شكل ميگيرند و آن گاه گام دوم، يعني تلاش مستمر و انتخابهاي عالي و فرداساز، در دنياي ما رخ خواهد داد . «إن الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم».
نگرشها و انديشههاي ما، مهمترين عامل تغيير به شمار ميآيند. نود درصد (90%) تغييرات خوب و بد زندگيمان، به نوع نگرش ما به رخدادهاي زندگي بستگي دارد و ده درصد (10%) آن به وقايع بيروني وابسته است.
اديسون ميگويد: « مشكل افرادي كه شكست خوردهاند و دست از تلاش برداشتند ، اين بود كه نميدانستند كه در يك قدمي پيروزياند » و ميگفت: راز توفيقم اين بود كه هرگاه براي باز كردن دري تلاش ميكردم و باز نميشد ، بارها و بارها تلاش ميكردم و با خود ميگفتم: حتماً اين كليد ، درب را در صدمين بار، باز خواهد كرد.
ه) تدريجي بودن تقويت اراده
براي به دست آوردن ارادهاي قوي و محكم، بايد به تدريجي بودن آن و نياز آن به تمرين، توجه داشت. گمان نكنيد ميتوانيد به طور دفعي و بدون تلاشي درخور، به آن دست يابيد. بنابراين، به راهكارهاي عملي زير توجه كرده، به آنها پايبند باشيد:
- هر روز صبح حداقل بيست دقيقه ، به طور مرتب و در ساعتي معين ، ورزش كنيد.
- صبحگاهان، هر زمان كه بيدار شديد ، بيدرنگ برخيزيد و از رختخواب بيرون رويد ، حتي اگر خوابآلودگي مزاحمتان است، از اتاق بيرون رويد و قدري نرمش كنيد تا خوابآلودگي از بين برود.
- در صورت امكان، چند دقيقه قبل از اذان صبح از خواب بيدار شده، نماز شب بخوانيد و اگر در آن وقت بيدار نشديد ، قضاي آن را به جا آوريد.
- مقيد باشيد هر روز تعداد آيات معيني از قرآن را تلاوت كنيد (حداقل 30 تا 50 آيه) و در صورت تمايل، در هفتههاي بعد، بر ميزان آن بيفزاييد.
- ترك گناه و مخالفت با هواهاي نفساني، نقش بسيار مؤثري در تقويت اراده و نهادينه كردن آن در درون انسان دارد.
- هرگز در كارها، نااميد نشويد و با حالتي تهاجمي، براي پيگيري و به انجام رساندن كارهاي ناقص و ناموفق، تلاش كنيد.
- كارهايي را كه به عهده ميگيريد، ناتمام رها نكنيد و آن ها را به نحو احسن و تا رسيدن به نتيجه مطلوب، ادامه دهيد و از پراكنده كاري و آشفتگي در كارها كه موجب به هم ريختگي نظام فكري ميشود ، بپرهيزيد و به فعاليتهاي خود ، تمركز و انسجام ببخشيد.
- همواره بر خداوند ، توكل كرده و در همه امور، از او استمداد جوييد. (10)
ادامه دارد...
پينوشت:
1. رعد، آيه 28.
2. طه، آيه 124.
3. انعام، آيه 82.
4. مجله پيوند، ش 257، ص 34.
5. موسوي لاري، رسالت اخلاق در تكامل انسان، ص 170.
6. نهج البلاغه، خ 198.
7. كليني، اصول كافي، 1، 19.
8. نحل، آيه 97.
9. نيروي اراده نيرويي باطني براي اتخاذ تصميمات، اقدام به كار، اداره و انجام اهداف و وظـايـف است.
10. محمدرضا احمدي، پرسشها و پاسخها، دفتر هفتم .
منبع : بر گرفته از نشريه ي پرسمان
سایت تبیان
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن