یک خط برای کسی که دوسش دارم ....

[javad jan]

سکوت کرده‌ام
که فراموشت کنم
اما مدام
مثل زنبوری سرگردان
رانده از کندویش
دورِ گلم می‌گردم..

[javad jan]

تاريکی
قطار قطار خاطره
که ايستگاه به ايستگاه
می ايستد
و خالی می کند
واژه ها را
واژه ها
منظره می شوند
در قابی زيبا
رو به ابديت
قطار می رود
ايستگاه به ايستگاه
و تو
در آخرين ايستگاه
پياده می شوی
شعری زيبا
با چتری به دست...

[javad jan]

ازاسمان
تازمین
راهی نیست
اگر
توماه شب باشی...
ومن
برکه کوچک اب..

[javad jan]

باور نداشتي

در دستهاي كوچكت بگنجم

حالا ديگر مشتت را ببند !

خواهش مي كنم ...

[javad jan]

تنهایی های من پایانی ندارد


از دیروز تا فردا بر بوم دل تنهایی را نقش زده ام


تنهایی را ستوده ام


تنهایی را بوییده ام


تنها یی را در کنج دل نهاده ام


و اکنون از تنهاییهای دل می نگارم

[javad jan]

ماه که همیشه پشت ابر نمی‌ماند. گاهی هم پشت دست‌های تو می‌ماند
... وقتی گـریـه می‌کنی
............

[javad jan]

تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می رود ،بدان هنگام که از حقیقت وجود خویش در اطمینانم...

[javad jan]

نمي دانم كه دانست او دليل گريه هايم را ؟


نمي دانم كه حس كرد او حضورش در سكوتم را ؟


و میدانم كه مي دانست زعاشق بودنش مستم


وجود ساده اش بوده كه من اينگونه دل بستم

[javad jan]

این ابرها را

من در قاب پنجره نگذاشته‌ام

که بردارم

اگر آفتاب نمی‌تابد

تقصیر من نیست

با این همه شرمنده‌ی توأم

خانه‌ام

در مرز خواب و بیداری‌ست

زیر پلک کابوس‌ها

مرا ببخش اگر دوستت دارم و کاری از دستم بر نمی‌آید

مرا ببخش

به یاد تو...

[javad jan]

من دوست دارم پرواز کنم در این روزهای قحطی بال!
در این روزها که انسان ها حتی خیال پرواز با دستهایشان را
با خنده های عصبی فراری می دهند
من دوست دارم پرواز کنم
در تیک تاک های خوش طعم...
چه دنیا بخواهد
چه نخواهد...
چه تو بخواهی
چه نخواهی...
من دارم می روم
به سمت واقعیت
به سمت...