- تقسيم‌بندي مدارس
مدرسه سنتي
§ منش‌ها عكس‌العملي هستند.
§ سيستم‌ها جزء به جزء هستند.
رهبري/ برنامه‌ريزي استراتژيك
يادگيري
نوآوري
افراد
مشتريان
امور عملكردي
● سمت‌و‌سوي
مدرسه نامشخص و نامتغير است.
● فرهنگ سازماني مبتني بر شرمنده كردن يا ترساندن خطاكار است.
● رفتارهاي مديريتي ثابت است.
●تنها در مورد آموزش، حرف زده مي‌شود.
● اگر بودجه‌اي باشد و امكاناتي، دوره‌هاي آموزشي خاصي، براي افراد خاص گذاشته مي‌شود.
● آموزش، مبتني بر احساس‌هاي زودگذر و آني است.
● نوآوري در مدرسه معني ندارد.
● در تقابل با تجربه‌ها و كم‌تجربه‌ها، معلمان تازه‌‌‌كار، با باتجربه‌ها همراه مي‌شوند.
● معلمان نوآور، در انزوا باقي مي‌مانند.
●ارزشيابي افراد، ذهني صورت مي‌گيرد و ملاك‌ها(اگرچه تعريف هم مي‌شوند) شخصي است.
● تنها كار افراد و شغل و مهارت ايشان مورد تأكيد است.
● اصول كاري مشخص در ارتباط با افراد (مثلاً سيستم پيشنهادها) وجود ندارد.
● تنها اوليا، دانش‌آموزان و معلمان كليدي راضي نگاه داشته مي‌شوند.
● اين كه در لحظه برنامه‌ريزي، چه شكايتي و از سوي كدام مشتري مطرح شود، سمت ‌وسوي كار را ايجاد مي‌كند.
● درصد قبولي محور است.
● امور مالي كنترل شده است.
● همواره به دنبال كاهش هزينه‌ها (به هر قيمتي كه باشد)هستند.
● سيستم ‌هاي قانوني و آيين‌نامه‌هاي فراواني وجود دارد.