۵-ب ـ۱۰- پشتکار، تسلط، مقبولیت واختیارات کافی مجری اصلی سیستم:
مجری اصلی این سیستم که می‌تواند یکی ازمدیران ارشد سازمان یا فردی برون سازمانی باشد، از این جهت که سکاندار امور اجراییمی‌باشد لازم است که توانمندی‌های فردی و سازمانی بسیار بالایی داشتهباشد.

۵-ب ـ۱۱- وجود و تخصیص امکانات لازم برای اجرا و تداوم:

علاوه برتوان مالی، لازم است که سازمان، قابلیت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری مناسبی نیزدارا باشد و این توانمندی‌ها را نیز در جهت پیاده‌سازی۵s بکار گیرد.

۵-ب ـ۱۲- بکارگیری درست روش‌های جبران، تشویق و تنبیه:

عموماً کارکنان در قبال همکاریو تلاشی که انجام می‌دهند، انتظار دارند که سازمان نیز به نحو مطلوبی جبران‌کنندهزحمات آنان باشد. این امر یک تبادل معمول بین کارکنان و سازمان می‌باشد. همچنینعلاوه بر بحث جبران، نحوه تشویق کارکنان پس از همکاری مناسب یا احتمالاً نحوه تنبیهآنان پس از امتناع آنان از همکاری از عوامل تعیین کننده در کارکرد مناسب یک سازمانمی‌باشد.

۵-ب ـ۱۳- انعطاف‌پذیری سازمانی و فرهنگی:

وجود انعطاف‌پذیریدر سازمان حتی اگر به صورت محدود نیز باشد، عاملی بالقوه و مثبت در جهت تسهیل درپیاده‌سازی و تداوم۵s خواهد بود. این انعطاف‌پذیری ممکن است در فرهنگ حاکم بر آنسازمان یا حاکم بر گروه‌هایی خاص در آن زمان باشد. انعطاف‌پذیری فرهنگی نیز عاملیتعیین‌کننده می‌باشد و اهمیت آن کمتر از انعطاف‌پذیری سازمانینمی‌باشد.

۵-ج ـ عوامل اثرگذار فردی:

۵-ج ـ۱- شلختگی یا نظم
شخصی:

دارا بودن ویژگی‌های فردی که هم راستا با ویژگی‌ها و نیازمندی‌های اینسیستم باشد یک امتیاز مثبت و مؤثر می‌باشد. از جمله این ویژگی‌ها، برخورداری از نظمشخصی است که نقطه مقابل آن شلختگی می‌باشد.

۵-ج ـ۲- تنبلی یا فعال
بودن:

داشتن روحیه‌ای فعال موجب انجام بهتر و مناسب‌تر امور کاری و امورمربوط به اجرای این سیستم می‌گردد ولی خصیصه تنبلی مانع انجام هر کار مثبتیمی‌گردد.

۵-ج ـ۳- بدبینی یا خوش‌بینی:

نگرش افراد نیز در چگونگی کارکردآنان نقش مهمی دارد. زیرا مبنای انجام عمل، نگرش است. بدبینی موجب امتناع افراد ازمشارکت مناسب می‌گردد.

۵-ج ـ۴- ریسک‌پذیری یا ریسک‌گریزی:

پیاده‌سازی۵s در واقع دارای مقداری ریسک نیز می‌باشد. زیرا عدم اجرای مناسب آن, کارها را ممکناست بدتر از وضعیت اول نماید. پس روحیه ریسک‌پذیری مدیران و کارکنان عامل مؤثریاست.

۵-ج ـ۵- مسئولیت‌پذیری یا مسئولیت‌گریزی:

خصیصه مسئولیت‌پذیری نیزدر پیاده‌سازی این سیستم که مسئولیت پیاده‌سازی خود را بر عهده تمامی کارکنان قرارمی‌دهد امری لازم است.

۵-ج ـ۶- روحیه عدم مشارکت یا روحیه کار
گروهی:

با توجه به اینکه اجرای این سیستم مستلزم مشارکت همه جانبه و واقعیتمامی کارکنان در قالب تیم‌ها و گروه‌ها می‌باشد، پس دارا بودن روحیه کار گروهی، ازضروریات است.

۵-ج ـ۷- آرامش یا مشکل
خانوادگی:

کارکنانی که مشکل خانوادگی دارند، تمرکز، توجه و انگیزه کافی برایهمکاری و انجام درست کارها ندارند. آرامش خانوادگی کارکنان نیز از عوامل مؤثر ومثبت بر نحوه عملکردشان است.

۵-ج ـ۸- سلامت یا بیماری جسمی و
روانی:

سلامت و تعادل جسمی و روانی، عاملی مهم در همکاری مؤثر و آگاهانهکارکنان در پیاده‌سازی هر سیستم و روشی است.

۵-ج ـ۹- توان علمی وتجربی:
قابلیت علمی، سطح آموخته‌ها و دانش کارکنان، از عوامل تعیین‌کنندهمی‌باشد. گاهی سطح علمی بالای کارکنان نسبت به مجری و راهبر این سیستم، موجب غروراین کارکنان و امتنای آنان از همکاری می‌شود. همچنین سابقه کار و اندوخته‌های حاصلاز کار عملی متناسب با نوع آن تجربه، تأثیرگذار است. جلب همکاری کارکنان باسابقه‌ای که به شیوه نادرست انجام کار، عادت کرده‌اند، چندان ساده نیست.

۵-ج
ـ۱۰- تطبیق‌پذیری:

توان شخصیتی کارگران برای سازگار نمودن خود با تغییراتمستمری که در سازمان به وقوع می‌پیوندد از توانایی‌های کاملاً مثبتمی‌باشد.

۵-ج ـ۱۱- توان خلاقیت و نوآوری:

علاوه بر توان علمی و تجربیکارکنان، عاملی که هم اکنون از اهمیتی حتی بیشتر از آن دو عامل برخوردار است،قابلیت آنان برای ارائه و استفاده از ایده‌ها و روش‌های ابتکاری می‌باشد. این امرهم بر غنای این سیستم و هر سیستم دیگری می‌افزاید و هم موجب خودجوشی در پیاده‌سازی،اصلاح و تکامل این سیستم می‌گردد.

۶-موانع
ومشکلاتاجرای نظام ۵s

عمده ترین موانع و مشکلات عبارتند از :
۱- عدم آموزش کافی کارکنان جهت اجرای صحیح سیستم.
۲- عدم شناخت کافی از این نظام و توانائیهای آن و عدم حمایت لازم مدیران ارشد.
۳- عدم توجه به تداوم اجرای اصول ۵s و بلند مدت بودن اجرای آن.
۴- ساده انگاشتن نظام ۵s و عدم بررسی عمیق آن.
۵- تصویر و برداشت ناصحیح از هزینه بر بودن اجرای این نظام در اوایل اجرای آن.


۷-نتیجه گیری

برای دستیابی به اهداف و آرمانها می بایست در ابتدا زمینه و شرایط لازم برای دستیابی به آن را فراهم آورد. ایجاد شرایط مطلوب در محیط کار و زندگی کاری نیز خود مراحل مختلفی دارد که باید مورد شناسایی و مطالعه قرار گیرد و با رعایت الزامات و تدوین برنامه دقیق زمانبندی شده فعالیت اجرایی را شروع نمود.
باوجود مشکلات فوق الذکر پیاده سازی اصول ۵s با کمک متخصصین و مشاورین کارآمد بسیار ساده بوده و به محض قدم نهادن در آن ، مراحل بعدی با کیفیت مطلوب‌تر قابل اجرا می‌باشد
ایجاد فضای مناسب در محیط کار توسط اجرای تکنیک‌ها و اصول ۵s (پاکیزگی ، نظم و ترتیب ، تمیزی ، استاندارد سازی ونهادینه کردن) میسر می‌باشد. با اجرای این تکنیک سرعت رسیدن به اهداف بیشتر خواهد شد و کاهش هزینه های نگهداری تجهیزات و نیز افزایش راندمان کارکنان را در پی خواهد داشت.