-
نقطه سربه سر در مديريت توليد
نقطه سربه سر در مديريت توليد:
اين مدل نشان دهنده ي روابط بين ميزان و حجم توليد و هزينه و درآمد ناشي از آن مي باشد كه به صورت رياضي و ترسيمي آن را بيان مي كنيم. در اين مدل ما 3 متغيير ، درآمد ، هزينه و توليد را داريم.
هزينه:
منابع مصرف شده براي ايجاد درآمد و بدست آوردن سود است كه معمولا به 2 دسته ي هزينه هاي متغيير و هزينه هاي ثابت تقسيم مي شود.
هزينه ثابت كل : (tfc):
شامل كليدي مخارجي كه در هر واحد زمان به مصرف منابع توليدي رسد چون موسسه ي توليدي وقت كافي براي تغيير منابع توليدي ثابت در واحد زمان را ندارد. لذا بودن توجه به ميزان محصول توليد شده در هر واحد زمان ميزان هزينه ثابت در سطح ثابتي باقي مي ماند به طور خلاصه هزينه ي ثابت به هزينه اي گفته مي شود كه ارتباطي با مقدار توليد ندارد.
هزينه متغيير : (vc):
هزينه اي است كه مستقيما تحت تاثير ميزان توليد است و با قطع آن تغيير مي كند. توليد بيشتر هزينه ي متغيير را افزايش مي دهد پس به طور خلاصه هزينه ي متغيير به هزينه اي گفته مي شود كه به ميزان توليد بستگي دارد.
هزينه كل : (tc):
هزينه كل عبارت است از مجموع هزينه هاي ثابت كل و هزينه هاي متغيير كل براي آن مقادير از توليد. منحني هزينه كل (tc) از جمع عمودي منحني هاي tfc و tvc بدست آمده است.
درآمد با فروش اولين واحد توليد شروع مي شود و هر چه توليد بيشتر شود درآمد نيز افزايش مي يابد هزينه هاي ثابت به تمام ثابت است و هزينه ي متغيير با افزايش توليد زياد مي شود.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
نقطه سر به سر:
نقطه اي است كه درآمد با هزينه با هم برابر است و ما نه سود داريم و نه زيان.
نكاتي در مورد نقطه سر به سر:
از مهمترين ابزار وسايل نظارت بر هزينه هاي نمودار سر به سر است. مديريت سازمان با يك نگاه بر چنين نموداري مي تواند مطلع شود كه در چه ميزان توليد در نقطه سر به سر است. همچنين مي تواند از ميزان سود يا ضرر در ستوه مختلف خودش آگاه شود اگر نمودار سر به سر با دقت ترسيم شده باشد عمليات سازمان توليدي كه انجام گرفته و اوضاع مختلف تجاري اعم از تغييرات داخلي و خارجي را به خوبي منعكس مي كند اين نمودار ابزار سودمندي است كه مديران را به هنگام تحليل مسائل و تصميم گيري و به طور كلي در اقتصاد توليد ياري مي كند و از آنجايي كه براي اداره ي امور صنعتي و بازرگاني همراه احتياج به برنامه ريزي است و مديران بايد در زمينه ها و مسائل مختلف نظير تغيير ظرفيت توليد كارخانه ، افزايش ميزان توليد ، خريد و ساخت قطعات ، خريد تجهيزات و ... تصميم مي گيرند و آثار تصميم خود را منافع سازمان ارزيابي كنند لذا مديران همواره بايد نتايج تصميمات خود را در هر مورد پيش بيني كنند كه يكي از ابزارهاي تحليل نمودار نقطه سر به سر است.
هدف اصلي سازمان هاي تجاري كسب سود است. تصميم گيري مالي مديران اين سازمان ها بايد به نحوه اي باشد كه هميشه درآمد حاصل از فروش بيشتر از مجموع هزينه ها باشد.
نكته 1 – در ترسيم نمودار سر به سر اوضاع و احوال اقتصادي ثابت فرض مي شود در حقيقت شرايط اقتصادي در شرايط كامل در نظر گرفته مي شود كه در عمل صحيح نمي باشد . براي اصلاح اين مورد بهتر است كه چند منحني را كه عوايد فروش را در قيمت هاي مختلف نشان مي دهد و شرايط و تغييرات اقتصادي در آن لحاظ گرديده است ، ترسيم كنيم. بررسي كننده مي تواند به منظور برآورد درآمد در قيمت هاي مختلف و در حجم هاي مختلف به جاي يك خط چند خط را ترسيم كند.
نكته 2 – بايد در نظر داشت كه نمودار سر به سر سود را پيش بيني نمي كند و تنها نشان مي دهد كه ميزان توليد نقطه سر به سر با توجه به تغيير قيمت به چه ميزان مي باشد يا در واقع وضع سازمان با كم و زياد كردن قيمت و ميزان فروش متفاوت چگونه خواهد بود.
نكته 3 – هر چه نقطه سر به سر كوچكتر (كمتر) باشد مي توان گفت سود دهي آن شركت بيشتر خواهد بود يا هزينه ثابت كمتر بوده يا هزينه متغيير پايين تر است.
به طور كلي تصميمات زير باعث جابه جايي نقطه سر به سر مي شود.
1 – تغيير در تعداد توليد
2 – تغيير در تركيب ساخت كالا (استفاده از ماشين هاي فني و جايگزيني وسايل و فن آوري هاي جديد به جاي ماشين آلات فرسوده چون باعث افزايش هزينه هاي ثابت و كاهش هزينه هاي متغيير شده و در نتيجه به نقطه سر به سر تاثير مي گذارد) مثلا كاهش نيروي انساني كه به جاي آن وسايل و تجهيزات جايگزين شده است باعث كاهش دستمزد مي شود و چون دستمزد نيز جزء هزينه هاي متغيير شركت است در نتيجه هزينه متغيير تغيير كرده از طرفي تجهيزات جديد باعث افزايش هزينه ثابت مي شود و در نتيجه هر دوي اينها نقطه سر به سر جا به جا مي شود.
3 – تغيير در قيمت فروش
4 – افزايش ساعت كار كاركنان
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
محدوديت هاي نقطه سر به سر:
1 – از نمودار سر به سر تحليل مسائل ك.تاه مدت ( حداكثر 1 سال مي توان استفاده كرد) چون در بلند مدت به سبب تغييرات هزينه ها كه قابل انعكاس به نمودار نيستند نمي توان از آنها استفاده كرد.
2 – فرض به اين است كه نمودار سر به سر هزينه هاي ثابت ثابتند و هزينه هاي متغيير هم به صورت يكنواخت و ثابت به روي خط مستقيم قرار دارند در صورتي كه ممكن است كه هيچكدام ازاين موارد صحيح نباشد زيرا هزينه هاي ثابت كم و بيش متغييرند و هزينه هاي متغيير هم يكنواخت تغيير نمي كنند.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
كاربرد نقطه سر به سر در توليد:
الف – در تعيين سياست هاي توليدي ( انتخاب سيستم هاي توليدي)
ب – در تعيين سياست هاي خريد يا توليد
1 – يكي از مهمترين مبحث هاي مديريت توليد تعيين نوع تكنولوژي است از آنجا كه متغيير تغيير مي كند يعني مجبوريم براي تكنولوژي پيشرفته تر كه سرعت عمل و توليد بيشتري را در بر خواده داشت هزينه ي ثابت بيشتري را متحمل شويم از اين رو تعيين بهترين سياست يكي از مسائل مهم مديريت توليد است كه در آن ابتدا سعي مي نماييم خط هزينه هر توليد را پيش بيني كرده و با مساوي قرار دادن خط هاي توليد به ترتيب از دتي به اتوماتيك 2 تا 2 تا مساوي قرار داده تا محل تلاقي آنها پيدا شود. محل تلاقي مرز نوع توليد از هر روش است.
2 – در تعيين سياست هاي خريد يا توليد:
اغلب موسسات توليدي كليدي قطعات مورد نياز براي ساخت كالاي خود را شخصا توليد نمي كنند بلكه بعضي از آنها را از ساير موسسات توليدي تعييم مي كنند. تصميم گيري در مورد اينكه آيا قطعات را از موسسات ديگر خريداري شود يا در داخل سازمان اهميت بسيار زيادي دارد كه يك مدير توليد با استفاده از تحليل نقطه سر به سر مي تواند به اين كار با اهميت دست پيدا كند.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن