نگاهت می کنم با عشق
ماشالّا می گمِت آروم
چشام باشه کف پاهات
گل نازم شدی خانوم

من از تو چشم تو خوندم
خدا آدم رو دوست داره
یه وقتایی که دلتنگه
براش بارون رو می باره

توی این چادر زیبا
مث یک تیکـّه الماسی
با اون لبخند شیرینت
چقد شکل گل یاسی

من از نخهای سجاده ت
برات یک حرز می بندم
تو رو دست خدا می دم
به روی ترس می خندم

میون گرگ ها باید
پناهت چادرت باشه
الهی تا بزرگ میشی
حجابت دم خورت باشه

تو رو من دوستت دارم
دلم اسپند چشماته
که سهمم از بهشت حق
نگا به قدّ و بالاته

تو ماهی ، آفتابی ، نه
تو خیلی بیش از اینهایی
تو دشت پر گل چادر
به روی خلق می تابی