معماري داخلي كبوترخانه ها



متأسفانه كبوتر خانه هاي ايراني، مانند بسياري از مظاهر هنري ايران ناشناخته مانده است و اين در حالي است كه اين برجهاي زيباي كبوتران، به عنوان زيرساخت تأسيسات كشاورزي، تمامي سراي ايران را از كناره هاي شرقي درياچه اروميه گرفته تا كويريزد و ميبد و برخي روستاهاي نطنز و كاشان و نيز از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و كنار شهرها و آبادي هاي اين سرزمين (كبوترخانه ) حضوري پيوسته داشته است. تنها در حوالي اصفهان بيش از سه هزار برج زيباي كبوتر وجود داشته است؛ طراحي و عملكرد كبوترخانه ها، بسيار جالب و عالمانه بوده، به گونه اي كه در جذب كبوتران و خلق زيستگاهي امن براي كبوتر، حيرت برانگيز بوده است.
كبوترخانه ها مانند دژنظامي در برابر همه دشمنان كبوتر كه كم هم نيستند، مقاوم و نفوذ ناپذير بوده است. ساختار معماري كبوترخانه به گونه اي بوده كه نه تنها در برابر پرندگان شكارچي مانند قوش، جغد و كلاغ فكر و انديشه گرديده، بلكه هرگز پرندگان مهاجم را نيز درون برجها راهي نبوده است؛ چرا كه نحوه ساخت اين كبوترخانه به گونه اي بوده كه امنيت همراه با آرامش و آسايش كبوتران را تأمين مي كرده است. دقت در اجراي اين برجهاي كبوتر، به حدي بوده است كه درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر مي رسانيده، چرا كه اگر حتي يك مورد پرنده يا حيوان مهاجمي به درون اين كبوترخانه راه مي يافت، هرگز هيچ كبوتري احساس امنيت نمي نمود و كبوترخانه خالي از حضور كبوتران مي شد.
فضاي داخلي كبوترخانه آن چنان امن و مفرح بود كه گاهي محل تجمع حدود ۲۵ هزار كبوتر مي شد. آشيانه ها آن چنان زيبا و منظم با مدول هاي يك شكل و از مصالح كاهگل ساخته شده بود كه در تابستان بسيار خنك و به گونه اي بوده است كه باد در فضاي آن جاري (بادگير) بوده و برعكس در زمستان گرم و از وزش بادهاي سرد محلي در امان بوده است. همه اين تمهيدات منجر به خلق اين شاهكارهاي معماري يعني كبوترخانه هاي ايراني شده است.
قطر سوراخهاي ورودي كبوتران به داخل برجها به اندازه اي ساخته شده است كه تنها كبوتران مي توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند. جالب توجه اين كه براي دقت يك اندازه بودن قطر سوراخهاي كبوتر بويژه در كبوترخانه هاي سبك گلپايگان و خمين از تنوشه (لوله هاي سفالي) استفاده مي شده تا سوراخها يكسان اجرا شود؛ نه بزرگتر بود كه پرندگان مهاجم وارد شوند و نه كوچكتر كه كبوتران بزرگتر نتوانند وارد كبوترخانه ها شوند.
ديگر از تجهيزات دفاعي كبوترخانه هاي ايراني تمهيداتي بوده كه در مقابل ورود گربه و روباه و تا حدي آدميزاد و نيز مار و موش اعمال مي شده است. موش گرچه مستقيماً دشمن كبوتر نبوده، اما با كانال سازي در زير پي ها، برجها را خالي و سوراخ مي كرده و راهي را براي ورود ساير حيوانات شكارچي واز زيرزمين براي نفوذ مارها فراهم مي ساخته است
دفع دشمن در كبوترخانه ها
ديگر از تمهيداتي كه ايرانيان در دفع دشمنان كبوتر و جذب كبوتران در كبوترخانه ها انديشيده بودند عبارت بود از استفاده از بوي برخي از جانوران مانند گرگ و كفتار و بوي برخي از گياهان مانند كندر و سراب براي محافظت كبوتران .در برخي از كبوترخانه هاي ايران از جمله روستاهاي گلپايگان و خمين، سر گرگ و كفتار را در كبوترخانه مي گذاشتند كه هنوز هم تا اين اواخر سركفتاري در كبوترخانه رباط ابوالقاسم گلپايگان مشاهده مي شد.
معماري زيباي كبوترخانه هاي ايراني، همراه با عملكرد اقتصادي آن يعني كارخانه ساخت مرغوب ترين كود شناخته شده در جهان بر كسي پوشيده نيست. از علوم ديگر در ساخت برجهاي كبوتر همچون استفاده از دانش فيزيك با توجه به اصل تشديد ( رزنانس) به منظور توجه و پرواز همزمان دسته جمعي حدود ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار كبوتر در اثر برخاستن ناگهاني كه ارتعاشات بسيار قوي را به دنبال دارد، عالمانه بهره برده شده است. هندسه و رياضيات به خاطر به حداكثر رساندن سطح در حجمي ثابت و بهره گيري از اصول زيباشناختي آن چشم گير است. دانش جانورشناسي و روانشناسي جانوري از ديگر علومي است كه در ايجاد تجهيزات دفاعي كبوترخانه ونيز تمهيدات مكانيكي، بيولوژيكي و شيميايي براي مبارزه با دشمنان كبوتر اعمال مي شده. همچنين از علوم آب و هواشناسي، گياه شناسي و ساير علوم بهره برده شده است
كبوترخانه ها و سياحان خارجي
كبوترخانه ايراني مورد توجه بسياري از سياحان و گردشگران خارجي بوده كه به اختصار اشارتي در اين زمينه خواهد شد. اين بطوطه مراكشي ظاهراً اولين سفرنامه نويسي بوده كه درباره كبوترخانه ايراني سخن گفته است: او در سفر طولاني خود در حدود ۵ قرن قبل (۴۷۷ سال پيش) مي گويد :اين كبوترخانه ها را بين راه قريه فيلان و اصفهان ديده است: «فيلان قريه بزرگي است كه بر روي رودخانه عظيمي ساخته شده و در كنار آن مسجد زييايي وجود دارد. آن روز تير از وسط باغها و آبها و روستاهاي زيبا كه برجهاي كبوتر زيادي داشت به مسير خود ادامه داديم و پسين روز به اصفهان رسيديم...»
حدود دو قرن بعد (شاردن فرانسوي) با دقت فراواني به موضوع كبوترخانه هاي ايراني مي پردازد. او يك جلد از ده جلد سياحتنامه خود را به اصفهان پايتخت آن روز ايران اختصاص داده است و همان طور كه خود گفته اصفهان را بهتر از پاريس مي شناخته است. اودرباره كبوتر خانه هاي ايران مي نويسد « من عقيده دارم كه ايران مملكتي است كه بهترين كبوترخانه هاي جهان در آنجا ساخته مي شود. همه اينها براي به دست آوردن كود ساخته شده است و نه براي پرورش و تغذيه كبوتران.»او مي نويسد: «ايرانيان، فضله اين پرنده را «چلغور» مي نامند كه به معني محرك و مقوي است كه ميوه هاي پررنگ و بو و خوشمزه ايران و اصفهان مديون اين كبوترخانه هاست.»
توماس هربرت درباره اصفهان و كبوترخانه هاي آن مي نويسد : « اگر چه خانه هاي ايرانيان نظيف بود، ولي به هيچ وجه قابل قياس با خانه كبوترانشان (برجهاي كبوتر) كه ظاهري عجيب دارند، نبود» «اوژن فلاندن» مي نويسد: «مابين جلفا و خرابه ها، چندين برج كبوتر يافت مي شود. اين برجها انسان را به خود جلب مي كند... خيلي بزرگ، محكم و قشنگند.»