دكوراسیون یك فضا، حاصل در كنار هم قرار گرفتن عناصر متعددی است. هنگامیكه در میان آنها رابطهای قابل قبول و مطلوب وجود داشته باشد، منجر به فضایی دلپذیر، زیبا و در نهایت راحت و كارا میشود.بهطور كلی میتوان گفت در یك فضا عناصر به سه دسته عمده تقسیم میشوند:
۱) عناصری كه بیشترین هدف بهكارگیری آنها در محیط، كاربردی است. در نتیجه نقش كلیدی و خاصی را در طراحی داخلی فضا ایفا نمیكنند. به عنوان مثال هنگامی كه قصد دارید برای خانهتان تلویزیون، جاروبرقی، یخچال و لوازمی از این قبیل را تهیه كنید، هیچگاه با هدف دكوراسیونی اقدام به خرید آنها نمیكنید؛ بلكه ابتدا كاربرد و امكانات هر یك را بررسی كرده و سپس ظاهر وسیله را با توجه به شرایط قرارگیری در محیط و دكوراسیون آن در نظر میگیرید. البته امروزه تولیدكنندگان و طراحان صنعتی علاوه بر كارایی وسیله، به شكل، فرم، رنگ و بهطور كلی جنبههای ظاهری آن نیز دقت بسیاری دارند و محصولاتی متنوع به لحاظ كاربرد و ظاهر تولید میكنند.
۲) عناصری كه همزمان كاربردی و دكوراسیونی هستند. اغلب لوازم دكوراسیونی مورد استفاده در خانهها در این دسته جای میگیرند. از آن جمله به مبلمان، پرده، فرش، بوفه و غیره میتوان اشاره كرد. یعنی به همان میزان كه نحوه كاربرد آنها مورد توجه است، شكل و فرم ظاهری، رنگ، طرح و دیگر عناصر بصری آنها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
۳)عناصری كه بیشتر نقش دكوراسیونی و تزئینی را در فضا برعهده دارند. در بررسی انگیزه انتخاب هریك از این عناصر برای محیط مورد نظر، در خواهیم یافت كه اگرچه ممكن است نبود برخی از آنها خللی در فضا ایجاد نكند ولی وجود آنها به طراحی داخلی فضا بسیار كمك میكند و در واقع آنها مكمل دكوراسیون دیگر لوازم محیط محسوب میشوند.
به عنوان مثال گلدانها، ظروف تزئینی، شمعدان، تزئینات مختلف در قالب گلهای خشك، مصنوعی، چینی، مجسمهها و غیره از این جملهاند كه البته تابلوها نیز در این دسته جای میگیرند.
از آنجا كه دیوارها گستردهترین سطوح اصلی خانه یا هر مكان بسته دیگری هستند، هنگامی كه فردی وارد فضایی میشود، عمدهترین سطوحی كه در مقابل دیدگان او قرار میگیرند، دیوارهای محیط هستند.
در نتیجه میزان تاثیرگذاریشان بر محیط نیز نسبت به سطوح دیگر شامل كفها و سقفها به مراتب بیشتر است. لذا علاوه بر مسائل كاربردی و وظیفه آنها در تفكیك فضا و ایجاد استقلال، به نكات دكوراسیونی و نقش آنها در این زمینه نیز باید توجه كرد.
وقتی وارد فضایی میشوید كه با زیباترین و مناسبترین لوازم دكوراسیونی مبله شده، ولی سطوح دیوارها خالی است و كوچكترین تدبیری برای انتخاب دیواركوب اندیشیده نشده است، خلأیی در آن محیط احساس میشود كه تابلوها، یكی از عمدهترین راهكارهای رفع این خلأ هستند.
تابلوها اگرچه اغلب با هدف تزئینی مورد استفاده قرار میگیرند ولی در پس ظاهر این هدف، مسوولیتهای كاربردی نیز در فضا برعهده دارند. آنها جایگاه ویژهای در تغییر حال و هوای محیط دارند و در نتیجه بر روح و روان افراد ساكن در آن مكان نیز تاثیر میگذارند. موضوع اثر هنری، رنگهای به كار رفته در آن و حتی قاب انتخابی برای تابلو از جمله عوامل بسیار موثر بر محیط هستند؛ یعنی با نصب چند تابلو روی دیوار، با وجود تمام وقتی كه صرف تهیه و چیدمان لوازم دكوراسیونی آن شده است، میتوان هماهنگی و احساس حاكم در محیط را برهم ریخت و یا برعكس، دستیابی به هدف مورد نظر در آن فضا را تسهیل بخشید.
صرفنظر از همه اینها گاهی نقشهای كاربردی عظیمتری نیز به تابلوها محول میشود كه از آن جمله میتوان «تغییر ابعاد ظاهری فضا» را نام برد. به عنوان مثال یكی از راهكارهای افزایش ارتفاع دیوارها به لحاظ ظاهری، نصب دیواركوبهای عمودی و بلند است كه این كار از طریق نصب یك و یا چند تابلوی بلند عمودی در فواصلی نزدیك و در كنار هم و یا چندین تابلوی هم اندازه در امتداد هم و در راستای یك خط عمودی فرضی از سقف به كف میسر میشود.
به همین ترتیب با نصب تابلویی طویل و افقی و یا چندین تابلوی یك اندازه در كنار هم میتوان، طول دیوار را به لحاظ بصری افزایش داد.
● انتخاب قاب
بهطور كلی انگیزه ایجاد قاب در دور یك اثر هنری، برجستهتر كردن و یا به عبارت دیگر جلوه دادن به آن است. شما میتوانید این مساله را آزمایش كنید. اگر روی دیواری از فضای خانهتان قابی خالی و بدون اثر هنری نصب كنید، خواهید دید كه به این ترتیب فضای داخلی قاب، اگرچه همان دیوار است، ولی از دیگر فضاهای كناریاش متمایز شده است. پس به منظور ایجاد جلوهای بیشتر برای یك اثر هنری، چارچوبی لازم است. البته لازم به ذكر است برای قاب كردن یك اثر، صرفنظر از برجسته تر كردن آن، انگیزههای دیگری نیز وجود دارد.هنگامی كه از تابلو به عنوان مكملی دكوراسیونی برای لوازم دیگر محیط یاد میشود، تنها منظور خود اثر هنری نیست بلكه تركیب آن (اثر هنری) با قاب و حتی یكی از آن دو میتواند این نقش را در محیط ایفا كند. به عنوان مثال در فضایی با دیوارهای سبز و مبلمان نارنجی و زرد، به منظور حفظ هماهنگی در محیط از طریق تكرار رنگها، نصب تابلویی با قاب نارنجی و یا اثر هنری با رنگآمیزی گرم مانند نارنجی، قرمز، زرد، در كنار رنگ سبز ضروری است. در چنین شرایطی، ممكن است مقصود از نصب تابلو و قاب كردن آن، نمایش دادن اثر هنری و جلوه بخشیدن به آن نباشد.پس از آنكه اثر هنری مورد نظر خود را با توجه به مشخصات فضا انتخاب كردید، نوبت به قاب كردن آن میرسد. با توجه به هدف مورد نظرتان برای نصب قاب، به هنگام انتخاب، پیش از در نظر گرفتن هماهنگی میان قاب و دیگر لوازم دكوراسیونی محیط، هماهنگی آن را با اثر مورد توجه قرار دهید؛ زیرا به جهت نزدیكی و حضور آن دو در یك قالب، تاثیر بیشتری روی هم میگذارند. حتی اگر در شرایطی مانند نمونهای كه در بالا اشاره شد، اثر هنری چندان مهم نباشد و تنها رنگهای موجود در آن و قاب انتخابی نقش تعیینكننده را دارا باشند كه در این مورد هم رعایت هماهنگی باید در راس موارد دیگر قرار گیرد.
▪ اگر رنگهای به كار رفته درون اثر شما ملایم و كمرنگ است و در محیط به رنگهای شادتری نیاز است، با انتخاب قابی به یكی از رنگهای تند و گرم هماهنگ با محیط، به اثر جلوهای دیگر ببخشید. برعكس برای آثار هنری شلوغ با رنگهای گرم و تند، انتخاب قابی به یكی از رنگهای ملایم و یا حتی خنثی ضروری است ولی اگر برای چنین اثر هنری، قابی به رنگ گرم و تند انتخاب كنید باید توازن را از طریق دیگر لوازم دكوراسیونی برقرار سازید وگرنه محیطی خستهكننده پدید میآید.گاهی اثر به قدری جذاب است كه انتخاب قابی جالب توجه، نه تنها آن را برجستهتر نمیكند بلكه از جلوهاش نیز میكاهد و با آنكه هدف طراح داخلی فضا جلب فوری نظر بیننده است. در این شرایط چند راهكار وجود دارد:
الف) قاب و حاشیه دور اثر را به یك رنگ تهیه كنید. البته این رنگ باید ملایم و یا خنثی باشد.
ب) قاب را درست به رنگ دیوار برگزینید.
ج) از قابكردن اثر صرفنظر كنید. به این ترتیب تابلو بدون قاب بر دیوار آویخته میشود.
گذشته از رنگ، جنس، ضخامت، ابعاد طرح و بافت قاب نیز بر روی اثر هنری و محیط تاثیر میگذارند. لذا انتخاب كلیه مولفههای فوق برای قاب، باید مطابق با هدف دكوراسیونی محیط صورت گیرد.