بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 32 از 119 اولیناولین ... 2230313233344282 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 311 تا 320 از مجموع 1187

موضوع: کافه شعر<<

  1. #311
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    رستم دستان تويي اندر نبردحاتم طايي تويي اندر سخا
    پس چرا بسته‌ي اويم همه عمر؟ ريشه‌ي عمر من از بيخ بکند
    نشته برو چون کلاغي بر اعوربود اعور و کوسج و لنگ و پس من
    مگر جودش ابرست و من کشتزار مرا جود او تازه دارد همي
    و آن ما رفته گير و مي‌انديشکاروان شهيد رفت از پيش
    هر روز بر آسمانت باد امروا ... اين مصرع ساقط شده …
    چو هامون دشمنانت پست بادندآن چنان که نجنبيد او را هيچ رگ
    کفشگر کانا و مردي لوش بود زن چو اين بشنيده شد خاموش بود
    دو خرمن زده بر دو چشمش زخيمدو جوي روان از دهانش زخلم
    گشت زنگار گون همه لب کشت تا سمو سر برآوريد از دشت
    چو نابينا درو دو چشم بيناشبي ديرند و ظلمت را مهيا
    اي ساقي ، آن قدح باما ده اي بلبل خوش آوا، آوا ده
    چرک شدوشد به کف گازرانجامه پر صورت دهر، اي جوان
    بنواخت به شست چنگ را شست بگرفت به چنگ چنگ و بنشست


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  2. #312
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    می‌نوشمت که تشنگی‌ام بیشتر شود
    آب از تماس با عطشم شعله‌ور شود

    آنگاه بی‌مضایقه‌تر نعره می‌کشم
    تا آسمان ِ کر شده هم با خبر شود

    آن‌قدرها سکوت تو را گوش می‌دهم
    تا گوشم از شنیدن ِ بسیار کر شود

    تو در منی و شعرم اگر «حافظانه» نیست
    «عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود»

    آرامشم همیشه مرا رنج داده‌است
    شور خطر کجاست که رنجم به سر شود؟

    مرهم به زخم ِ بسته که راهی نمی‌برد
    حاشا که عشق مختصری نیشتر شود...


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  3. #313
    javad jan آواتار ها
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بر اوج دل نشاندمت به رهگذار زندگی تویی همیشه سبز من

    تویی بهار زندگی

    به پاکی دلت قسم

    که دل ز تو نمی کنم

    که تکیه گاه من تویی

    در این حصار زندگی

    تبسم نگاه تو

    نشان عشقی جاودانه ست

    دلت ز پاکی و صفا

    چو چشمه سار زندگی

    امید هستی ام تویی

    خوشم به یک نگاه تو

    دوچشم تو

    چراغ من به شام تار زندگی


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  4. #314
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    زیر باران بیا قدم بزنیم
    حرف نشنیده ای بهم بزنیم

    نو بگوییم و نو بیندیشیم
    عادت كهنه را به هم بزنیم

    وزباران كمی بیاموزیم
    كه بباریم و حرف كم بزنیم

    كم بباریم اگر ولی همه جا
    عالمی را به چهره نم بزنیم

    چتر را تا كنیم و خیس شویم
    لحظه ای پشت پا به غم بزنیم

    سخن از عشق خود به خود زیباست
    سخن عاشقانه ای بهم بزنیم

    قلم زندگی را به دست دل است
    زندگی را بیا رقم بزنیم

    قطره ها در انتظار تواند
    زیر باران بیا قدم بزنیم




  5. #315
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    كاش بارانی ببارد قلبها را تر كند
    بگذرد از هفت بند ما صدا را تر كند

    قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
    رشته رشته مویرگهای هوا را تر كند

    بشكند در هم طلسم كهنه ی این باغ را
    شاخه های خشك بی بار دعا را تر كند

    مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
    سرزمین سینه ها تا ناكجا را تر كند

    چترها تان را ببندید ای به ساحل مانده ها
    شاید این باران كه می بارد شما را تر كند




  6. #316
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چتر ها را باید بست
    زیر باران باید رفت
    فکر را، خاطره را زیر باران باید برد
    با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت
    دوست را، زیر باران باید دید
    عشق را زیر باران باید جست ...




  7. #317
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    صدایِ نغمه هایِ باران
    از گلویِ کوچه می آید
    هم آواز با
    پرندگانی که در باغچه سبز شده اند




  8. #318
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    کاش بارانی ببارد
    قلبها را تر کند بگذرد
    از هفت بند ما صدا را تر کند
    قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه
    رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند بشکند
    در هم طلسم کهنه ی این باغ را
    شاخه های خشک بی بار دعا را
    تر کند مثل طوفان بزرگ نوح
    در صبحی شگفت
    سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند
    چترها تان را ببندید ای به ساحل مانده ها
    شاید این باران که می بارد شما را تر کند




  9. #319
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بزن باران بهاری کن فضا را
    بزن باران و تر کن قصه ها را
    بزن باران که از عهد اساطیر
    کسی خواب زمین را کرده تعبیر
    بشارت داده این آغاز راه است
    نباریدن دلیل یک گناه است
    بزن باران به سقف دل که خون است
    کمی آنسوتر از مرز جنون است
    بزن باران که گویی در کویرم
    به زنجیر سکوت خود اسیرم
    بزن باران سکوتم را به هم زن
    و فردا را به کام ما رقم زن
    بزن باران به شعرم تا نمیرد
    در آغوش طبیعت جان بگیرد
    بزن باران، بزن بر پیکر شب
    بر ایمانی که می سوزد در این تب
    به روی شانه های خسته ی درد
    به فصل واژه های تلخ این مرد
    بزن باران یقین دارم صبوری
    و شاید قاصدی از فصل نوری
    بزن باران، بزن عاشق ترم کن
    مرا تا بی نهایت باورم کن




  10. #320
    • 11,406
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل تحصیل
    pnu
    شغل , تخصص
    مربی
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    ببار ای آسمان،
    من کویری خسته ام
    پر از خار و خاشاکم،
    گلی در بستر خویش ندیده ام
    خوب می دانم، تو هم دل گرفته ای
    بغض هایت را هدیه به رودخانه احساساتم کن
    برای سرسبزی دلم لاله های واژگون را آبیاری کنم
    مرغک آواز خوان در کویر من نمی ماند
    سایه سارم نیست که مهمانش کنم
    ای آسمان ببار برکویر تشنه ام
    دیگر از رقص طوفان شنها خسته ام
    ببار که من کشتی به گل نشسته ام
    چشم انتظار قطره ای باران نشسته ام
    من کویری شوره زارم ...
    در انتظار باران





مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •