-
غلبه بر وسواس به شیوه ی خود درمانی!!!
بیماری وسواس را می توان از طریق خود درمانی نیز شکست داد . در اینجا، قصد داریم با ارائهی انواع راههای خوددرمانی، عزیزانی که از این بیماری رنج میبرند را یاری رسانیم تا بتوانند از مشکل وسواس نجات یابند.
راهکارهای خوددرمانی ارائهشده در زیر، اگر بهصورت صحیح انجام شود، میتواند هورمونها را تغییر داده و میزان سروتونین و آندورفین خون که هورمونهای شادیآور، انرژیزا، رضایتآور، ترمیمکنندهی زخمها و بیماریها، تسکیندهندهی دردها، آرامشبخش، بالابرندهی اعتمادبهنفس و کاهندهی اضطراب هستند را افزایش دهد:
- انجام مدیتیشنهای روزانه و کار کردن با انرژی الهی و کار کردن بر روی درمان چاکراها
- انجام تنفسهای عمیق شکمی یا یوگایی یا نوزادی دستکم 10بار در روز (با هر دم، شکم را باد میکنیم، در همین وضعیت تا میتوانیم، نفس را نگه میداریم و با بازدم، شکم را تو میدهیم. از آنجا که همهجا پر از انرژی الهی است، ما با اینکار، انرژی الهی را به درون میکشیم و انرژیهای منفی خود را بیرون میریزیم.)
- پیادهروی: دستکم روزی نیمساعت پیادهروی تند
- در هوای باز و در طبیعت بودن: بهطور حتم سعی شود مدتی از روز را در معرض هوای آزاد و در طبیعت قرارگیریم.
- ورزش: انجام هرگونه ورزش بهخصوص ورزشهای مدیتیشن و یا یوگا دستکم 15 تا20دقیقه در روز
- رفتاردرمانی (تکنیک مواجهه یا غرقهسازی): سعی شود در طول روز، آن فکر وسواسی که بیش از همه آزارمان میدهد را آنقدر در ذهنمان مرور کنیم و شدت دهیم تا سطح اضطرابمان کاملاً بالا رود و یا اگر وسواس شستوشو داریم، لباسی را بهعمد نجس کنیم و بپوشیم تا حالمان بد شود، آنگاه به خود بگوییم: «دیدی طوری نشد؟» و فوراً یک مدیتیشن انجام دهیم تا دوباره آرام بگیریم. پس از آن، به خود یک امتیاز بدهیم که «من توانستم.» وقتی تعداد این امتیازات در طول روز یا هفته زیاد شد، برای خود یک هدیه بخریم و جایی در معرض دید قراردهیم تا همیشه یادمان باشد که ما توانستیم و به همین شکل، ادامه دهیم.
- بالا بردن سطح اعتمادبهنفس و عزتنفس
- رفتاردرمانی (تکنیک حساسیتزدایی): هر بار که برای نمونه نیاز به شستن، آبکشیدن و یا حتی شمردن داشتیم، چند ثانیه صبر میکنیم و بعد آن کار را انجام میدهیم و به خود میگوییم: «3ثانیه توانستم آن را به تعویق بیندازم.» و در روزهای بعدی، سعیمیکنیم این زمان را طولانیتر کنیم. بدین شکل پس از مدتی، کنترل امور را بهدست خواهیم گرفت.
- استفاده از شیوهی تداعی: در این شیوه، سعی میشود آنچه را که در ذهن داریم، عرضه کرده و احساسات و افکار خود را از دوران کودکی تاکنون نسبت به خانواده، محیط، والدین و... بهخاطر آورده و بیان کنیم. بدین شکل، خاطرات تلخ بیماری که سبب پیدایش وسواس و... شدهاند، بیرون ریخته و آشکار میگردند و سرانجام، از شر آنها خلاص میشویم.
- انجام مراسم دینی و مذهبی: انجام عبادتها و گفتن ذکر، در از بین بردن غیرارگانیکهای منفی، بسیار مؤثر است.
- درمان با خواب: چون وسواس بر اثر احساس ناامنی و اضطراب پدیدمیآید، خوابیدن میتواند عامل آرامشبخشی باشد و بسیاری از ناراحتیها را تخفیف دهد.
- رفع تعارضات روانی که زاییدهی محرومیتها، فقرها، بیعدالتیها و تبعیضهاست.
- از خود فراروندگی: خود را به کاری مفید، مثمرثمر و خیر، مشغول کردن
- رفع احساس حقارت: شاید بهدلایل فردی یا خانوادگی، احساس حقارت میکنیم. با بهیادآوری موفقیتها، نعمتها و خوشبختیهای خود، باید بدانیم که هیچکس، حقیر نیست زیرا روح خداوند در همهی ما وجود دارد. شاید پول، ثروت، مقام و شأن، زیبایی و... نداشتهایم اما مطمئناً چیزی داشتهایم که هیچکس دیگر نداشته است؛ پس بهدنبال یافتن آن باشیم تا احساس حقارت در ما بشکند. ضمن اینکه اگر هم نیافتیم، مهم نیست زیرا ما از نظر معنوی، میتوانیم از همه بهتر باشیم.
- تقویت بدن با استفاده از مصرف املاح و ویتامینها - ایجاد وحدت در ابعاد وجودی: با انجام مدیتیشن، میتوانیم تمام ابعاد وجودی خود (جسم، ذهن، فکر، احساس، روح و روان) را دوباره به وحدت برسانیم تا همه، یکپارچه و هماهنگ با هم در خدمت ما کار کنند.
- تغییر محیط زندگی: باید محیطی دور از اغتشاش، بگومگو و فشار برای فرد بیمار فراهم گردد؛ محیطی که در آن به او عشق، محبت و تأیید و احترام داده شود.
- تغییر آبوهوا و حتی تغییر فشار جو و شرایط اقلیمی نیز در ایجاد سلامتی، دخیل است.
- تغییر محیط کار و یا نوع کار و کاستن از فشار یا بار کار اضافی چه در منزل و چه در محیط کار
- ایجاد اشتغال و سرگرمی بدون ایجاد فشار و یا خستگی
- دوری از تنهایی و بودن با جمع مانند حضور در مسافرتهای جمعی، مهمانیها، کلاسها، گردهماییها و...
- تنگ کردن وقت: انجام کار زیاد در زمان کم با برنامهریزی ولی بدون فشار، برای مثال اگر قبلاً 45دقیقه حمام میکردیم، حال سعیکنیم در 40دقیقه حمام کنیم و کمکم این زمان را نیز کاهش دهیم. هر چهقدر کارهایمان را با سرعت بیشتری انجام دهیم،میگناir انرژی بیشتری دریافت خواهیم کرد.
- دیدن دیگران چگونه زندگی میکنند. (همهی آنان اشتباه نمیکنند، پس من اشتباه میکنم)
- ضبط کردن، نوشتن افکار، دوباره شنیدن و یا خواندن آنها، بیمعنی بودن آنها را بهتر آشکار میسازد.
- بهیادآوری موفقیتها، تردیدها را خارج میکند و وسواس را کاهش میدهد.
- تکنیک رفع عصبانیت
-
توصیههایی برای پیشگیری از وسواس:
توجه به نکات زیر، در عدم بهوجود آمدن وسواس، نقش مؤثری دارد:
- داشتن یک وضعیت آرام و شیوهی تربیتی متعادل در تربیت فرزندان
- خودداری از اعمال فشار، خردهگیری، تحقیر و درخواستهای نامتعارف بهخصوص در امر نظم و ترتیب
- دوری کردن از افکار رؤیایی، کمالطلبی، اولشدنها و بهترینشدنها
- خودداری از تخیلات غیرواقعی و واهی، رفتارها و افکار اضطرابآور و تشویشبرانگیز
- دوری کردن از بیکاری
- دوری کردن از تنهایی و رفتن به درون جمع و معاشرت با افراد متعادل و سعی در تطابق خود با اندیشهی جمع
- پذیرش خود و دیگران (فرزندان، همسر، اعضای خانواده و...) و احترامگذاشتن به خود و دیگران به یک اندازه
- حمایتکردن از خود و دیگران
- ایجاد تنوع در زندگی
- کسب اطلاعات و آمادگی در همهی زمینهها بهخصوص در زمینهی وسواسهای خود
- جلوگیری از پیدایش ترس در خود، فرزندان و اعضای خانواده
- برطرف کردن احساس تقصیر و گناه، عناد به خود و خودتنبیهی
- جلوگیری از بروز خشمهای افراطی
- خودداری از سرگرمیهای بیمورد مانند شمردن اعداد و یا مرتب کردن یقه و... که بعدها عادت میشوند.
- کوچک و ناچیز شمردن نقصهای خود و دیگران
- آموزش صحیح نظافت تا قبل از دوسالگی به کودک (بدون فشار)
- مراقبت از بهداشت جسمی، روحی و روانی، ذهنی و فکری و احساسی خود و مراقبهی دائم (در هر لحظه مراقب باشیم که افکارمان کجاست، چه احساسی در دلمان وجود دارد و رفتار و گفتارمان چه میگویند)
- حفظ استقلال و آزادی خود و رعایت حریم دیگران
- از بینبردن حساسیتها و احساس رنجشها در خود و بالا بردن قدرت تحمل از طریق مدیتیشن
- بخشیدن خود و دیگران
- دور نگهداشتن محیط خانه از ناسازگاریها، درگیریها و کشمکشها
- از بین بردن غیرارگانیکهای منفی مانند کمرویی، حسادت، کینهتوزی و...
- شخصیتدادن به خود، فرزندان، همسر و... طوریکه خود را انسانی مهم و لایق بینگاریم.
- کنترل وضعیت هورمونها، کمخونی و کمبود ویتامینها و املاح که خود میتواند در ایجاد اضطراب، افسردگی و یا وسواس دخیل باشد.
منبع: میگنا
-
یک سرطان روانی به نام وسواس
افراد قوی هرگز دچار وسواس نمیشوند.
با شنیدن كلمه وسواس، ذهن ما به سمت یكسری رفتارهای بیمارگونه معطوف میشود ولی با خواندن این مطالب شاید به این نتیجه برسید كه هر یك از ما به نوعی دچار وسواس فكری یا عملی هستیم كه مانع از ... وسواس در تعریف علمی، یك فكر، یك تصور، یك تكانه و یك میل سركوب شده میباشد كه در مغز افراد ایجاد شده، سبب تولید اضطراب میشود.
پاسخ فرد به این اضطراب ممكن است به صورت انجام یك سری اعمال اجباری باشد، میتواند شستشو باشد كه بخشی از وسواس را شامل میشود. البته اجبارها به زمینه فرهنگی افراد باز میگردد، موضوعی كه بیشتر در بطن زندگی افراد وجود دارد موضوع وسواس هم میشود به این صورت كه افرادی كه فرهنگ مذهبی دارند وسواس بیشتر به بحث طهارت و پاكیزگی مرتبط میشود.
در واقع نوع وسواس به زمینه فرهنگی و خانوادگی افراد باز میگردد. افرادی هم دچار وسواس شمارشی هستند، شمارش اعداد، خواند پلاكهای اتومبیلها و...
در وسواس وارسی: فرد اجبار دارد مسایل مهم را مرتب كنترل كند، این نوع وسواس از بررسی ؟؟ در ریشه آب و... شروع میشود تا به وسواسهای ذهنی برسد یعنی مرتب صحبتها و مكالمات خود با دیگران را چك كنند تا مبادا حرفی ناشایست و بد بازگو كرده باشند.
وسواس نظم و ترتیب: در اینگونه افراد بینظمی و عدم تقارن اشیاء سبب تولید اضطراب میشود. در مراجعات نیز مشاهده میكنیم مردم ما بیشتر از اختلال شخصیت وسواسی (Ocpd) رنج میبرند كه دارای نشانههایی است كه مهمترین آنها: بینقصگرا یا كمالگرا هستند. این افراد اجبار دارند همه چیز را به بهترین شكل ممكن برسانند. با توجه به اینكه اهدافشان تحقق نمییابد، دچار اضطراب دایمی میشوند. افراد بینقص گرا از لحاظ فكری و رفتاری خیلی بالا نیستند. این افراد تمایل دارند هر كاری را شدیدا تحت كنترل قرار دهند، حتی كنترل محیط را در دست گیرند. با توجه به اینكه قدرت كافی ندارند تا به اطرافیان مسلط شوند ولی زمانی كه اجازه تسلط و كنترل پیدا كنند سریعا قدرت خود را اعمال میكنند، لذا افرادی كه شخصیت وسواسی دارند هرگز قادر به انجام كار گروهی نیستند. این موارد به عدم موفقیت در كار، ازدواج و... منجر میشود.
براساس آمار، حداقل 40 درصد مردم ایران، دچار اختلال شخصیت وسواسی هستند. افراد دارای شخصیت وسواسی دایم كار میكنند، همواره خود را وقف كار میكنند به تصور اینكه از صبح تا شب مفید باشند. در واقع به نوعی احساس مسئولیت مرضی دارند، برای مسایل كوچك به شدت احساس گناه میكنند، شاید در دید مردم عادی به شدت مسئولیتپذیر باشند ولی ادامه این روند مانع حركت در مسیر صحیح زندگی میشود.
دكتر اسلامی نسبت با اشاره به آمار بالای وسواس در كشور بیان نمود: بالا بودن آمار بینقصگرایی و سختگیریهای زیاد والدین باز میگردد. وسواس آتشی است كه از درون افراد را میسوزاند.
وسواس ریشه در مشكلات زناشویی، ارتباط والدین با فرزندان و... دارد. مادر فرزند وسواسی و مضطربی را پرورش میدهد. بهتر است بگوییم وسواسیها به خدا جواب نمیدهند چون زندگی نكردهاند. افراد وسواسی مومن نیستند، به اسلام و دین نیز صدمه میزنند هدف از درمان وسواس، نجات مردم از ترس، تحقیر میباشد. پس از درمان وسواس، اختلالات دیگر افراد به راحتی قابل درمان میباشد.
منبع: دنیای سلامت
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن