-
مدير بازنشسته
..چالشهاي بودجهريزي درايران..
بودجه بزرگترين،گستردهترين و پيچيدهترين لايحهي دولت به مجلس است و شامل برنامهريزي براي همهي فعاليتهاي اقتصادي سياسي ، اجتماعي و فرهنگي كشور ميشود و اساس اصلي برنامهريزيهاي كوتاه مدت و بلند مدت است.كارشناسان معتقدند بودجه و خصوصا درآمدهاي دولت همانند سد پر از آبي است كه اگر كانالهايي براي آن درنظر گرفته نشده باشد ممكن است به سيلي ويرانگر تبديل گردد.و اين كانالها همان برنامه ريزي دقيق است . براين اساس مي توان گفت بودجه در ايران همانند بادکنکی پر باد که در هوا رها شده باشد بدون جهتگیری خاصی به سرعت به هر سویی روان است .همچنين بودجه يك ابزار مالي بسيار قدرتمند است كه مي توان به كمك آن همهي بخشهاي يك كشور را با آن به نحو مطلوبي اداره كرد. دردنياي كنوني اساس توسعه برنامه ريزي است ويكي از مهمترين اشكال برنامه ريزي بودجهريزي است
بر اساس برخي اعلام نظرها دولت از بودجه مصوب سال گذشته بيش از 72% انحراف داشته است و اين خبر اگر در غالب انگهاي سياسي و حزبي بيان نشده باشد ، نشان از يك خلا بزرگ در بخش بودجه سازمانهاي دولتي و كلا نظام برنامهريزي وعملكرد دولت دارد و رقم مذكور آنقدر بزرگ است كه شايسته توجه جدي باشد.دراظهار نظري جالب هم رييس ديوان محاسبات منشا بسياري از انحرافات بودجهايي را بي اطلاعي كارمندان ادارات دربخش بودجه عنوان كرده است .از طرف ديگر انحلال سازمان برنامه و بودجه و نبود تخصص کافی در سازمانهای مجری بعلاوه نبود نظارت کارآمد، بودجه دولتی را در ایران به بودجهایی مرده ( سنواتي ) بدل کرده است .این در حالی است که بودجه یکی از ابزارهای قدرتمند مالی است و در بسیاری از کشورها ابزاری برای رفع نابسامانیهای کلان اقتصادی همانند:تورم.اشتغال – رکود و... میباشد.در ريشهيابي اين معضل به مواردي برميخوريم كه شايسته است مورد توجه اساسي قرار گيرند.:
1- در كشور ما حسابداران تمام امور مربوط به حسابداري ، مديريت مالي و بودجه را انجام مي دهند در حالي كه حسابداري پيش نياز مديريت مالي است و ارتباط كمي با بودجه ريزي دارد چرا كه حسابداري ثبت وقايع اتفاق افتاده است ولي بودجه بخش اعظمي از برنامه ريزي و بايدهاي سازمان را شامل ميشود.درايران با وجود پيشرفت ويا بهتر بگوييم جهش هاي صورت گرفته در بخش آموزش عالي متاسفانه يك از رشته هايي كه تاكنون ناديده گرفته شده است رشته ي بودجه است مراكز آموزش عالي مقصرين اصلي ضعف در نظام بودجهريزي سازمانها ميباشند چراكه تاكنون رشتهاي بنام مديريت مالي دولتي با محوريت بودجه در اين مراكز تعريف و راهاندازي نشده است به غير از مقطع كارشناسي ارشد مديريت دولتي كه گرايشي بنام مديريت مالي دولتي در برخي از مراكز راهاندازي شده است كه مضمون دروس آن شامل بورس و بودجههاي دولتي ميشود.و اين رشته آنقدر ناشناخته است كه حتي در برخي از مراكز دانشگاهي هم آن را جزئي از مديريت بازرگاني و يا حسابداري به حساب ميآورند. و هنوز هم در مقاطع كارداني و كارشناسي خبري از ايجاد اين رشته وجود ندارد. و اين در حالي است كه اكثريت قريب به اتفاق شاغلين در بخش بودجه داراي مدرك كارداني و كارشناسي هستند و نبود رشته بودجه در اين مقاطع تحصيلي، حكايت تلخ ناشايسته سالاري در گلوگاه درآمدها و مخارج دولتي ميباشد.البته قابل ذكر است در دوره كارشناسي درسي بنام بودجه در برخي رشتهها تدريس ميشود كه شامل سه واحد درسي ميباشد و سنخيت چنداني هم با مباحث جاري در بخشهاي دولتي ندارد.و اين تنها نشانه مثبت اما قليل آموزش عالي در نظام بودجهريزي است.و شايد هم همين نكته باعث گرديده است كه چندين سال است كه در بخش بودجههاي دولتي شاهد تحولي اساسي نباشيم
2- مشكل دوم به نحوه بكارگيري و عدم تخصصگرايي در بيشتر سازمانهاي دولتي برميگردد كه معدود كارشناسان ارشد فارغ التحصيل شده در رشته مديريت مالي دولتي در شغلهاي غير مرتبط بكارگماري ميشوند و گاهاً در شغلهاي مرتبط به رشته مديريت بازرگاني و يا حسابداري بكارگماري ميشوند و دانش آموختگان اين رشته بسيار مهم در سازمانهاي دولتي كاملاً ناشناخته باقي مانده اند تاجايي كه درچارت سازماني بسياري از اين ادارات هنوز هم كارشناس ارشد مديريت مالي دولتي تعريف نشده است ! و به ندرت ميتوان احدي از اين افراد را پيدا نمود كه در سازمانهاي دولتي در بخش بودجه مشغول به كار باشند.و اين امر باعث گرديده است كه بخش بودجه حتي در بخش اجراي بودجه سنواتي با مشكلات جدي روبرو باشد، چه رسد به اينكه بستر لازم را براي اجراي طرحهاي نوين بودجه نويسي دارا باشد! بعنوان نمونه در بسياري از سازمانهاي دولتي كه داراي چارت سازماني بودجه هستند هنوز هم براي بكارگيري كارشناسان بودجه احساس نياز نشده است و متاسفانه با مشكلات بودجهايي بسيار روبرو هستند حتي در اجراي بودجهي سنواتي كه كارشناسا ن آن را بودجهي مرده مي نامند. و به جرات مي توان گفت دربسياري ازسازمانهاي دولتي ناشايسته سالاري دربخشهاي بودجه ايي بيش ازر ديگر بخشهاست تاجايي كه بالاترين مقامات بودجهايي اين سازمانها اصلا" با مفاهيم اوليهي بودجه نويسي هم آشنا نيستند.
-
مدير بازنشسته
3- باوجود آنكه در كشورهاي پيشرفته صنعتي انواع مختلفي از بودجهها نوشته و اجرا ميشود در ايران اين مهم تنها در غالب بودجههاي سنواتي و تنها با افزايشي در حدود تورم ساليانه در نظر گرفته ميشود كه با وجود تغييرات سريع قطعاً اين شيوه جوابگو نخواهد بود.و اجراي بسياري از طرحها و فعاليتها را با مشكل كمبود و يا حداقل نوسانات شديد بودجهاي مواجه ميكند و در نتيجه توقف و اخلال چندباره در كارها را موجب ميشود. امري كه در اجراي طرحها امري عادي شده است و دولت را در برخي از مقاطع با مشكلات جدي مواجه ميكند.
اين مشكلات تقريباً در همه مراحل بوجه از پيشبيني گرفته تا تصويب و اجرا و نظارت متاسفانه به وفور يافت ميشود چرا كه اگر نظارت حين اجرا بيشتر و موثرتر باشد خود به خود جلوي بسياري از انحرافات بودجهاي و مفاسد اقتصادي گرفته ميشود و اگر 72% انحراف در بودجه وجود دارد نشان از آن دارد كه ابزارهاي نظارتي كارايي لازم را ندارند و يا درست استفاده نميشوند.گزارشات تفريق بودجه نيز چندين سال است كه از برنامه عقب افتاده است و اصولاً توجه كافي به آن نشده است.گويا مجلس محترم شوراي اسلامي با آشفتگيهاي عظيم بخش بودجه كنار آمده است ودراين رابطه نيازي به مهندسي مجدد احساس نميكند!
از آنجايي كه بودجه سند دخل و خرج دولت است و حجم عظيمي از نقدينگي را در غالب طرحها ، برنامهها و سياستها را شامل ميشود، وجود نيروهاي زبده و با تحصيلات عالي يك ضرورت انكار ناپذير است.و از آنجا كه بيشتر سياستهاي مالي دولت از جمله مخارج دولت و اثرات آن بر شاخصهاي اصلي اقتصاد مانند: تورم ، بيكاري ، ركود ، توليد ، افزايش يا كاهش نقدينگي ، سطحرفاه اجتماعي و... در بودجه قابل برنامهريزي و اجرا ميباشد، در صورتي كه اين مرحله به درستي و توسط نيروهاي متخصص انجام نگيرد توقع بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي خواستهاي نابجا خواهد بود. بودجه راهنماي عمل در همهي عرصههاي يك جامعه است .و در بودجه تعيين ميشود چه برنامههايي اولويت اصلي دولت در سال بعد خواهد بود. وقفه در واگذاري بودجه به طرحهايي كه چندين سال به طول ميانجامد،همهي سرمايهگذاري هاي صورت گرفته را عقيم ميكند و دوره بازگشت سرمايه را بسيار طولاني وغير اقتصادي ميكند و با زهم متاسفانه شاهد آنيم كه سرمايههاي هنگفتي در طرحهاي ملي و استاني صرف شده ولي چندين سال است اين سرمايهگذاريها به بهرهبرداري نرسيده است كه اين ضعف قسمتهاي بودجهاي براي پيشبيني صحيح اولويتها و اعتبارات مورد نياز آنها بوده است.ويك اصطلاح غلط هم بين بودجهريزان مرسوم است كه مي گويند بايد كار را شروع كرد ودرطول زمان تامين اعتبار خواهد شد.و همين طرز عمل و تفكر است كه سالهاست بسياري از طرحها را به كما برده است وچالشي بين مردم و مسوولين شده است
4- بودجه اقتصادي مهمترين قسمت بودجه است كه كمترين توجه حتي در كتابهاي بودجه به آن معطوف شده است.برنامهريزيهاي اقتصادي كه با كمك بودجه به اجرا درميآيند و اثرات هر يك از بخشهاي بودجه بر اقتصاد موضوعي است كه غفلت زيادي نسبت به آن شده است و تعداد متخصصين بودجهايي كه با اقتصاد آشنايي كامل داشته باشند انگشت شمارند و چه بسا از اين نيروها نيز استفاده درستي به عمل نميآيد و بهاي كافي به نتيجه كار آنها داده نميشود شواهد حكايت از آن دارد در سالهاي اخير اشتباهات فاحشي در تدوين بودجه اقتصادي صورت پذيرفته است و حتي در برخي موارد تناقضات اساسي بين بودجه و شرايط حاكم بر اقتصاد وجود دارد.شرايط حال حاضر حاكم بر اقتصاد خود گوياي ضرورت توجه بيش از پيش به بودجه اقتصادي ميباشد چرا كه بودجه برطرف كننده و يامستوجب بسياري ازمشكلات در بخش اقتصاد كلان ميشود.
5- از آنجا كه بودجه همه مخارج و درآمدهاي دولت را شامل ميشود بنابراين نيازمند بكارگيري گروههاي كاري متعدد در همه بخشهاي مرتبط با بودجه است.متخصصين بودجه ، آمارگران ، اقتصاددانان ، جامعهشناسان، مهندسين و مديران همگي كساني هستندكه ميبايست در كنار همديگر كار تدوين بودجه را انجام دهند و نبود هر كدام ممكن است بودجه را با چالشي جدي مواجه كند. امري كه تاكنون در بودجهنويسي حداقل در سطح پايين تر از وزارتخانهها ناديده گرفته شده است.از آنجايي كه ما ايرانيان كمتر به كار گروهي اعتقاد داريم اين بخش نيز مستثنا نبوده و ضرورت انكارناپذير در نظر گرفتن آثار بودجه بر همه بخشهاي جامعه مورد غفلت واقع شده است.لزوم بكارگيري تيمهاي تخصصي وزبده خصوصاً در برههايي كه نياز به پيشبيني بودجه ميباشد از ضروريات اساسي ميباشد.
باتوجه به مشكلات عديدهاي كه در نظام بودجهريزي كشور وجود دارد قطعا ًهر تحولي كه بدون در نظر گرفتن نيروهاي انساني كارآزموده و متخصص باشد راه بجايي نخواهد برد و اين امر نيز نيازمند زمينهسازي براي پرورش نيروهاي تحصيل كرده در اين رشته ميباشد. در حال حاضر از نظر نيروي متخصص، سازمانهاي دولتي در اجراي بودجه فعلي كه بودجه سنواتي ميباشد ، با مشكل روبرو هستند، چه رسد به اجراي شيوه هاي نوين بودجه نويسي.اجراي روشهاي نو در اين بخش نيازمند بسترسازي و فراهم آوردن امكانات لازم براي بهبود روشها ميباشد تا دولت هم به موقع، هم كامل و هم با كمترين هزينه بودجهايي ارايه نمايد كه در هر مرحله قابليت نظارت و پيگيري را داشته باشد.
بيشترين اجحاف در سازمانهاي دولتي در حق نيروهاي تحصيل كرده در رشته مديريت مالي دولتي ميشود و با توجه به ضعف هاي بزرگ در تخصص گرايي در بسياري از سازمانها هنوز در مورد اين نيروها بكارگيري آنها در جايگاه درستشان احساس نشده است. بايك آمارگيري ساده ميتوان ثابت نمود كه چند درصد نيروهاي شاغل در بخش بودجه سازمانهاي دولتي داراي مدرك مرتبط ميباشند. شايد با اين كار علت اصلي آشفتگيهاي اين بخش مشخص شود.
بكارگيري شيوه هاي نوين و استفاده از نرم افزارها رايانهاي در بسياري از موارد باعث كاهش بوروكراسيهاي زائد و تسريع در ارايه اطلاعات لازم در بودجه نويسي ميشود.روشهاي خلاقانه واستفاده از تجربه ديگر كشورها هم مي تواند راهگشا باشد.
شايداصلي ترين بخشي كه درطرح تحول دولت موردغفلت واقع شده است همين نظام بودجهاي كشور باشد كه نيازمند عزم جدي و تحولي اساسي ميباشد. كه پيشنهاد ميگردد هم بحث نيروي انساني و هم تشكيلات و روشها مورد توجه جدي قرار گيرد.
مجيد گودرزي
منبع:financial articles
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن