به نام حیّ سبحان
در لحظاتی که به مشکل برخورد میکنم با خودم میگویم که چطور میتوانم خودم را از این مهلکه رها کنم؟
وقتی که توان حل مشکل را ندارم، پس بهتر است برای آرامش خاطرم دست به کاری بزنم که اعصابم را راحت کند، هر چند که گناه باشد و خلاف شرع.ابتدا که در این مرحله قرار میگیرم، برای رهایی از این مهلکه دست به هر کاری میزنیم؛ بدون اینکه به عافبت آن بیندیشیم.
در روایات معصومین (ع) در رابطه با خشم و غضب و تصمیمهایی که در این حالت گرفته میشود، نهی شده است؛ زیرا عاقبت این تصمیات چیزی جز پشیمانی و حسرت نیست.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِلنَّبِيِّ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي قَالَ اذْهَبْ وَ لَا تَغْضَبْ فَقَالَ الرَّجُلُ قَدْ اكْتَفَيْتُ بِذَاكَ فَمَضَى إِلَى أَهْلِهِ فَإِذَا بَيْنَ قَوْمِهِ حَرْبٌ قَدْ قَامُوا صُفُوفاً وَ لَبِسُوا السِّلَاحَ فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ لَبِسَ سِلَاحَهُ ثُمَّ قَامَ مَعَهُمْ ثُمَّ ذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ ص لَا تَغْضَبْ فَرَمَى السِّلَاحَ ثُمَّ جَاءَ يَمْشِي إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ هُمْ عَدُوُّ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَتْ لَكُمْ مِنْ جِرَاحَةٍ أَوْ قَتْلٍ أَوْ ضَرْبٍ لَيْسَ فِيهِ أَثَرٌ فَعَلَيَّ فِي مَالِي أَنَا أُوفِيكُمُوهُ فَقَالَ الْقَوْمُ فَمَا كَانَ فَهُوَ لَكُمْ نَحْنُ أَوْلَى بِذَلِكَ مِنْكُمْ قَالَ فَاصْطَلَحَ الْقَوْمُ وَ ذَهَبَ الْغَضَبُ.
از امام صادق عليه السلام نقل شده:
مردى خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت: يا رسول اللَّه، مرا تعليم ده، پیامبر (ص) فرمودند: برو و غضب مكن، آن مرد گفت همين مرا بس است و به سوى خاندان خود بازگشت؛ وقتی که به سرزمین خود رسید، دید که میان ایل و تبارش جنگى برپاست، همه سلاح برداشته و آمادهی جنگ و مخاصمه با هم هستند، به سرعت به سراغ سلاح خویش رفت و آن را برداشت و به صف قوم خود پیوست. ناگهان به یاد گفتهی پیامبر (ص) افتاد که فرموده بود خشم مکن، سلاح خویش را به زمین گذاشت و به نزد مردمى كه دشمن قبیله اش بودند رفت و گفت اى مردم! هر چه زخم و كشتار و زدن بى اثر بر شماها وارد شده به عهده من و من خونبهاى آن را به شما ميپردازم آن مردم گفتند، هر چه چنين باشد به نفع شما و ما از شما به پرداخت اين جريمه سزاوارتريم، سپس با يک ديگر صلح كردند و آن كينه از ميان برفت.[1]
چه خوب است انسان در حالت عصبانیت تصمیمی نگیرد که باعث پشیمانی شود زیرا حضرت یونس هم با تصمیمی که عجولانه گرفت، گرفتار نهگ شد و به تصمیم نابجای خود اعتراف کرد که خداوند دعای او را پذیرفت.[2]
منابع:
1- اصول کافی، ج 2، ص304.
2- برگرفته از تفسير نور، ج7، ص 491.
منبع:
رهروان ولایت