همراه با تغییرات مداوم، گسترش و پیشرفت جوامع، روند طراحی شهری و شرایط محیط زیستی در شهرها نیز دائما در حال دگرگونی است.
این گسترش و تغییرات موجب شده تا تاکید بر «بهداشت عمومی»، جزو اهداف اصلی و محوریت نیازهای شهری در آینده قرار گیرد. از گذشته «بهداشت عمومی» و «طراحی شهری» دو فاکتور به هم تنیده بودهاند بنابراین میتوان گفت که شرایط محیط زیست بشر با وضعیت رفاهی در شهرها ارتباط تنگاتنگی دارد.
در سطوح اولیه و اساسی، روند طراحی و توسعه سکونتگاههای انسانی بر اساس نیازهای اساسی بشر مانند پناهنگاه، حفاظت از طبیعت و اولویت غذا بوده است. به لحاظ تاریخی، شیوه طراحی مناطق شهری در سلسله مراتب جامعه با در نظر گرفتن نیاز برای تدارک و تمهیدات لازم به منظور دسترسی به کالاها، مواد و منابع صورت گرفته است.
از نظر سنتی نیز جوامع اغلب در اطراف مکانهای اجتماعات و گردهماییهای مردمی همچون میدانها، بازارها و ساختمانهای مذهبی شکل گرفتهاند. اما در طول دهه ۱۸۰۰ میلادی در سیستم طراحی شهری بیشتر بر سلامت شهروندان و بهداشت آنان تاکید شد. استفاده از سیستم فاضلاب و زباله برای جلوگیری از گسترش عفونتها و بیماریها در این دهه، کاربردیتر شد و استانداردهای زندگی و میانگین طول عمر را در میان ساکنان شهرها افزایش داد.
در سالهای اخیر، حوزه بهداشت عمومی نیز تاکید خود را بر این نکته قرار داده و طبق تعاریف کارشناسی تنها ایمن بودن از بیماریها، ملاک سلامتی افراد در نظر گرفته نمیشود بلکه مردم باید از سوءاستفادهها و سوءرفتارهای اجتماعی نیز در امان باشند به طوری که سلامت روانی و احساسی امنیت بیشتری نیز داشته باشند.
در طول انقلاب صنعتی، کارگران برای زندگی و کار کردن در شهرها، مزارع را ترک کردند و به تدریج افزایش جمعیت در شهرها به شیوع بیماریهای تیفوس و وبا منجر شد. همچنین امروزه جمعیت شهرهای جهان در حال افزایش است و حدود ۸۰ درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی میکنند و این روند باعث شده که فشار مضاعفی بر منابع حیاتی و مورد نیاز انسانها تحمیل شود.
از سوی دیگر افزایش وابستگی بشر به استفاده از خودرو و اینترنت به این معنی است که بسیاری از موانع جغرافیایی گذشته دیگر وجود ندارد. در واقع پیشرفت در زیرساختها و ارتباطات به مهاجرت گسترده مردم به سوی شهرها انجامید و شهرها مملو از جوامع فرهنگی متنوعی شدند. این شرایط موجب ملاحظاتی در برنامهریزیهای شهری و موضوع بهداشت عمومی شد. در ابتدا جوامع، خود را مطابق با اعتقادات مذهبی و قومی تفکیک کردند. در عین حال فاصله فزایندهای بین دستیابی جوامع ضعیف و قوی به استانداردهای زندگی بوجود آمد.
در این گزارش تاکید شده است که وضعیت اجتماعی – اقتصادی افراد، محل و نحوه زندگی آنان، مستقیما بر سلامت و استانداردهای زندگی انسانها تاثیرگذار است. طراحان شهری باید با در نظر گرفتن این فاکتورها، نیازها و تقاضای افراد را مورد توجه قرار دهند و سلامت محور اصلی تمام جریانات و برنامهریزیهای مختلف در جوامع گوناگون باشد. علاوه بر این شرایط نامناسب زندگی به رفتارهای ضداجتماعی و جرم منجر میشود.
امنیت در اماکن عمومی برای رضایت افراد از زندگی امری ضروری است. مکانهای عمومی و اماکن تجمع افراد باید تمیز و قابل دسترس باشند. کیفیت خوب در طراحی فضاهای شهری به بهبود ارتباطات و جلوگیری از وقوع خشونت، انزوا، تفکیک جوامع و فقدان بهداشت عمومی کمک میکند. همچنین طراحان شهری باید اهمیت نگهداری تسهیلاتی همچون کتابخانهها، فضاهای سبز، خدمات درمانی، مدارس و وجود ساختمانهای مسکونی کافی که طراحی تکراری نداشته باشند را در نظر بگیرند.
علاوه بر این، کنترل انتشار گاز دی اکسید کربن موضوع مهمی در حوزه طراحی شهری و حفظ سلامت ساکنان آن است. توجه به گزینههای حمل و نقل عمومی پاکتر، ساخت پیادهروها و معابر مخصوص برای دوچرخه سواران از اقدامات مناسب در این زمینه به حساب میآیند. همچنین با توجه به اینکه جمعیت قابل توجهی از مردم شهرنشین، ساعات طولانی از روز را داخل ساختمانها میگذرانند، طراحی محیطهای داخلی ساختمانها نیز باید به لحاظ تاثیر آن بر بهداشت عمومی مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به تمام نکاتی که در بالا مطرح شد و به منظور ایجاد محیطهای زندگی که بر سلامت افراد تاثیر مثبت داشته باشند، طراحی و برنامهریزی شهری باید بر اساس الزامات زیستمحیطی که تحت تاثیر پیشرفتهای تکنولوژیکی و نیازهای جوامع هستند، صورت گیرد.