مقایسه ساختارهای سرمایه
براى اينکه ميزان ريسک و بازدهى اين دو روش تأمين مالى با هم مقايسه شوند، در شکل بالائى اين نمودار، درجه اهرم مالى اين دو روش تأمين مالى رسم شده است.
مىتوان با استفاده از شکل بالائي، ميزان ريسک دو روش فروش اوراق قرضه و فروش سهام عادى تأمين مالى را با هم مقايسه کرد. در تمام سطوحِ سود قبل از بهره و مالياتى که بيش از ۲،۶۰۰ ميليون ريال هستند، درجه اهرم مالى روش تأمين مالى الف فروش اوراق قرضه بيشتر از درجه اهرم مالى روش ب فروش سهام عادى است.
بهطور کلي، اگر درجه اهرم مالى اين دو روش تأمين مالى با هم مقايسه شوند، روشى که نقطه سربهسر مالى بالاترى دارد هميشه داراى درجه اهرم مالى بزرگترى است (البته به شرطى که EBIT بيشتر از نقطه سربهسر مالى باشد). اگر منحنىهاى مربوط به درجه اهرم مالى اين دو روش را رسم کنيم، يکديگر را قطع نخواهند کرد.
با افزايش ميزان EBIT، تفاوت ريسک بين اين دو روش کاهش مىيابد؛ زيرا اين منحنىها در نهايت به عدد ۱ نزديک مىشوند. براى مثال، اگر سود قبل از بهره و ماليات مساوى با ۴ ميليارد ريال باشد، تفاوت بين درجه اهرم مالى آنها ۸۵/۰ خواهد شد ( ۸۵/۰ = ۲ - ۸۵/۲). ار EBIT مساوى با ۱۶ ميليارد ريال شود، تفاوت بين آنها فقط به ۰۵/۰ مىرسد (۰۵/۰ = ۱/۱۴- ۱/۱۹). بنابراين، در عين حال که از نظر درجه اهرم مالي، ريسک روش تأمين مالى الف از ريسک روش ب بيشتر است، براى تمام مقاديرى از EBIT که مساوى يا بيشتر از ۱۶ ميليارد ريال باشند، اين دو روش تقريباً داراى ريسک يکسانى خواهند شد.
براى مقاديرى از EBIT که کمتر از ۲،۶۰۰ ميليون ريال باشند، درجه اهرم مالى روش الف منفى مىشود؛ يعنى سود هر سهم در اين روش منفى خواهد شد. به همين ترتيب، براى مقاديرى از EBIT که کمتر از ۲ ميليارد ريال باشند، درجه اهرم مالى و سود هر سهم متعلق به روش ب منفى خواهد شد. بنابراين، اگر با توجه به نمودار اهرم مالى قضاوت کنيم، براى مقاديرى از EBIT که کمتر از ۲،۶۰۰ ميليون ريال باشند، روش الف رد خواهد شد، و براى مقاديرى از EBIT که کمتر از ۲ ميليارد ريال باشند، روش ب رد خواهد شد.
در قسمت پائين نمودار A سودآورى نسبى اين دو روش با هم مقايسه شدهاند. براى مقاديرى از EBIT که زير نقطه بىتفاوتى ۱۱،۶۰۰ ميليون ريال قرار مىگيرند، روش ب اولويت دارد؛ براى مقاديرى از EBIT که بالاى نقطه بىتفاوتى قرار مىگيرند، روش الف اولويت دارد.
مقايسه ريسک و بازده اين دو روش بهشرح زير خلاصه شده است:
۱. براى مقادير از EBIT که بالاى نقطه بىتفاوتى ۱۱،۶۰۰ ميليون ريال قرار گيرند، سودآورى روش الف بيشتر است، ولى ريسک آن هم از روش ب بيشتر است؛
۲. براى مقاديرى از EBIT که بين ۲ ميليارد ريال تا ۶/۱۱ ميليارد ريال قرار گيرند، سودآورى و ريسک روش ب از روش الف بيشتر خواهد بود؛
۳. براى مقاديرى از EBIT که کمتر از ۲ ميليارد ريال باشند، هيچيک از اين دو روش مطلوب نخواهد بود.
اگر شرکتى از طريق اجراء يکى از دو روش الف يا ب قصد داشته باشد که سرمايه خود را افزايش دهد، نوع ساختار انتخابى به مقدار و درجه ثبات EBIT و ميزان ريسک و بازده شرکت بستگى خواهد داشت. اگر پيشبينى شود که EBIT زير نقطه بىتفاوتى (کمتر از ۱۱،۶۰۰ ميليون ريال) باقى مىماند، روش ب بر روش الف اولويت خواهد داشت، ولى اگر پيشبينى شود که EBIT بالاى نقطهٔ بىتفاوتى قرار گيرد و اگر مديريت شرکت به اين نتيجه برسد که افزايش سود هم سهم ناشى از اجراء روش الف، ريسک اضافى را جبران مىکند، بايد روش الف انتخاب شود، اگر شرکت به شدت محافظهکار و مديران آن گريزان از ريسک باشند، روش ب بهدليل ريسک کمتر آن انتخاب خواهد شد و سود اضافى روش الف ناديده گرفته مىشود.