-

مدير بازنشسته
لوزالمعده
لوزالمعده در ناحيه پشت شكم قرار گرفت است. دو هورمون اصلي لوزالمعده انسولين و گلوكاگون هستند. اين هورمون ها كنترل سطوح گلوكز پلاسما را بر عهده دارند. زماني كه سطح گلوكز پلاسما براي مثال بعد از خوردن غذا افزايش مي يابد (هيپرگليسمي)، لوزالمعده پيام هايي مبني بر رها سازي انسولين به درون خون دريافت مي كند. انسولين؛
انتقال گلوكز به درون سلول ها به ويژه سلول هاي عضلاني و بافت پيوندي را تسهيل مي كند.
گليكوژنز را افزايش مي دهد.
گلوكونئوژنز را مهار مي كند.
عملكرد اصلي انسولين، كاهش مقدار گلوكز گردش خون است. اما در متابوليسم پروتئين و چربي، در افزايش برداشت سلولي اسيدهاي آمينه و افزايش ساخته شدن پروتئين و چربي نقش دارد. زماني كه غلظت گلوكز پلاسما به پايين تر از سطوح طبيعي افت مي كند (هيپوگليسمي)، لوزالمعده گلوكاگون ترشح مي كند. گلوكاگون تبديل گليكوژن كبد به گلوكز (گليكوژنوليز) را سرعت مي بخشد و گلوكونئوژنز را افزايش مي دهد. هر دو فرآيند، سطح گلوكز پلاسما را افزايش مي دهند.
در جريان فعاليتي 30 دقيقه اي يا بيشتر، با وجود ثابت ماندن نسبي غلظت گلوكز پلاسما، سطح انسولين تمايل به كاهش دارد. اين موضوع در شكل 5 نشان داده شده است.
پژوهش هاي انجام شده نشان داده اند كه د رجريان ورزش تعداد و در دسترس بودن گيرنده هاي انسولين افزايش مي يابد و در نتيجه موجب افزايش حساسيت بدن نسبت به انسولين مي شود. اينپديده نياز به حفظ سطوح بالاي انسولين پلاسما براي انتقال گلوكز به درون سلول هاي عضلاني را كاهش مي دهد. از سوي ديگر، در طول مدت فعاليت، گلوكاگون افزايش تدريجي نشان ميددهد. گلوكاگون در ابتدا، غلظت گلوكز پلاسما را با تحريك گليكوژنز در كبد حفظ مي كند. اين موضوع قابليت دسترسي سلول ها به گلوكز را افزايش مي دهد و موجب حفظ سطح كافي گلوكز پلاسما براي رفع نيازهاي فزايندة متابوليك مي شود. همان گونه كه در شكل 5 ديده مي شود، پاسخ هورموني در افراد تمرين كرده معمولاً تضعيف مي شود.
انسولين و گلوكاگون
به نحوي كه قبلا متذكر گرديد، انسولين سبب افزايش مصرف سلولي گلوكز شده كه منتج به كاهش سطح گلوكز خون مي گردد. علاوه بر اين عمل گلوكز از آزاد شدن گلوكز از كبد و اسيد چرب آزاد از بافت چربي جلوگيري مي كند. از سوي ديگر، گلوكاگون عكس انسولين عمل مي كند. يعني، سبب به جريان انداختن گلوكز از كبد و اسيد چرب آزاد از اديپوسيت ها (ياخته هاي چربي) مي گردد. هنگام اعمال ورزشي، كه در آن ها نياز به هر دو ماده گلوكز و اسيدهاي چرب آزاد به عنوان مواد سوخت و سازي است، نشان داده شده كه گلوكاگون سبب افزايش و انسولين سبب كاهش اين مواد مي گردند.
مثالي از اين تغييرات، در پيش و پس از تمرين در شكل 6 ارائه گرديده است. وهله فعاليت در اين مورد شامل 60 دقيقه تمرين دوچرخه سواري زير بيشينه و با شدتي كه نياز به 60 درصد VO2 max آزمودني هاست مي باشد. برنامه تمرين مشتمل بر دويدن و ركاب زدن روي دوچرخه 40 دقيقه در هر روز، چهار دفعه در هر هفته و براي مدت 10 هفته بوده است. همان طور كه در شكل مشاهده مي شود، هنگام تمرين سطوح انسولين كاهش يافته در حالي كه سطوح گلوكاگون افزايش يافته است. ضمن اين كه اين موضوع چه قبل و چه پس از تمرين صادق است.
كليه ها
اگر چه كليه ها به عنوان اندام هاي درون ريز اصلي مطرح نيستند، با اين حال در اينجا كليه ها را به دليل ترشح هورموني به نام ارتروپوتين، مورد بحث قرار خواهيم داد. اريتروپوتين توليد سلول هاي قرمز خون را به وسيله تحريك سلول هاي مغ استخوان تنظيم مي كند. سلول هاي قرمز خون براي انتقال اكسيژن به بافت ها و دفع دي اكسيد كربن ضروري هستند. بنابراين اين هورمون ارتروپوبتين در سازگاري نسبت به ورزش و ارتفاع از اهميت بسياري برخوردار است. پژوهش هاي انجام شده نشان داده اند كه بخشي از سازگاري ها به هنگام فعاليت در ارتفاع زياد مربوط به افزايش رها سازي ارتروپوبتين است هك به نوبه خود توليد بيشتر سلول هاي قرمر خون راتحريك مي كند و موجب افزايش ظرفيت حمل اكسيژن خون مي شود. به همين دليل، برخي از ورزشكاران با استفاده از تزريق اين هورمون سعي مي كنند، تعداد سلول هاي قرمز خون خود را به اميد پيشي گرفتن از ساير ورزشكاران افزايش دهند.
هورمون هاي جنسي
تحقيقاتي كه با پاسخ هاي هورمون هاي جنسي (آندروژن ها در مردان و استروژن ها در زنان) سرو كار دارند چندان زياد نمي باشند. هر هر حال، نشان داده اند كه آندروژن ها (تستوسترون) و استروژن هر دو با تمرينات ورزشي افزايش پيدا مي كنند.
مثالي از سطوح خون هورمون هاي تخمدان ها، استراديول (مهمترين استروژن)، پروژسترون، هرومون محرك فوليكولي (FSH) و هورمون لوتئيني (LH) (دو هورمون اخير از هيپوفيز قدامي ترشح مي شوند) نسبت به تمرينات ورزشي در شكل 7 نشان داده شده اند. استراديول و پروژسترون در اثر تمرين كم و بيش به صورت خطي افزايش پيدا مي كنند (شكل 7) هورمون محرك فوليكولي نيز با تمرين افزايش پيدا مي كند، ولي پاسخ نه از نظر مقدار زياد بوده و نه ظاهراً مربوط به شدت تمرين مي باشد. تراكم LH خون ظاهراً تحت تاثير تمرينات ورزشي قرار نمي گيرد (شكل 7) اين موضوع لازم به تذكر است كه پاسخ هاي فوق هنگام مرحله مربوط به جسم زرد دوره قاعدگي (6 الي 9 روز پس از تخمك گذاري) اندازه گيري شده است. پاسخ هاي هوروني هنگام مرحله فوليكولي دوره فوق (6 الي 9 روز پس از شروع قاعدگي) تا حدودي متفاوت است. استراديول تنها هورموني است كه هنگام مرحله فوليكولي با تمرينات ورزشي افزايش پيدا مي كند.
تغييرات حاصله در تراكم هورمون هاي جنسي خون مردان و زنان با توجه به نقش آن ها در عملكردهاي ورزشي كاملاً شناخته نشده است. صرفنظر از رابطه تستوسترون با قدرت عضلاني پاسخ هاي هورموني فوق از اهميت كمتري برخوردارند. جهت روشن شدن اين مسئله نياز به تحقيقات بيشتري است.
شكل 7 پاسخ هاي مربوط به هورمون هاي تخمدان هنگام مرحله جسم زرد دوره قاعدگي (6 تا 9 روز پس از تخمك گذاري)، به نحوي كه در (A) نشان داده شده است استراديول (استروژن) و پروژسترون هر دو با تمرين به صورت خطي افزايش پيدا ميكند، در (B) هورمون محرك فوليكولي FSH نيز با تمرين افزايش پيدا مي كند، ولي نه از نظر مقدار زياد مي باشد و نه ظاهراً مربوط به شدت تمرين است. تراكم هورمون لوتئيني LH خون ظاهراً تحت تاثير تمرين قرار نمي گيرد
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن