تشخيص آبستني در گاو
توشه ركتال
چند نكته مهم است كه در موقع توشعه ركتال يا توشعه واژينمال بايد به خاطر سپرد. براي انجام هرگونه تلاشي در اين زمينه قبلا” بايد اطمينان يافت بيماريهاي عفوني از يك گاو به گاو ديگر و يا از يك مزرعه به مزرعه ديگر انتقال نمي يابد. استفاده از ابزار كار براي معاينه مهبل (توشه واژينال) از نظر انتقال بيماري خطر بيشتري داشته در حالي كه انتقال بيماري در توشه ركتال احتمال كمتري دارد.
در معاينه دام بايد از پوشاك مناسب از جمله دستكش بلند بازويي استفاده نموده و نيز بايد كاملا” تميز و پاك باشد. احتمال صدمه ديدن دام يا انسان در حين عمل كم است. ولي اگر توشه ركتال با خشونت صورت گيرد، ممكن است باعث پاره شدن ديواره راست روده گردد. شخص عمل كننده بايد براي حفاظت خود احتياط لازم را به عمل آورد از جمله اين كه مطمئن باشد دام براي معاينه ، كاملا” مقيد گرديده است.
آنچه كه دامدار انتظار دارد ارائه نتيجه تشخيص آبستني از راه توشه ركتال با ميزان دقت و درستي صددرصد است و براي رسيدن به اين سطح از فن تشخيص آبستني عمل كننده ابتدا بايد با دستگاه تناسلي دام در حالت مختلف فحلي و نيز آبستني آشنايي كامل داشته كه اين كار تنها در كشتارگاه ميسر است و قدم بعدي در يك تمرين منظم ، معاينه مكرر دامها در طول مراحل مختلف فحلي و آبستني است.
دامدار نيز در ميزان درستي نتيجه تشخيص آبستني نقش دارد. او بايد با گزارشهاي ثبت شده دقيق خود اطمينان دهد دام مورد معاينه در مرحله اي است كه تشخيص امكان پذير است. قبل از انجام هرگونه كار دامپزشكي يا درمانگاهي ، افراد مسئول دامداري بايد دامهايي راكه پس از جفتگيري يا تلقيح ، مجددا” فحل شده و غيرآبستن هستند مشخص نمايند.
در پايان اينكه شخص عمل كننده نبايد نتيجه تشخيص را بر اساس حدس و گمان بيان نموده و فقط زماني كه به درستي تشخيص خود كاملا” اطمينان يافت آن را بيان نمايد، معاينه مجدد يك گاو بهتر از اظهارنظر غلط است.
شروع آبستني تا شش هفتگي
به ندرت مي توان در خلال 35 روز اول آبستني ، بزرگ شدن قابل تفكيك در رحم مشاهده نمود. جسم زرد تا حدود روز شانزدهم رشد و توسعه مي يابد. نظير آن در سيكل تناسلي بدون آبستني نيز اتفاق مي افتد. سپس مانند مرحله آخر سيكل تناسلي ، بدون تغيير چندان از نظر قوام و اندازه ، ثابت مي ماند. با پيشرفت آبستني ، جسم زرد كمي سخت تر شده و به داخل تخمدان كشيده مي شود. از اين مرحله تا موقعي كه تخمدان در نتيجه پيشرفت آبستني و بزرگ شدن رحم دور از دسترس معاينه قرار مي گيرد.
جسم زرد را از نظر اندازه قوام و سختي ميتوان از جسم زرد مراحل اول سيكل تناسلي كه كوچكتر و نرمتر است و از جسم زرد اواسط سيلكل كه بزرگتر ، گوشتالودتر و داراي مرزبندي مشخص تر در تخمدان است و نيز ازجسم زرد كوچك و سخت دو روز آخر سيكل تناسلي تشخيص داده و تفكيك نمود: جسم زرد مربوط به آبستني از جسم زرد روزهاي 18-14 فحلي قابل تفكيك نيست اگر چه جسم زرد آبستني سنگين تر است.
اختلاف در اندازه و قوام جسم زرد فحلي و آبستني بخصوص اوايل اين دوره به اندازه اي نيست كه بتوان آن را به منظور تشخيص آبستني بكار گرفت. وجود جسم زرد در تخمدان پس از طي زمان حدودا” برابر با يك دوره سيلكل تناسلي پس از جفت گيري نميتواند نشانگر وجود آبستني باشد. شرايط ديگر نيز وجود دارد كه جسم زرد در تخمدان مشاهده مي شود ولي دام آبستن نيست مانند تاخير در جفت گيري دام و يا گاوي كه بي موقع جفت گيري كرده باشد.
در هر صورت فقدان جسم زرد به معني آبستن نبودن گاو است. تشخيص دقيق آبستني زماني امكان پذير است كه بتوان بزرگ شدن رحم را لمس نمود. اين عمل در بعضي از حيوانات بخصوص تليسه ها در روزهاي 42 - 36 آبستني ممكن مي گردد. مشخصات اين بزرگ شدن كه مشابه آن در بيشتر دامها بين 49 - 42 روز آبستني ديده مي شود به شرح زير است:
در هفته پنجم است كه ميتوان كيسه امنيون را به صورت يك جسم لوبيايي شكل باد كرده با فطر 2 - 1 سانتيمتر لمس نمود. با اين وجود ، لمس كيسه در اين مرحله به صورت يك كار معمولي كلينيكي توصيه نشده است مگر اينكه با دقت بسيار زياد انجام گيرد. چون كه مشاهده شده است كه اين كار موجب خونريزي در كيسه شده و حتي سبب پارگي قلب جنين مي شود و متعاقبا” سقط جنين ايجاد مي گردد.
احساس لغزش پرده جنيني كه متعاقبا” توضيح داده مي شود معمولا” قبل از شش هفتگي مشخص نيست. ولي گاهي ميتوان آن را حتي در پنج هفتگي نيز حس كرد به شرطي كه تمامي شاخ رحم به يكباره لمس شود تا بتوان اطمينان يافت در موقع لغزش لايه هاي كيسه جنيني بين انگشتان دست عمل كننده ، محدوده مشخصي از رحم كه محتوي عروق آلانتوكوريون است لمس شده است.
شش تا هشت هفتگي
درشش هفتگي ، شاخ رحم در طرفي كه تخمدان داراي جسم زرد است، در انتهاي آزاد خود حدود 3-2 برابر قطر خودش بزرگ شده و برجستگي در جهت عقب به تدريج باريكتر ميگردد. كل برجستگي در داخل دست جاي مي گيرد. ديواره رحم نازك بوده و مايع محتوي آن معلق است. در اين مرحله جنين لمس نمي شود. اگر بخشي از ديواره رحم بين دو انگشت شصت و سبابه گرفته شده و سپس به تدريج لغزانده شود دو لايه بودن ديواره احساس مي شود. شاخ ديگر رحم بزرگتر نشده و كل دستگاه تنانسلي هنوز قابل لمس است.
تشخيص آبستني در شش هفتگي غالبا” بايد در تليسه هاي آبستن ممكن باشد ولي در گاوها، بخصوص آنهايي كه رحم بيش از حد آويزان بوده و شاخها خارج از لگن واقع شده اند و يا در مواردي كه مقدار زيادي چربي در لگن جمع شده باشد تشخيص درست تا هفت هفتگي يا حتي هشت هفتگي ممكن است مقدور نباشد.
از هفته ششم تا هشتم ، شاخ باردار رحم نسبتا” سريع بزرگ شده و اندازه كلي آن نسبت به شاخ غيرباردار كاملا” متفاوت است. در هشت هفتگي ، شاخ باردار شش برابر حجيم تر، محتويات آن سفت و كشيده و دولايه بودن ديواره آن ممكن است احساس شود.
يكي از علائم مهم ويژه آبستني در اين مرحله و مراحل بعدي، نازك شدن ديواره رحم آبستن است. تنه رحم هم تا حدودي بزرگ شده و كشيده مي شود. ولي اندازه شاخ غيرآبستن، تغيير ملموسي نمي كند. بخشي از شاخهاي رحم چه در تليسه آبستن و چه در گاو آبستني كه چند زايمان كرده است داخل لگن باقي مانده و كل دستگاه تناسلي هنوز ممكن است قابل لمس باشد.
در هفته هشتم ، قطر كيسه امنيون تقريبا” 5 سانتيمتر است. حفره امنيون بطور قابل ملاحظه اي كشيده ميشود بنحوي كه مايع هاي جنيني ميتوانند از طريق مجراي اوراك بين كيسه امنيون و كيسه آلانتون در جريان باشند.
هشت تا دوازده هفتگي
در اين مرحله، شاخ غير باردار رحم، دو برابر اندازه معمول بزرگتر شده و شاخ باردار نيز تقريبا” يك و نيم برابر مرحله هشت هفتگي مي گردد. محتويات رحم كشيده تر و سفت تر بوده ، ديواره رحم نازكتر و تمامي دستگاه از لگن خارج شده به وسيله وزن خود به طرف كف حفره شكمي كشيده مي شود. غالبا” ميتوان تمامي رحم را در توشه ركتال معاينه نموده و تخمدان همراه با جسم زرد را لمس كرد. لمس ضربه اي جنين از طريق ديواره رحم گاهي امكان پذير است. همچنين دو لايه بودن ديواره را ميتوان تشخيص داد.
در رحمي كه اولين بار آبستن ميشود آويزان شدن آن از حفره لگن معمولا” ديرتر از رحمي كه چندبار آبستن شده است انجام ميگيرد.
تشكيل كوتيليدونها يا پلاسنتومها در هفته پنجم شروع مي شود ولي معمولا” تا هفته 16-14 بنحوي كه متعاقبا” توضيح داده مي شود قابل لمس نيستند. با اين وجود، اگر به دقت جستجو گردند، امكان دارد بتوان آنها را به صورت اجسام نخودي شكل در ابتداي شاخ باردار رحم شناسايي كرد.
دوازده تا بيست هفتگي
در ابتداي اين دوره يعني بين 16-12 آبستني ، غالبا” مقدار مايع جنيني نسبت به سرعت رشد ديواره رحم داراي افزايش حجم بيشتري است. بنابراين ديواره رحم در توشه ركتال كاملا” كشيده لمس شده و به طرف بالاي لگن برآمدگي دارد. متعاقبا” رحم نير سريعا” بزرگ مي شود بطوري كه در پايان هفته هفدهم ، كاملا” در حفره شكمي قرار مي گيرد.
در اين مرحله ، مهبل را ميتوان از داخل مقعد به صورت نواري كه به طرف دهانه داخلي حفره لگني كشيده شده است لمس نمود. عنق رحم مشخص بوده و سطح فوقاني رحم به طرف پايين حفره شكمي انحناء دارد. ندرتا” تمامي رحم در معاينه توشه ركتال قابل لمس است. محتويات رحم در مراحل پاياني ، كشيدگي كمتري داشته و آزادترند و كوتيليدونها را ميتوان به صورت چوب پنبه هاي شناور روي آب ، در ديواره رحم لمس كرد. تشخيص كوتيليدونها ، شيوه بسيار مناسبي براي تشخيص آبستني است. براي اين كار ابتدا دست را در چند سانتيمتري عنق روي تنه محكم فشار مي دهند و سپس با همان فشار دست را تدريجا” به طرف عنق به عقب كشيده و كوتيليدونها را آنطور كه اشاره شد لمس مي كنند.
جنين را ميتوان براي چند لحظه كوتاه حس نمود. در اين رابطه ابتدا با دست روي ديواره رحم فشار وارد مي كنيم (از طريقه توشه ركتال). سپس با برداشتن يكباره فشار از روي ديواره جنين در داخل رحم حركت داده شده و ضمن برخورد با ديواره به وسيله دست حس مي گردد. مناسب ترين زمان براي انجام اين كار بين هفه 16-14 آبستني است .
تلاش براي لمس جنين در هفته بيستم آبستني كاملا” بي فايده است زيرا در اين دوره مايع جنيني بسيار زيادي در رحم جمع شده و خود رحم نيزكاملا” در حفره شكمي فرو رفته است.
سرخرگ رحمي مياني را ميتوان به عنوان يك نشانه آبستني مورد معاينه قرار داد. قطر سرخرگ در ظرف آبستن حدود يك سانتيمتر است و با چرخاندن دست به طرف بالا و بيرون ديواره داخلي لگن و لمس كردن سطح ديواره در ناحيه ثلث مياني تنها استخوان خاصره ميتوان آن را لمس كرد. بايد توجه داشت كه اين سرخرگ با سرخرگ راني اشتباه نگردد. سرخرگ رحمي در داخل لگن آزاد و قابل حركت است ولي سرخرگ راني ثابت است.
در سه ماهه اول آبستني ، نبض در داخل سرخرگ رحمي مياني مانند ديگر سرخرگها است ولي خود سرخرگ به تدريج قطورتر مي شود. زماني كه ميزان جريان خون در سرخرگ رحمي افزايش مي يابد با وارد نمودن كمي فشار بر روي سرخرگ به وسيه دو انگشت، ارتعاش بخصوصي در آن حس مي شود كه اصطلاحا” به آن لرزش يا فرمينوس مي گويند.
با توجه به اينكه نداوم لزش در اين مرحله از آبستني مربوطه به كار مي رود به نظر ميرسد كه لرزش در سرخرگ از اواخر ماه چهارم و يا اوايل ماه پنجم شروع شود. وجود لرزش در سرخرگهاي رحمي دو طرف، در اوايل آبستني ممكن است نشانگر دوقلو بودن آبستني باشد. البته در پايان دوره آبستني ، معمولا” سرخرگهاي رحمي دو طرف داراي لرزش هستند اگر چه بيش از يك جنين در رحم وجود نداشته باشد.
بيست هفتگي تا زايش
رحم از بيست هفتگي به بعد مرتبا” بزرگ شده و كاملا” در حفره شكمي جاي دارد. در اين مرحله كوتيليدونها ، دولايه بودن ديواره رحم و بزرگ شدن سرخرگهاي رحمي همراه با لرزش آن قابل تشخيص هستند. لرزش در سرخرگها ، در ثلث آخر آبستني بطور يكنواخت ادامه دارد. بين ماه پنجم و هفتم از دوره آبستني ، رحم و گوساله داخل آن در عمق حفره شكمي جاي داشته و لمس آنها مشكل و يا غيرممكن مي شود. اين امر در دامهاي مختلف متفاوت بوده و حتي در خود يك دام ممكن است رحم يك روز قابل لمس بوده و روز ديگر نباشد.
در توشه ركتال، مهبل و عمق را ميتوان به صورت نوار سختي كه روي لبه دهانه لگن قرار گرفته و با فشار به طرف پايين شكم كشيده شده است لمس نمود.
هر چه آبستني پيشرفته تر مي شود رشد گوساله موجب بازگشت رحم و خود گوساله به طرف بالا و عقب حفره شكمي يعني دهانه لگن مي شود بطوري كه بين ماههاي هفتم و هشتم قسمتهايي از بدن جنين قابل لمس هستند. اندازه دست و پا و سر جنين ميتواند در پيش بيني مرحله آبستني كمك نمايد.