دانش مبتني بر رشته
دانش بين‌رشته‌اي

دانش مبتني بر رشته

رشته‌هاي علوم
تكنولوژي مواد
تكنولوژي محصول
تكنولوژي توليد يا فرايند
تكنولوژي اطلاعات
تكنولوژي محيطي
مقولات استراتژيك بلندمدت مرتبط با تكنولوژي
سياست علم و تكنولوژي
فرآيند نوآوري‌هاي تكنولوژيك
مديريت تحقيق و توسعه
زيرساخت‌هاي تحقيق و توسعه و تحولات تكنولوژيك
كارآفريني تكنولوژيك و ايجاد شركت‌هاي جديد
چرخه‌ي عمر فرآيند و محصول
پيش‌بيني و طرح‌ريزي تكنولوژي
انتقال تكنولوژي (درون‌بنگاهي)
انتقال بين‌المللي تكنولوژي و نقش شركت‌هاي چند مليتي
تحليل و ارزيابي ريسك تكنولوژيك
تحليل اقتصادي تكنولوژي
مقولات انساني، اجتماعي و فرهنگي مرتبط با تكنولوژي
آموزش و تحصيل درزمينه‌ مديريت تكنولوژي
مديريت تكنولوژي در صنايع ساخت و توليد
مديريت تكنولوژي در صنايع خدماتي
تكنولوژي اطلاعات و ساير تكنولوژي‌هاي در حال ظهور
بازاريابي ساخت و ارتباطات پس از فروش
تحولات تكنولوژيك و ساختار سازماني
مديريت پروژه‌هاي فني
تأمين منابع مالي تكنولوژي و تصميم‌گيري مالي
مقولات كيفيت و بهره‌وري
روش‌شناختي‌هاي مديريت تكنولوژي
راندمان و پايداري زيست‌محيطي

حسابداري
مالي
مديريت
بازاريابي
اقتصاد
حقوق تجارت


مديريت تكنولوژي، رشته‌هاي ناظر بر خلق تكنولوژي را به رشته‌هاي ناظر بر تبديل تكنولوژي به ثروت پيوند مي‌زند. در مباحث مديريت تكنولوژي تلاش مي‌شود به سوالات زير پاسخ داده شود:
تكنولوژي چگونه خلق مي‌شود؟
چگونه مي‌توان آن‌را براي ايجاد فرصت‌هاي كسب‌و‌كار به كار بست؟
چگونه مي‌توان استراتژي تكنولوژي را با استراتژي كسب‌وكار يكپارچه نمود؟
چگونه مي‌توان از تكنولوژي براي كسب مزيت رقابتي استفاده كرد؟
تكنولوژي چگونه مي‌تواند انعطاف‌پذيري سيستم‌هاي توليدي و خدماتي را بهبود بخشد؟
چگونه مي‌توان سازمان‌هايي طراحي نمود كه با تحولات تكنولوژيك سازگار باشند؟
چه‌وقت بايد به سراغ تكنولوژي رفت و چه‌وقت بايد آن‌را كنار نهاد؟
در ايالت متحده، جلسات منظمي توسط شوراي تحقيقات ملي، بنياد ملي علوم، دانشگاه ميامي، و چندين دانشگاه و سازمان تخصصي ديگر براي بحث پيرامون مديريت تكنولوژي منعقد گرديد. نتيجه‌ي اين جلسات، تعيين مهم‌ترين موضوعات يا سرفصل‌هاي مديريت تكنولوژي بود. اين سرفصل‌ها در شكل صفحه‌ قبل (ذيل مديريت تكنولوژي) فهرست شده اند.
سياست‌هاي علم و تكنولوژي، تأثيرات عمده‌اي بر رقابت‌پذيري كشورها دارند. ازاين‌رو، فرايند، نوآوري‌هاي تكنولوژيك بايد به خوبي درك شود. زيرساخت و مديريت تحقيق و توسعه، موضوعي كليدي است و كارآفريني نيز براي توسعه تكنولوژي‌هاي جديد ابزاري حياتي به‌شمار مي‌آيد. چرخه‌‌ عمر تكنولوژي و نيز چرخه‌هاي عمر محصول و فرايند روزبه‌روز كوتاه‌تر مي‌شود و از‌اين‌رو نقش پيش‌بيني تكنولوژي در طرح‌ريزي تكنولوژي اهميت بيشتري پيدا كرده است. ساير مباحث مهم در شكل مشخص شده‌اند.
تمامي اين سرفصل‌ها در يكديگر تنيده‌اند و بافت مديريت تكنولوژي را تشكيل مي‌دهند. اين مقولات داراي پيامدهاي مهمي براي مديران و مهندسان هستند. مهندسان با مولفه‌هاي فيزيكي تكنولوژي سروكار دارند ولي بايد بتوانند تكنولوژي را با سيستم‌هاي اقتصادي و بازار مرتبط سازند. مديران نيز بايد بتوانند پيامدهاي تكنولوژي را براي كسب‌وكار خود پيش‌بيني كنند. ضروري است كه همه‌ي دست‌اندركاران درك كاملي از ارتباط تكنولوژي با بازار و توليد ثروت داشته باشند و مفاهيم پايه‌ي آن‌را بشناسند.
ضرورت مديريت تكنولوژي
دنيا در حال تغيير است و سرعت اين تغيير روزبه روز بيشتر مي‌شود. تكنولوژي‌هاي جديدي ظهور مي‌كنند و معادلات بازرگاني را برهم مي‌زنند. سيستم‌هاي مديريت نيز بايد بتوانند با اين تغييرات كنار بيايند.
مهمترين تفاوت دنياي امروز با ديروز، سرعت تحولات تكنولوژيك عنوان شده است. اين موضوع با تغيير در قلمروبه‌كارگيري تكنولوژي همراه است. رقابت جهاني نيز تقريباًمقوله‌ي جديدي است. در دهه‌هاي 1980 و 1990، با ظاهر شدن كشورهاي جديدي در صحنه‌ي بين‌الملل، رقابت جهاني شدت گرفت. از آن به بعد، موازنه‌ي قدرت اقتصادي دائماً در حال تغيير بوده است. هم‌اكنون اكثر كشورهاي جهان تجارت آزاد جهاين را تجربه مي‌كنند و شكل‌گيري بلوك‌هاي تجاري به يكي از ويژگي‌هاي بارز عصر حاضر تبديل شده است.
به‌عنوان جمع‌بندي مي‌توان گفت كه مهمترين دلايل توجه به مديريت تكنولوژي در دنياي كنوني عبارتند از:
سرعت گرفتن تحولات تكنولوژيك
تغيير در قلمرو (از توليد انبوه به انبوه‌سازي طبق سفارش)
تغيير در رقابت (حضور كشورهاي جديد در صحنه‌ي رقابت و تغيير قوانين رقابت)
ـ شكل‌گيري بلوك‌هاي تجاري
منبع :
Khlil, Tarek M., “Management of Technology”, McGraw Hill, 2000.