نویسنده: متیو اُبرایان
منبع: آتلانتیک
مترجم: حسام امامی
بیتکوین شاید یک حباب باشد، شاید آینده باشد، اما هرچه باشد واحد پول نیست. یک سهام یا سرمایه تکنولوژیک است. سوال اینجاست که چیزی مثل سایت محصولات مربوط به حیوانات دستآموز است یا مثل Paypal.
برای اطلاع آندسته از خوانندگان ناآشنا با موضوع، بیتکوین قرار است واحد پول آنلاینی باشد که ما را از شر پولهای رایج تحتالحمایه دولتها خلاص میکند. یک پول مجازی با رمزنگاری پیشرفته است که میتوانید از آن برای خریداری چیزهای واقعی در شبکههای همتابههمتا بدون برجا گذاشتن ردی در دنیای بیرون استفاده کنید. ایدهاش ایجاد پولی است که بانکهای مرکزی نتوانند از ارزشش بکاهند و دولتها نتوانند بر آن مالیات وضع کنند. به عبارت دیگر، طلای دیجیتال است. بخوانید طلای دیجیتال بینام.
بسیار خب، اما این بیتکوین دقیقا از کجا آمده؟ اینجاست که پای کیمیاگری خاص قرن بیستویکم به میان میآید. مثل طلا، منبع بیتکوینها هم محدود است و با سرعت محدودی رشد میکند. هر کسی میتواند برای به دست آوردن بیتکوینهای جدید با اجرای یک برنامه مالیاتی-محاسباتی روی کامپیوتر دست به «استخراج» بزند؛ برنامهای که زباله زیاد و شاید کمی طلا[ی مجازی] تولید میکند. اما بیتکوینهای زیادی هم برای پیدا کردن نداریم. بعد از سال 2040 دیگر چیزی باقی نخواهد ماند. این تاریخی است که سیستم قرار است به سقف خودساخته 21 میلیون بیتکوین برسد.
به عبارت سادهتر، بیتکوین یک جهتگیری ضدتورمی بزرگ دارد. عرضه پول اغلب ثابت است؛ اما فهرست چیزهایی که میتوان با آن خرید مدام بلندتر میشود. وقتی یک مقدار مشخصی از پول دنبال کالاهای بیشتری میافتد، یعنی ارزش پول بیشتر خواهد شد. یا به عبارت دیگر، قیمتها به ضوابط بیتکوین دچار میشوند. به همین دلیل است که بیتکوین پول نیست و نخواهد بود تا زمانی که یک بانک مرکزی داشته باشد.
رکود برای هر اقتصادی سم است؛ به خصوص برای [الگوی] اقتصاد جایگزینی مثل بیتکوین. فارغ از اینکه راجع به چه پولی حرف میزنیم، رکود سبب احتکار میشود (چرا چیزی را امروز بخرید، وقتی فردا ارزانتر میشود؟) و این فعالیت اقتصادی را تخریب میکند. سوال این است که باید با این موضوع چه کرد. پل کروگمن در مقاله کلاسیک خود درباره شرکت تعاونی مراقبت از کودکان کپیتول هیل1 سادهترین راهحل افزایش عرضه پول جهت رسیدن به افزایش تقاضا برای پول را توضیح داد. به عبارت دیگر، ماشین چاپ را راه انداختن! این کار جلوی احتکار را میگیرد، مردم را دوباره به خرید وامیدارد و آغازگر یک چرخه مثبت است.
اما اگر نشود پول بیشتری چاپ کرد تکلیف چیست؟ احتکار از خودش تغذیه خواهد کرد. با یک واحد پول نرمال مثل دلار، قیمت همه اقلام دیگر به نزول میافتد؛ چون قیمت همه چیز به دلار است. نزول دستمزدها دیونی را تولید میکند که بازپرداختشان سختتر است و باعث ورشکستگی عده بیشتری میشود و در نتیجه تقاضا برای دلار را بیشازپیش افزایش میدهد. به عبارت سادهتر، این امر باعث رکود میشود؛ اما با یک واحد پول جایگزین مثل بیتکوین، قیمت باقی اقلام ثابت میماند؛ چون قیمت همهچیز هنوز به دلار است اما قیمت خود بیتکوین بالا میرود. هرچه احتکار باعث کاهش عرضه شود، افزایش قیمت بیتکوین تقاضا برای بیتکوین را افزایش میدهد (که یک حباب سفتهبازی است). یعنی قیمتها عمودی میشوند.
پایکوبی به سبک سال 1999
برای همین است که خیرهکنندهترین منظره اینترنت در حال حاضر Mt. Gox است. «جادو، اجتماع آنلاین، بورس آنلاین»2 سابق که از حالت رفتن به جایی برای مبادله کارتهای فانتزی به رفتن به مکانی برای معامله بیتکوین یا خیره ماندن به نوسانات عظیم قیمتش تبدیل شد. حالا دیگر سخت است بهیادآوردن اینکه تا همین چند ماه پیش، بیتکوین بیشتر اوقات کسلکننده بود. به جز یک نوسان شدید تا بالای 30 میلیون دلار در اواسط 2011، قیمت بیتکوین تغییر چندانی نمیکرد. بیتکوین مأمن هکرهایی با گرایش به آزادی اراده بود نه کس دیگر و اینها هم در نوار باریک 10 دلار به معاملات میپرداختند.
چقدر جالب
هر حبابی داستانی دارد و بیتکوین هم از این قاعده مستثنی نیست. شرکتهای بیشتر و بیشتری پرداخت بیتکوینی را میپذیرفتند و قیمتها سریع دوبرابر، بعد سهبرابر و بعد تا اوایل 2013 چهاربرابر شد. منطقی بود فکر کنید پول دیجیتال دارد از حاشیه دور به حاشیه نه چندان دور یک سیستم پرداخت حرکت میکند. اما چیزی که بعدا اتفاق افتاد اصلا منطقی نبود. داستان جدید این بود که طرح نیمبند مالیات بر سپردههای بانکی قبرس مردم ترسخورده را وادار کرد به این فکر کنند که سپردههایشان امنیت ندارد و در عوض به بیتکوینها روی بیاورند. قیمتها دوباره چهاربرابر شد و ظرف سه هفته از 65 دلار به 266 دلار رسید. بعد در نصف روز، نصف شد.
این پول مجازی روز چهارشنبه از یک اوج 24 ساعته 266 دلاری ناگهان به 105 دلار رسید و باز تا 180 دلار برگشت اما دوباره به 120 دلار نزول کرد. حالا معاملات تا ساعت 10 شب پنجشنبه به حالت تعلیق درآمده است. این اتفاق وقتی میافتد که اولین کاربران یک بازار غیرنقدی بخواهند سود خود را نقد کنند.
به یاد داشته باشید که بیتکوین قرار است مامنی به دور از پول بدون پشتوانه باشد. قرار است مثل طلا باشد. اما همانطور که در زیر میبینید طلا و طلای دیجیتال تقریبا با سرعتی برابر از اواسط 2011 تا اوایل 2013 رشد کردند تا اینکه بیتکوین به جنون افتاد. حالا، با محوریت یافتن بیتکوین ما قطعا انتظار داشتیم این پول دیجیتال از طلا هم سریعتر رشد کند اما انتظار مشاهده اثر قبرسی در طلا را هم داشتیم حتی اگر نقطهای باشد. اما چنین نشد.
اما یک پول رایج که اینطور نیست. بیشتر شبیه فروش اولیه سهام یک شرکت فناوری در حدود سال 1999 است.
بیتکوین چقدر قابلاعتماد است؟
بگذارید یک لحظه فلسفی فکر کنیم. پول چیست؟ جواب آکادمیک اینکه ابزاری است برای مبادله، واحدی برای حساب و منبع ارزش. به عبارت دیگر، چیزی است که میتوانیم برای خرید اقلامی که از استانداردی پیروی میکنند و خیلی متغیر نیستند استفاده کنیم. میدانیم یک دلار اگر نه سالبهسال، اما روزبهروز تقریبا همان قدرت خرید را دارد. هرچند تورم در درازمدت از ارزش دلار میکاهد، اما این قابل پیشبینی است و به ما این اجازه را میدهد که انتظارات خود را بهتدریج با قدرت خرید یک دلار تطبیق دهیم. یک ماه دیگر، قدرت خرید یک بیتکوین چقدر است؟ یک روز دیگر چطور؟ یک ساعت بعد چطور؟ هیچکس نمیداند. وقتی حرف بیتکوین به میان میآید هیچ قاعدهای وجود ندارد، پس هیچ جواب درستی هم نداریم. ارزش بیتکوین ممکن است هر مقداری باشد. اما یک چیز را میدانیم. هرچه ارزش بیتکوین بالاتر باشد، ارزش آن به عنوان یک وجه رایج کمتر میشود. فرض کنید سقوط اخیر بهای بیتکوین در واقع مسیری فرعی برای رسیدن به مرز 36 هزار باشد. در چنین صورتی، دیگر چهکسی دلش میآید برای خرید چیزی از بیتکوینهایش دل بکند؟ هیچکس. اگر هم فرض کنیم که بیتکوین به نوسان خود ادامه میدهد باز فرقی نمیکند. چهکسی حاضر است بیتکوین را به عنوان پرداختی قبول کند آن هم وقتی که ممکن است ظرف چند ساعت نیمی از بهایش را از دست بدهد؟ دوباره هیچکس. بیتکوین پول نیست. یک کالا است. پول باید ارزشی نسبتا پایدار داشته باشد تا بتواند به عنوان ابزاری مبادلاتی عمل کند. اگر ارزشش بیش از حد بالا برود، همه احتکارش میکنند. اگر ارزشش بیش از حد پایین برود، هیچکس دیگر به آن علاقهای نخواهد داشت. در 2013، نوسان سالانه بیتکوین 105 درصد بوده است. مقایسه کنید با 5/5 درصد دلار و 5/8 درصد یورو. بیتکوین برای کسانی که پول بیپشتوانه را فحش نمیدانند تحفهای بیش نخواهد بود مگر اینکه هکر یا هکرهایی که در پشت صحنه آن حضور دارند راهحلی برای برقراری توازن بین عرضه و تقاضای بیتکوین پیدا کنند مثل اضافه کردن یک بانک مرکزی.
یک سوال دیگر برجا میماند. اگر بیتکوین پول نیست، چهجور کالایی است؟ خب یک محصول از لحاظ فناوری تاثیرگذار که بدون هیچ قاعدهای برای توجیه ارزشگذاری میلیارددلاری خود، میخواهد جهان را متحول کند. بیتکوین غایت بورس داتکام است البته منهای اکانت جعلی.
پاورقی:
1-(Capitol Hill Babysitting Cooperative (CHBC تعاونی مراقبت از کودکان کپیتول هیل واقع در واشنگتن با هدف تقسیم مسوولیت نگهداری از کودک بهوجود آمد. این مرکز را معمولا تمثیلی برای مدل اقتصادی تقاضامحور میدانند. این تعاونی با مجموعه مقالات زنجیرهای پل رابین کروگمن (برنده نوبل اقتصاد 2008) مورد توجه قرار گرفت.
2- (Magic The Online Gathering Online Exchange)