- از داستان زندگی دیگران هم در سوژه‌هایی که به آنها می‌پردازی، استفاده می‌کنی؟

بله، مثلا یک ایمیل به دست من رسید که در آن یک‌سری عکس بود، دیدن این عکس‌ها باعث خلق آهنگ "از چی بگم" شد. یا مثلا یکی از دوستان نزدیکم که مرتب ورزش می‌کرد و شرایط جسمانی فوق‌العاده‌ای داشت، گرفتار اعتیاد شد و با بحران عجیبی روبه‌رو شد اما با اراده‌ای که داشت ترک کرد که دیدن سرنوشت او باعث شد آهنگ "تمومش کن" خلق شود.

- خانواده‌ات با فعالیتت در سبک رپ مخالفتی نداشتند؟

آن اوایل خانواده‌ام کارم را زیاد جدی نمی‌گرفتند، اما الان وقتی قطعه جدید را آماده می‌کنم، با ذوق و شوق در مورد کارم از آنها نظر می‌خواهم، به‌هرحال مسلما عزیزانت اولین کسانی هستند که نظرشان برایت مهم است.

- مدرک تحصیلی‌ات چیست؟

دیپلم دارم، البته دانشگاه هم قبول شدم اما نرفتم.

- نمی‌خواهی ادامه تحصیل بدهی؟

دوست دارم اما دیگر از لحاظ ذهنی کشش این موضوع را ندارم.

- "سی دی رو بشکن" آهنگی بود که شاید می‌توان از آن به‌عنوان سکوی پرتاب تو نام برد، چه دلیلی باعث شد که آن آهنگ را بخوانی؟

یک روز وقتی در شرکت عمویم مشغول مطالعه روزنامه بودم، در صفحه حوادث خواندم که یک دختر جوان برای انتشار فیلم خصوصی‌اش اقدام به خودکشی کرده است. با خودم در این مورد فکر کردم، خب یک نفر این همه زحمت کشیده و تازه به جایگاه خوبی در زمینه کاری‌اش دست پیدا کرده اما با یک اتفاق تمام تلاش‌هایش برباد رفته است. حس خودم این بود که آن دختر نیاز داشت در آن لحظه صدای من را بشنود.

- این آهنگ اثری هم داشت؟

خیلی اثرات خوبی داشت. در واقع کاری که من با این آهنگ انجام دادم، نیروی‌انتظامی نتوانست انجام دهد. پلیس دنبال این بود که این سی دی از اجتماع جمع شود و من با خواندن آن آهنگ تلاش کردم در این مسیر گام بردارم که فکر می‌کنم موفق عمل کردم.

- بابت این کار از تو تقدیر نشد؟

نه…

- تابه‌حال هیچ‌وقت برای حل معضلات اجتماعی از تو کمک خواسته نشده؟

نه…

- فقط برای قشر ضعیف جامعه می‌خوانی؟

نه، طلاق یا اعتیاد چیزی نیست که فقط مختص قشر ضعیف باشد.

- آهنگ‌هایی که می‌خوانی چه تاثیری روی مخاطبینت داشته؟

آهنگ‌ها هرکدام به نوعی تاثیر خودشان را روی مردم می‌گذارند. مثلا آهنگ "به‌خاطر من" که در مورد طلاق بود تاثیر زیادی داشت، یا آهنگ "باید بتونیم" کاری کرد که قابل تصور هم نیست.

- کدامیک از وجوه زندگی‌ات را هنوز در آهنگ‌هایت بیان نکرده‌ای؟

هنوز تلخ‌ترین بخش زندگی‌ام را در آهنگ‌هایم بیان نکرده‌ام و ترجیح می‌دهم الان هم در موردش صحبت نکنم. بعد از اتفاقات بدی که در زندگی من افتاد، داستان‌های زیادی در زندگی‌ام اتفاق افتاد. من پسر بزرگ خانواده بودم و باید مستقیم با مشکلات سرشاخ می‌شدم، بگذار این حرف‌ها را در آهنگ‌هایم بازگو کنم.

- از خودم شروع کردم

اولین کاری که کردم این بود که در نوشتارم از داستان‌های خودم شروع کردم. مثلا آهنگ "چه روزهای سختی رفت"، "به امید ایران"، "درددل" یا تراک "مرهم" آهنگ‌هایی هستند که از اول تا آخر داستان زندگی خودم را در آنها بیان کرده‌ام.



رپ را وارد خانه ها کـردم

- در آهنگ‌هایت مردم را نصیحت می‌کنی؟

نه، اصلا… من ۳۰ ساله هستم و درحد و اندازه‌ای نیستم که بخواهم کسی را نصیحت کنم.

- میانگین سنی مخاطبینت چند سال است؟

من برای همه گروه‌های سنی مختلف می‌خوانم و اینطور نیست که بگویم فلان رده سنی مخاطبم است و فلان رده سنی نمی‌تواند آهنگ‌هایم را گوش کند. من کسی بودم که رپ را وارد خانواده‌ها کردم و فکر می‌کنم این کار، کار بزرگی بود. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، در یکی از رستوران‌های نیویورک مشغول غذا خوردن بودم، پیرمردی که در خیابان مشغول راه رفتن بود تا من را دید به شیشه رستوران زد و گفت عاشقتم. وقتی یک آدم سن و سال‌دار اینطور با من برخورد می‌کند، حس می‌کنم توانسته‌ام کارم را به‌خوبی انجام دهم.

- اینگونه مسائل باعث ایجاد غرور در تو می‌شود؟

بله، البته غرور ملی، نه غرور شخصی…

- چرا تا به‌حال در مورد اعتیاد در سینما صحبت نکرده‌ای؟

اعتیاد، اعتیاد است و فرقی ندارد در بین اهالی سینما باشد یا مردم عادی جامعه! البته موافقم که اعتیاد در سینما نه تنها سینمای ایران، بلکه دنیا بیداد می‌کند. خیلی‌ها هستند که با استفاده از موادمخدر جلوی دوربین قرار می‌گیرند و با استفاده از مصرف موادمخدر توانایی‌هایشان را بروز می‌دهند. من بیشتر دوست دارم به اعتیاد در سطح جامعه بپردازم.

- من معتقدم یاس یک نویسنده قهار اجتماعی است که اجتماعش را خیلی خوب می‌شناسد، این جامعه‌شناسی از کجا ناشی می‌شود؟

تجربه! در یکی از آهنگ‌هایم می‌گویم: "من که قبل از دنیا اومدن به لطف خالق/ بدون تجربه شدم توو نطفه بالغ" من از همان کودکی با مسائل جدی زندگی روبه‌رو شدم و از همان موقع تجربیات زیادی در زندگی نصیبم شد.

- در واقع تو کودکی و نوجوانی نداشته‌ای…

بله، می‌شود اینطوری هم گفت.

- این موضوع برایت حسرت نیست؟

بیشتر از اینکه حسرت باشد، برایم تبدیل به عقده شده…

- هنوز هم این عقده در تو وجود دارد؟

من زمانی فکر می‌کردم هر چقدر که سن افزایش پیدا می‌کند خاطرات بد به دست فراموشی سپرده خواهد شد، اما شاید برایت جالب باشد بدانی هر چقدر که جلوتر می‌روم، گذشته بیشتر برایم زنده می‌شود.

- پس تو با گذشته‌ات زندگی می‌کنی؟

باور کن نمی‌خواهم اینطور باشد. همه دوست دارند سنشان را پایین‌تر از سن واقعی خود نشان دهند اما من دوست دارم زودتر سنم بالا برود، می‌خواهم ببینم چه اتفاقاتی قرار است برایم بیفتد، حاضر نیستم حتی یک ساعت هم به عقب برگردم.

- این درگیر بودن با گذشته باعث نمی‌شود یک روزی مثلا اقدام به خودکشی کنی؟

هیچ‌وقت به پایان زندگی فکر نمی‌کنم. خدا را شاکرم که فعلا در حال طی کردن سیر صعودی در زندگی هستم و فقط به پیشرفت فکر می‌کنم. عِرقی که به سرزمینم دارم باعث ایجاد انگیزه در من می‌شود تا در مسیرم با قدم‌های محکم‌تری حرکت کنم.

- سال جهانی مولانا به آمریکا رفتی و در بعضی از دانشگاه‌های این کشور برنامه اجرا کردی، در این مورد برایمان بگو.

بله، من به‌عنوان کسی که معرف موسیقی مدرن ایران بود در این تور شرکت کردم و خوشبختانه با استقبال خوبی هم مواجه شدیم و در نهایت در سیزده دانشگاه مختلف آمریکا برنامه اجرا کردیم. نکته جالب این بود که اکثر حضار در سالن‌هایی که برنامه‌ها اجرا می‌شد شناخت چندانی از ایران نداشتند و فکر می‌کردند ایران کشور بسته‌ای است، اما خدا را شکر وقتی برنامه‌های ما در آنجا برگزار شد دیدگاه اکثر آنها نسبت به کشور ما تغییر کرد و از این بابت واقعا خوشحالم.

- وقتی با این استقبال خوب مواجه شدی، چرا تصمیم به مهاجرت نگرفتی؟

اینجا منبع الهام من است و معتقدم اگر قرار باشد دلی کار کنم خارج از ایران حرفی برای گفتن ندارم. من یک سال در آمریکا بودم و در این یک سال هیچ چیزی نداشتم که بنویسم و به همین دلیل در آن یک سال هیچ کاری از من منتشر نشد. البته من به خارج از کشور می‌روم اما اینطوری نیست که بخواهم برای همیشه بروم و برنگردم. من کار خودم را انجام می‌دهم و معتقدم آدم باید گاهی برای رسیدن به اهدافش مرزها را بشکند، هدف من فقط به ایران خلاصه نمی‌شود، من می‌خواهم رپ فارسی را در دنیا مطرح کنم.

- فکر می‌کنی باتوجه به اینکه زبان ما بین‌المللی نیست، این کار عملی است؟

هیپ‌پاپ یک زبان بین‌المللی است؛ شاید من و تو زیاد روی زبان انگلیسی مسلط نباشیم، اما بعضی از آهنگ‌های خارجی را گوش می‌دهیم و همراه با آنهایی که دوست داریم همخوانی هم می‌کنیم. تصاویری در سایت‌های اینترنتی وجود دارد که نشان می‌دهد خیلی از آمریکایی‌ها سیلاب آهنگ‌های من را حفظ کرده‌اند و با من می‌خوانند، پس این کار شدنی است! به‌نظر من کلمات فارسی خیلی خوب می‌توانند روی آهنگ بنشینند و کار آنقدر خوب از آب دربیاید که یک آدم خارجی هم با آن ارتباط برقرار کند.

- تو همیشه پای ثابت خیریه‌ها هستی، چرا؟

این عهدی است که در روزهای سختی که داشتم با خودم بستم تا اگر روزی شرایطش را داشتم به دیگران کمک کنم. خیلی‌ها می‌گویند من نذر می‌کنم اگر این اتفاق بیفتد فلان کار را انجام دهم، اما من نذر نمی‌کنم و فقط به وظیفه خودم عمل می‌کنم. موسیقی یک روزی برای من فقط به‌عنوان تفریحی برای پر کردن اوقات فراغت مطرح بود اما امروز تبدیل شده به یک رسالت، رسالتی که خیلی چیزها را شامل می‌شود. من به این دلیل خواننده شدم که بتوانم یک مرهم و کمک برای مردمم باشم. در واقع می‌خواهم آینه جامعه‌ام باشم.


- خواننده‌های دیگر نسبت به تو جبهه نمی‌گیرند؟

چرا، این موارد نسبت به من خیلی زیاد است. البته با یک‌سری از دوستان در ارتباط هستم اما از گوشه و کنار می‌بینم و می‌فهمم که با غرض‌ورزی در موردم برخورد می‌شود.

- فکر می‌کنی امروز در کار خودت تبدیل به سمبل شده‌ای؟

نه، هنوز فاصله زیادی تا این حرف‌ها دارم.

- اما فکر می‌کنم امروز به‌نوعی تبدیل به نماد اعتراض در موسیقی شده‌ای.

ببین اینکه شخصی در یک موضوعی تبدیل به برند شود با اینکه تبدیل به نماد یک موضوع مشخص شود، خیلی متفاوت است. من هنوز خیلی راه دارم تا تبدیل به نماد و سمبل شوم.

- نمی‌خواهی در مورد گرانی بخوانی؟

نمی‌دانم، باید ببینم چه پیش می‌آید. اما در مورد گرانی باید بگویم که فکر می‌کنم این موضوع فقط به ضعف اقتصاد ایران مربوط نمی‌شود. به‌شخصه معتقدم کشورهایی هستند که تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا ما را با شکست مواجه کنند و این موضوغ باعث شده مردم تحت فشار قرار بگیرند.

- منبع درآمدت چیست؟

شعر می‌نویسم و به دوستانی که بخواهند می‌فروشم.

- الان وضع مالی‌ات خوب شده است؟

خدا را شکر نسبت به گذشته وضعیت و زندگی بهتری دارم.

- پول، یاسر را عوض کرده؟

من آدم پولداری نیستم که بخواهیم بگوییم پول باعث شده تغییر کنم، اما واقعا نسبت به گذشته‌ام از نظر اخلاقی هیچ تغییری نکرده‌ام.

- شهرت باعث شده به پول برسی؟

هنوز نه؛ هرکس بخواهد با من کار کند، می‌گویند یاس غیرمجاز است، کار کردن با او ریسک است.

- تابه‌حال پیشنهاد بازیگری داشته‌ای؟

بله؛ اما راستش هنوز پتانسیل و توانایی بازیگری را در خودم نمی‌بینم. به‌نظرم اول باید در موسیقی خودم را به اثبات برسانم و بعد در مورد رشته‌های دیگر صحبت کنم.

- فیلمی که قرار بود در مورد زندگی‌ات ساخته شود به کجا رسید؟

فعلا خبری از ساخت آن نیست و تصمیمی در این‌باره نگرفته‌ایم.

- فقط در مورد مسائل اجتماعی می‌خوانی؟

اغلب کارهایم اجتماعی است اما مثلا یک آهنگ دارم به‌نام "صلح تویی" که در پاسداشت مقام مولانا خوانده‌ام. بعضا هم آهنگ‌های عاشقانه منتشر کرده‌ام.

- نمی‌خواهی در مورد شهدا و جانبازان جنگ آهنگی بخوانی؟

قطعا یک روز این کار را انجام خواهم داد و این موضوع در برنامه‌ام قرار دارد. شهدا الگوی زندگی من هستند و منِ یاسر همیشه به شهدا و خانواده‌هایشان از صمیم قلب احترام می‌گذارم.

- چه چیز این آدم‌ها برایت جذابیت دارد؟

اینکه یک مرد برای حفاظت از ناموس و وطنش با دست خالی جلوی تیر دشمن قرار بگیرد و بجنگد واقعا کار بزرگ و ارزشمندی است.

- پس خودت را مدیون آنها می‌دانی…

صددرصد. فکر می‌کنم هیچ دینی بالاتر از دینی که شهدا بر گردن ما دارند، وجود ندارد.

- از لحاظ تفکر و حتی نوع پوشش چقدر به جوان‌های امروزی نزدیکی؟

خیلی نزدیکم، حتی به بچه‌های دهه هفتادی هم نزدیکم و به آنها احساس نزدیکی می‌کنم و با خیلی از آنها در زمینه‌های کاری در ارتباطم.

- ورزش می‌کنی؟

یک زمانی کشتی می‌گرفتم و زیر نظر آقای‌ هاشم کلاهی کشتی آزاد کار می‌کردم و اگر تعریف از خود نباشد، خوب هم کشتی می‌گرفتم.

- اهل فوتبال هم هستی؟

نه اصلا اعتقاد و علاقه‌ای به فوتبال ندارم و فقط بازی‌های ملی را با تعصب تماشا می‌کنم.

- فیلم چطور؟

فیلم زیاد تماشا می‌کنم، اغلب خارجی و گاهی هم ایرانی…

- بین آهنگ‌های پاپ چه آهنگی را دوست داری؟

آهنگ "سلام آخر" احسان خواجه‌امیری، "فرشته پاک" سیامک عباسی، "کاش" محسن یگانه و "بازار خرمشهر" محسن چاووشی.

- در کنسرت‌های داخلی شرکت کرده‌ای؟

بله، خوشبختانه واکنش مردم نسبت به من خیلی خوب بود و خیلی انرژی گرفته‌ام.

- تابه‌حال در ایران کنسرت برگزار کرده‌ای؟

نه، برگزاری کنسرت در ایران برایم چیزی شبیه به یک رویاست که امیدوارم روزی محقق شود.

- بهترین فیلم ایرانی که دیده‌ای کدام فیلم بود؟

"مزرعه پدری" مرحوم ملاقلی‌پور.

- حرفی مانده که بخواهی بگویی؟

امروز که اینجا نشسته‌ام انتظار دارم اگر حرفی در مورد من زده می‌شود و کاری انجام می‌شود، دلی باشد. من برای مردمم حرف می‌زنم و تا آنجایی که بتوانم برای آنها کار می‌کنم و حرف می‌زنم و آرزو می‌کنم هیچ‌وقت از این مسیر خارج نشوم و تغییر نکنم.