وقت آن رسیده است تا به کانالهای ارتباطی با مخاطبین خود بیاندیشید. این کانالها بخش اعظم فعالیتهای ارتباطی شما را شکل خواهند داد.
فقط کانال کار آمد را در نظر نگیربد بلکه ببینید مخاطبین چه کانالی را ترجیح می دهند. برای مثال ممکن است یک فصلنامه برای یک دسته از مخاطبین مناسب باشد اما همان دسته ترجیح می دهند که از طریق جلسات کوچک با شما در ارتباط باشند.
هیچ وقت تماسهای مستقیم را با مخاطبین خود فراموش نکنید. اغلب موارد این کانال موثرترین روش میباشد. اما اگر این، کانال اصلی ارتباط شماست بهتر است اطلاعاتی که از تماسهای مستقیم بدست می آورید در انبار داده ها نگهداری شود و برای افراد گروه ارتباطات قابل دسترس باشد. (میتوانید از نرم افزارهایی که قبلا ذکر شد نیز در اینجا استفاده کنید)
هنگامی که به انتخاب کانال می اندیشید بهتر است بطور همزمان به زمان، زبان و دستور زبان مخاطبین اصلی خود نیز بیاندیشید.
این را به خاطر داشته باشید که اگر مخاطبی برای شما مهم است لزوما شما هم برای او مهم هستید. شما باید دقت کنید برای رساندن منظور خود چه بگویید و از چه طریقی بگویید.در این قدم شما باید به افراد به اصطلاح دربان کانالها هم بیاندیشید. این افراد در انتهای کانال قرار دارند و رابط بین شما و مخاطب شما هستند. برای مثال ریس دفتر یک وزیر و یا منشی یک مدیر عامل را هم در نظر بگیرید و کانالی را انتخاب کنید که تاثیر لازم را بر این افراد نیز بگذارد.
به کانالهای ثانویه نیز بیاندیشید. شاید لازم نباشد شما به همه مخاطبین بطور مستقیم در ارتباط باشید. مثلا شما با چاپ یک مقاله در یک مجله داخلی یک ارگان میتوانید بطور نا محسوس و نه کاملا مستقیم با مخاطب خود در تماس باشید. همچنین بخاطر داشته باشید که رسانه ها هم کانال هسنتد و هم خود یک مخاطب و در انتخاب آن دقت کنید. قدرت رسانه های منطقه ای را دست کم نگیرید.
مدیریت تکنولوژی