مديريت و ارتباطات
نويسنده : فولادگر، بهروز
چكيده
اين مقاله مفاهيم و فنون ارتباط را در حوزه مديريت و سازمان مورد بررسي قرار ميدهد. عوامل پديدآورنده تنش در سازمان، فرآيند ارتباط و اجزاء آن، راههاي ايجاد ارتباط و انواع آن، انواع ارتباطات در سازمان، روشهاي بهبود و ارتباطات و شناسايي و رفع موانع ارتباطي براي ايجاد محيط و ارتباطات پويا در سازمان و تنشزدايي مباحث اين مقاله را تشكيل ميدهند.
منبع : روزنامه همشهري، پنجشنبه 3 شهريور 1384، سال سيزدهم، شماره 3783، صفحه 7 و 10.
توضيح : اين مقاله توسط سايت راهكار مديريت اندكي تغيير يافته است.
كليدواژه : ارتباط؛ ارتباطات سازماني؛ تنش؛ ارتباطات عمودي رسمي غير رسمي؛ تنشزدايي
1- مقدمه
در مديريت اموري چون ارتباطات انساني، عوامل مؤثر بر ارتباطات، گروههاي غيررسمي و رسمي، راههاي بهبود ارتباطات در رفع موانع ارتباطي و مدنظر داشتن مراودات انساني در سازمان مطرح است. بيشتر وقت مديران به ارتباط رودررو يا تلفني با زيردستان، همكاران يا مشتريان ميگذرد و گاهي در زماني كه مديران تنها هستند ممكن است به واسطه ارتباطات ذهني با مسائل حاد روز خلوت آنها به يك محيط كاري تبديل شود. اين مقاله مفاهيم و فنون ارتباط را در حوزه مديريت و سازمان مورد بررسي قرار ميدهد.
2- ارتباط
ارتباط فرايندي است كه اشخاص از طريق انتقال علايم پيام به تبادل معيني مبادرت ميورزند. در يك فرايند ارتباط ۷ بخش وجود دارد:
* منبع ارتباط
* به رمز درآوردن پيام
* پيام
* كانال
* از رمز خارج كردن پيام
* گيرنده پيام
* بازخورد نمودن نتيجه
پيام عبارت است از شكل عيني شده مفهوم ذهني فرستنده پيام. پيام ممكن است كلامي يا غيركلامي باشد. پيام كلامي به صورت نوشتار يا گفتار ميباشد و پيام غير كلامي علائم، اشارات و تصاويري هستند كه براي ايجاد ارتباط به كار ميروند مثل تصوير پرستاري كه انگشت خود را بر بيني نهاده و شما را دعوت به سكوت ميكند.
در بياني ديگر پيامها به صورت سمعي، بصري، كتبي، سمعي - بصري، بصري - كتبي، سمعي - كتبي، تقسيمبندي شدهاند كه فرستنده پيام موظف است براي فرستادن پيام خود از يكي از فعاليتهاي سخن گفتن، كاربرد وسيله مكانيكي براي ارسال پيام، عمل، تحرير و نوشتن يا تركيبي از اين فعاليتها متناسب با پيامي كه ميخواهد بفرستد استفاده كند و گيرنده پيام نيز موظف است جهت دريافت گوش دادن، مشاهده، خواندن يا تركيبي از اين فعاليتها متناسب با پيام فرستاده شده استفاده كند.
در تقسيمبندي ديگر راههاي شناخته شده در ايجاد ارتباط، ارتباطات گفتاري، نوشتاري و غير گفتاري هستند. عيب ارتباطات گفتاري در سازمان اين است كه پيام از چندين نفر عبور ميكند. هر قدر تعداد افرادي كه پيام از آنها عبور ميكند بيشتر باشد احتمال تحريف پيام بيشتر است. هر فرد پيامي را كه دريافت ميكند از ديد خود تفسير ميكند و پس از آن كه پيام به نفر آخر رسيد محتواي آن كاملاً تحريف شده است. پيام نوشتاري بر پيام گفتاري ارجح است، زيرا هر گاه كسي بخواهد مطلبي را بنويسد دقت بيشتري به عمل ميآورد و پيام دهنده مجبور است ژرفتر بينديشد. بنابراين پيامهاي نوشتاري پشتوانه منطقي قويتري دارند و رساتر و روشنترميباشند. عيب پيام نوشتاري هم در وقتگير بودن آن است و عيب ديگر آن بازخورد ننمودن نتيجه و اينكه نميتوان تضمين كرد كه آيا پيام نوشتاري به دست فرد مورد نظر رسيده و اينكه وي چگونه آن را تفسير كرده است. ولي در ارتباطات گفتاري ميتوان از گيرنده پيام خواست آنچه را دريافت كرده بازگو كند. ارتباطات غيرگفتاري دربرگيرنده حركت اعضا و اندام است و شامل آهنگ، صدا، اشارههاي چشم و ابرو و ساير اندام بدن ميشود. از طرفي بايد بدانيم حركت يك عضو نميتواند يك مقصود يا مفهوم جهاني به خود بگيرد ولي هنگامي كه آن را با زبان گفتاري در هم آميزيم پيام كاملتري به گيرنده ميدهد.
3- انواع ارتباطات
* ارتباطات يكجانبه: هر گاه عكس العمل (واكنش) گيرنده نسبت به پيام ابراز نشود آن ارتباط را يك جانبه گويند. اين نوع فرآيند ارتباط فاقد بازخورد ميباشد. در فرآيند ارتباط يك طرفه هر گاه فرستنده پيام مطالب دشوار، كسل كننده يا بيش از حد تخصصي ارائه كند آن گاه تا زماني كه شنوندگان قادر به درك و دريافت مفاهيم هستند بازدهي مثبت است ولي هر گاه توان و انرژي شنوندگان براي دريافت و تحليل ذهني مفاهيم كاهش يابد با حركاتي چون خميازه و دهندره و حالات ديگر اين عدم دريافت پيام را مطرح ميكنند. در صورتي كه فرستنده ادامه بحث را براي زماني ديگر بگذارد ارتباط دو طرفه باقي ميماند ولي در صورتي كه به اين حالات كه ناشي از عدم دريافت مفهوم است توجه نكند ارتباط يك طرفه ميشود.
* ارتباطات دوجانبه: چنانچه محيط استقرار به گونهاي باشد كه گيرنده عكس العملها و نظرهاي خود را درباره محتواي پيام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً اين چنين كند به اين نوع ارتباط دوجانبه گويند.
به هر حال بايد توجه داشت فرستندهاي مؤثر است كه عوامل محيطي را مورد بررسي قرار داده و اطمينان حاصل كند كه پيام دريافت شده است.
4- ضرورت برقراري ارتباط در مديريت
* ارتباطات براي مديريت به دلايل زير مهم است:
* برقراري رابطه مؤثر و كاهش تنشها در محيط كاري
* ارتباط فرايندي است كه وظايف برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت، رهبري و كنترل توسط آن انجام ميگردد. پس ايجاد ارتباطات سالم و مؤثر، تنشهاي موجود در مسير انجام اين وظايف را از بين ميبرد يا لااقل كاهش ميدهد.
* ارتباط فعاليتي است كه مديران جهت هماهنگ كردن و متناسب نمودن وقت خود از آن بهره ميگيرند.
5- ارتباطات در سازمان
ارتباط سازماني فرايندي است كه مديران را براي گرفتن اطلاعات و تبادل معني با افراد فراوان داخل سازمان و افراد در ارگانهاي مربوط به خارج از آن سيستم توانا ميسازد. انواع ارتباط سازماني عبارتند از: ارتباطات عمودي در سازمان، ارتباطات رسمي و ارتباطات غيررسمي. ارتباطات عمودي از بالا به پايين با اهداف هدايت، آموزش، اطلاع و ابلاغ دستورات مقامات مافوق به زيردستان ميباشد و ارتباطات عمودي از پايين به بالا جهت ارائه گزارش، پيشنهاد، اداي توضيحات و درخواستهاي گوناگون ميباشد. در ارتباطات از پايين به بالا هر گاه زير دست دريابد مافوق نسبت به پارهاي اطلاعات واكنش منفي از خود نشان ميدهد آن گاه در ارسال آن نوع اطلاعات امساك كرده يا آنها را تعديل ميكند.
در ارتباط از بالا به پايين هر گاه مديران از دادن اطلاعات واقعي و كافي به زيردستان خودداري كنند آن گاه مرئوسان اعتماد خود را نسبت به آنان از دست داده و نميتوانند پاسخهاي صحيح و درستي به پيامهاي ارتباطي آنها بدهند و اين امور باعث تنشهايي در سازمان ميشود.
ارتباط رسمي در گروههاي كوچك رسمي شامل شبكههاي همه جانبه، چرخي و زنجيرهاي هستند. در ارتباط همهجانبه همه اعضا ميتوانند آزادانه با هم در ارتباط باشند. در شبكه چرخي رهبر به عنوان كانون و مركز اين ارتباطات فعاليت ميكند و در شبكه زنجيرهاي يك زنجير فرماندهي رسمي وجود دارد. وجود هر يك از اين سه شبكه به هدف گروه بستگي دارد.
افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف مانند علايق و سليقههاي مشترك، همفكريها و همدلي ها، الفت و نزديكيها و غيره با هم رابطه برقرار ميكنند و شبكه ارتباطات غير رسمي را تشكيل ميدهند. ارتباطات غير رسمي در سازمان گاهي اوقات آنقدر توسعه مييابد كه ارتباطات رسمي در آن محو ميشود. در صورتي كه ارتباطات غيررسمي با اهداف سازمان در تعارض باشد در راه رسيدن به اين اهداف اختلال ايجاد ميكند و در جو سازمان تنش پديد ميآورد.
هر گاه مدير اين گونه روابط را در راستاي اهداف سازماني ببيند آن گاه بايد از آنها بهره گيرد و هر گاه آنها را مخالف و بازدارنده ببيند آن گاه بايد در توقف اين گونه روابط بكوشد تا بتواند تنشزدايي كند.
6- روشهاي بهبود ارتباطات
از جمله ويژگيهايي كه باعث ميشود تا تنشهاي ارتباط مديران و كاركنان و تنشهاي ارتباطي موجود در محيط سازمان كاهش يابد اطلاع داشتن مديران و كاركنان از موضوعاتي چون نواحي چهارگانه شخصيت هر فرد، بازخورد نمودن، افشاء يا خودگشودگي، زبان ساده، گوش دادن صحيح، كنترل احساسات و توجه به علائم غيرگفتاري است.
بايد بدانيم بيشتر سوءتفاهمهايي كه بين مدير و كاركنان پيش ميآيد از عدم شناخت شخصيت مدير و درك نشدن پيامهاي مدير به عنوان يك فرستنده ناشي ميشود. شخصيت هر فرد عبارت است از تعبير و تفسير ديگران از رفتارهاي نسبتاً پايدار او. شخصيت مدير را رفتارها و نگرشهاي وي كه براي ديگران شناخته شده است و همچنين حوزهاي كه براي ديگران ناشناخته است شامل ميشود.
شخصيت افراد كه مدير هم جزيي از آنهاست بر حسب آنچه براي خود مدير يا ديگران شناخت شده يا ناشناخته است به چهار ناحيه تقسيم ميشود:
* ناحيه عمومي رفتارها و ويژگيهايي كه هم براي مدير و هم براي ديگران شناخته شده است.
* ناحيه خصوصي آن رفتارها و ويژگيهايي كه براي مدير شناخته شده ولي براي ديگران ناشناخته است.
* ناحيه كور آن رفتارها و ويژگيها كه براي مدير ناشناخته و براي ديگران شناخته شده است
* ناحيه ناشناخته كه هم براي خود مدير و هم براي ديگران ناشناخته باقي مانده است.
در ارتباط بين افراد كه ارتباط مدير و كاركنان نوعي از آن است هر چه ناحيه عمومي بيشتر و وسيعترباشد تعارضات و سوء تفاهمات كاهش مييابد.