این روزها یک ناهنجاری اجتماعی به عنوان پدیده ای غریب که به تدریج غربت آن در جامعه کمرنگ و کمرنگ تر می شود، بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه و چاره اندیشی است.
یک
داخل تاکسی نشسته ام. ترافیک مثل همیشه زیاد است و آزاردهنده؛ تا جایی که دیگر هیچ کدام از ماشین های حرکت نمی کنند. ناگهان یکی از ماشین های مدل بالای کناری توجهم را جلب می کند. صحنه ای را که می بینم به قدری به چشمم ناآشنا می آید که ابتدا آن را باور نمی کنم. بعد از حرکت چند متری ماشین ها و توقف مجددشان، دوباره زیرچشمی همان ماشین را نگاه می کنم. دو زن جوان داخل آن نشسته اند و دست هر کدام از آنها یک سیگار روشن وجود دارد. تماشای سیگار کشیدن دو زن، برایم مشمئزکننده است. مسئله عجیب اما، عادی بودن این موضوع برای خود آنها و حتی برای بقیه مسافران تاکسی است.
دو
هنوز هوا تاریک نشده که وارد پارک ملت می شوم. زیاد شلوغ نیست. از کنار چند نفری که مشغول بازی بدمینتون هستند عبور می کنم. چند متری آن طرف تر، یک دختر و پسر جوان روی یک نیمکت نشسته اند. تا من به آنها برسم از جایشان بلند می شوند. پسر سیگاری از جیب خود در می آورد و یک نخ آن را به دختر می دهد. فندک را برای او می گیرد تا سیگار را روشن کند. با آن که از آنها دور شده ام، اما از دور، حیرت زده به هردوی آنها نگاه می کنم. باز هم واکنش بقیه برایم عجیب است. کسی کوچکترین تعجبی نمی کند و انگار این موضوع فقط برای من غریبه است.
سه
از کنار یک کافی شاپ رد می شوم. بیش از هر چیز دیگری، هوای دودگرفته داخل آن برایم آزاردهنده است. انگار اینجا بیشتر محلی برای سیگار کشیدن است تا چیزهای دیگر. هنوز کاملا از جلوی کافی شاپ نگذشته ام که دوباره صحنه عجیبی را می بینم که حالا کمی برایم عادی شده! دور یک میز کناری، سه دختر جوان سیگار به دست نشسته اند. چای می خورند و سیگار می کشند. صاحب آنجا هم چیزی به آنها نمی گوید. گارسون خیلی عادی می آید و سفارش می گیرد و می رود. همه چیز معمولی است. معمولی معمولی!
آمار نداریم
آمار سیگاری های کشور بر اساس گفته های پراکنده مسئولان، دست کم ۱۲ میلیون نفر است. اما آمار دقیقی از شمار زنان و دختران سیگاری وجود ندارد. گرچه گاهی از سیگاری بودن ۵ درصد زنان و دختران سخن به میان آمده است. در این بین، تردیدی در افزایش شمار زنان و دختران سیگاری در دو سه سال اخیر وجود ندارد. برخی کارشناسان این افزایش را دو تا سه برابری توصیف می کنند. این افزایش در میان دختران دانشجو و دانش آموز مشهودتر است. دو سال پیش از وجود ۴۰۰هزار دختر سیگاری در کشور سخن گفته می شد و امروز یقینا این مقدار، تا حد قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.
مسئله مهم اینکه بسیاری از این دختران به سیگار معتاد شده اند و سیگار کشیدن برای آنها تنها فغالیتی تفننی نیست! گفته می شود در حال حاضر، متوسط سن شروع سیگار در میان دختران به زیر ۲۰ سال رسیده و میزان مصرف در بین دختران سیگاری نیز افزایش چشمگیری داشته است.
به گفته کارشناسان، چروکیدگی زودرس پوست، تغییرات تن صدا، سرطان، حمله قلبی، زایمان زودرس، افسردگی، تشدید اختلالات پیش از قاعدگی، و انواع بیماری های تنفسی و نازایی بخشی از اثرات مصرف سیگار در میان دختران و زنان است.
واکنش جامعه
برخی از کارشناسان افزایش آمار دختران سیگاری را منحصر به ایران نمی دانند. در واقع، این آمار، رشد جهانی نیز داشته است. اما این مسئله کمکی به حل مشکل در کشور ما نمی کند. سیگار کشیدن دختران در فرهنگ جامعه ما بدون شک امری ناپسند و مذموم است. اما چه شده که کم کم سیگار کشیدن دختران برای بسیاری از افراد عادی شده است؟
متاسفانه هم اکنون سیگار کشیدن دختران داخل خودرو، کم کم به امری عادی بدل شده و بیم آن می رود که این موضوع به دیگر اماکن نیز سرایت کند، چنان که با کمال تاسف، در اماکنی مانند برخی پارک ها و کافی شاپ ها نیز، چشم جامعه به سیگار بر لب دختران آشناست.
با این وجود، نگاه جامعه به این پدیده هنوز به گونه ای است که یک دختر نمی توان آزادانه و مانند پسران سیگاری در هر خیابان و کوچه و میدانی سیگار خود را روشن کند.
هشدار؛ سیگار کشیدن دختران عادی می شود
کارشناسان در برشمردن دلایل گرایش دختران به سیگار، عوامل متعددی را دخیل می دانند. مواردی مانند تغییر نقش زنان در جامعه و احساس استقلال از طریق سیگار کشیدن از این دسته اند. بی تردید می توان با انجام تحقیقات ویژه در این زمینه، آسیب شناسی دقیق تری از این موضوع انجام داد و به راهکارهای عملی دست یافت.
اما آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری آزاردهنده به نظر می رسد، خطر تبدیل این ناهنجاری به یک هنجار پذیرفته شده در جامعه است. مکان های «مجاز» برای سیگار کشیدن دختران روز به روز وسعت بیشتری می یابد و نگاه های منفی به این پدیده به سرعت در حال کاهش است. این موضوع زنگ خطری است برای مسئولین امر که باید تا دیر نشده فکری به حال آن بکنند. صد البته که برخورد فیزیکی و آمرانه با این موضوع نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت و در این خصوص نیازمند کار فرهنگی و زیرساختی کارآمدی هستیم.