اين عارضه عموماً بر اثر كشيدگي بيش از حد ليگامنتها و تحمل بيش از اندازه وزن به وجود مي آيد و در كودكان ۸-۶ سال به طور فيزيولوژيك به صورت شايع مشاهده مي شود.به دليل عدم قوام كافي ليگامنتتها و قدرت عضلات كف پايي و نيز وجود لايه هاي چربي در زير ناحيه قوس پا،هنگامي كه كودك مي ايستد،صافي در كف پا مشاهده مي شود.اما با رشد كودك و قدرت يافتن ساختار عضلاني-ليگامنتي كف پا اين وضعيت از بين خواهد رفت.در كف پاي صاف منعطف درد وجود ندارد و چنانچه وزن از روي آن برداشته شود،وضعيت قوسهاي كف پاطبيعي به نظر مي رسد.
مشاهده اين نوع كف پاي صاف در دوران پس از كودكي مي تواند ناشي از كشيدگي بيش از حدليگامنتهاي ((قاپي-ناوي)) ، ((قاپي-پاشنه اي)) و ((ناوي-ميخي)) باشد.ضعف عضلات نعلي،نازك نئي بلندو كوتاه نيز مي تواند از جمله علل بروز عارضه فوق باشد كه به دلايلي چون ارث و بيماريهاو عواملي چون شغل،اضافه وزن،كفش نا مناسب،فقر حركت و در نهايت ضعف عضلات مربوط مي شود.اين نوع كف پاي صاف در حيطه حركات اصلاحي قابليت بهبود بيشتري دارد.
قوسها علاوه بر وظيفه جذب،تعديل و كاهش فشارها و ضربات به هنگام تحمل وزن،محلي را براي عبور اعصاب و عروق فراهم مي كنند تا توزيع جريان خون تسهيل و خستگي كم شود.همچنين به دليل ساختار ارتجاعي و منعطفشان،راه رفتن را موزون و پيشروي را تسهيل ميكنند.تقريباً ۹۰ درصد كودكان از بدو تولدبا قوسهاي طبيعي به دنيا مي آيند و معمولاً در دوران پس از كودكي به كاهش درجاتي از قوس طولي مبتلا مي شوند.با افزايش رشد و قوي شدن ساختار عضلاني-ليگامنتي در دوران بلوغ و نوجواني،بسياري از اين عوارض كه به دليل ضعف بافتهاي نرم آنان بوده است از بين مي رود.وجود لايه هايي از بافت چربي در ناحيه زير قوس پاي كودكان،تغييرات وزن آنان و به طور كلي سرعت رشد كودكان از جمله عواملي است كه مانع از تشخيص و اطلاق عارضه كف پاي صاف در كودكان مي شود.بنابراين عارضه كف پاي صاف به كاهش يا از بين رفتن درجاتي از قوس طولي داخلي گفته مي شود.
|