-
نگاهي به پديده دعا نويسی در جامعه!!!
صاحب نظران بر اين اعتقادند دعانويسي به صورت فعلي مبنايي در دين ندارد، اما در مورد اصل اينكه دعا اثرگذار است روايات و آيات مختلفي در اين ارتباط داريم. اصل دعا در اسلام يك مبحث مفصلي است كه در كتب مختلف بيان شده است.هرچند مقدر است و مشيت الهي به انجام كاري تعلق گرفته باشد، دعا ميتواند آن را تغيير دهد.دعا در اسلام يكي از راههاي سير و سلوك و ارتباط با ذات اقدس احديت است و دعا، عبادت، نيايش و توسل به خاندان عترت و طهارت(ع) جزو وروديهاي ارتباط با ذات حضرت احديت است. اما ما شاهد رواج پديده اي به نام دعا نويسي در جامعه هستيم كه البته قدمتي طولاني دارد.دعا نويسان را مي توان در گوشه و كنار خيابان هاي شهر،محافل خانوادگي و برخي محافل ديگر مشاهده كرد كه در قبال دريافت پول اقدام به دعا نويسي براي افراد مي كنند كه نوعي سوء استفاده از اعتقادات ديني مردم محسوب مي شود.البته در بررسي اين موضوع نبايد اهميت و اثرات دعا را به معناي واقعي آن با موضوع دعا نويسي خلط كرد بلكه اين دو موضوعات جداگانه اي هستند كه بايد از يكديگر تميز داده شوند.
فقها درباره رمالي،سحر و جادوگري و امثالهم و احكام آن در كتب فقهي به تفصيل بحث كرده و تاكيد دارند كه اين قبيل اقدامات در دين اسلام كاملا نكوهش شده و فراگرفتن و به كار بردن آن براي ضرر زدن به ديگران حرام است، اما دعا كه رابطه بنده با خداي خود به دل و به زبان است و جزء وروديهاي ارتباط با ذات حضرت احديت محسوب ميشود، براي رفع گرفتاري و شفا يافتن مريضان اشكالي ندارد، وليكن دعانويسي، امروزه به عنوان يك شغل، آنهم بدون علم و توجه دادن به شرايط آن، به شيوه خرافه مورد سوءاستفاده قرار گرفته و راهي براي ارتزاق برخي شده است،در صورتيكه دعا، وسيلهاي كه ميتواند در شخصيت و تربيت و همچنين در تحقق آنچه خير و صلاح انسان است موثر باشد، به شكل رواج يافته كنوني(دعانويسي) در اسلام وجود ندارد و بهترين راهكار براي مقابله با «دعانويسها» روشنگري و آگاه كرد مردم است تا به جاي فريب خوردن از شيادان به وجودهاي مقدسي توسل بجويند كه در نزد خدا مقام دارند. حجتالاسلام والمسلمين محمدعلي مطلبي فشاركي مدير مدرسه علميه حجت بن الحسن (عج) در اين باره مي گويد:"دعانويسي رايج كه همراه با خرافات و طلسمات وارد شده از كتابهاي ديگر است، منبع و مدرك ديني ندارد.شيوه كنوني رايج دعانويسي در جامعه، خرافي و از كتابهاي هندي و پاكستاني وارد كتابهاي اسلامي شده است. نفس دعا كردن در قرآن و روايات وارد شده است و به معناي خواندن و صدا زدن و در اصطلاح شرعي به صدا زدن و خواندن خداوند از سوي بنده تعبير شده است، خواه به منظور درخواست حاجتي باشد يا به خاطر برقرار كردن رابطه عبوديت.
دعا رابطه بنده با خداي خود به دل و به زبان است كه در واقع روح عبوديت و مغز بندگي در همين نقطه است و آيات و روايات زيادي در ارتباط با دعا آمده است. ائمه(ع) ما را تشويق و ترغيب به دعا كردهاند.مردم بايد با كتاب صحيفه سجاديه امام سجاد(ع) كه داراي 54 دعا و راجع به دفع انده و غم، مكر دشمنان، طلب عفو و بخشش، دعا براي همسايگان و گشايش رزق و روزي است انس بگيرند، چراكه اگر دعاهاي اهل بيت(ع) را بشناسند هيچوقت به خرافات پناه نميبرند.اگر فرهنگسازي كنيم مردم هيچوقت براي برآورده شدن حاجات و گشايش رزق و روزي و رفع مشكلات خود به يكسري خرافات و طلسمات كشورهاي ديگر و افراد سودجو مراجعه نميكنند.بايد ضمن دعوت مردم براي دعا كردن كه ارتباط با خداوند است آنها را متوجه خرافات و سوءنيت برخي افراد سودجو كنيم. بايد اين فرهنگسازي انجام شود كه به دعاهاي صحيح ائمه(ع) در كتابهايي چون صحيفه سجاديه كه به عنوان زبور آل محمد(ص) ميدرخشيده و ساير ادعيه كه از معصومين(ع)، وجود داردمراجعه شود نه به خرافات و يكسري كارهاي سحر و جادو. براي نوشتن دعاي صحيح به افراد عالم و كساني كه اعتقادي به خرافات ندارند و داراي علم، تقوا و پاكدامني هستند مراجعه كنند.
فرهنگسازي درست در ارتباط با جايگاه دعاي صحيح و دعايي كه اهل بيت بيان فرمودهاند ميتواند جايگزين مناسب براي دعانويسي باشد. بنابراين مردم از علما و افراد باتقوا كه اعتقاد ناب دارند براي دعا كردن كمك بخواهند.اسلام براي واقعيتهاي خارجي يكسري چارچوبها و زيربناهايي را مشخص كرده است؛ لذا در دعا كردن نيز بايد از منابع صحيح استفاده كنيم نه از منابعي كه مخلوط با خرافات يهوديت و اسرائيليات و هندوهاست.علما و روحانيون موظفند مردم را در اين ارتباط در موعظههاي خود آگاه كنند.علما، روحانيون و كساني كه اهل علم و دين هستند بايد دعاهاي صحيح و رسيده از ائمه(ع) را به مردم بازگو كنند و خرافات و كارهايي كه افراد سودجو بكار ميبرند را براي مردم تببين و روشن نمايند". نبود شناخت و آگاهي در ميان عده اي از مردم بخصوص عوام و فقدان درک صحيح از دين و مذهب و باورهاي اعتقادي موجب شده است که متاسفانه بازار مراجعه به افرادي که کف بين، طالع بين، دعانويس و رمال ناميده مي شود، افزايش يابد به نحوي که در سالهاي اخير اين جماعت سودجو با بهره گرفتن از اين باورهاي خرافي نهايت استفاده را ببرند.
تحقيقات نشان داده است که اين افراد سودجو گاه از بسياري از متخصصان و حتي پزشکان حاذق در رشته هاي مختلف پزشکي و فني نيز درآمد بيشتري داشته و اغلب براي خود دفتر و دستکي دارند و حتي با جسارت اقدام به چاپ "کارت ويزيت" و جلب مشتري ميکنند.سهيل رضايي روانشناس درباره رواج دعانويسي و رمالي در جامعه، مي گويد:" اين افراد با روي آوردن به دعانويسي و رمالي به دنبال تزريق اميد به زندگي خود هستند تا هرچند واهي، اما مقداري خوشبيني به زندگي تزريق كنند.احساس بلاتكليفي و ضعف عقلانيت عامل افزايش روي آوردن مردم به دعانويسي است. در اين شرايط مردم به اين باور ميرسند كه با ابزارهاي معمولي و ساده نميتوانند به خواستههاي خود برسند و به همين دليل براي اثرگذاري بر زندگي مادي و فيزيكي خود به سمت استفاده از متافيزيك سوق داده ميشوند.وقتي اقبال مردم به خرافه از حد مشخصي عبور كند، بازگشت به عقلانيت صورت ميگيرد و افراد جامعه از آن پس احترام بيشتري به خردورزي در حوزه زندگي اجتماعي و رواني ميگذارند.
با اين حال در بازه زماني اقبال و روي برگرداندن مردم از خرافه، آسيبهاي جدي متوجه جامعه است. يكي از آسيب هاي خرافهگرايي مردم فراهم شدن بستر سودجويي مادي و معنوي براي افراد فرصت طلب است.اين مسئله تنها با برخورد دستگاههاي انتظامي و قضائي حل نميشود، بلكه اين خطر وجود دارد كه فعاليتهاي سودجويان از كانالهاي زيرزمينيتر پيگيري شود كه موجب افزايش چشمگير خطرات و قيمت اين نوع فعاليتها ميشود.مشاركت دادن هر چه بيشتر افراد در تصميمگيريها، تبيين چارچوبهاي نظام برنامهاي و اتخاذ تصميمات باثبات از عواملي است كه در بهبود اين بيماري اجتماعي موثر است". متاسفانه علي رغم همه هشدارها شاهد رواج اين موضوع در كشور هستيم كه مبالغ هنگفتي را به جيب سود جويان سرازير مي كند و ضربات و زيان هاي معنوي زيادي نيز به شاكله دين وارد مي كند.دكتر محسن قاضي روانشناس در خصوص اقبال برخي از مردم به دعا نويسي مي گويد:" اين اقبال اجتماعي به دليل نبود درك روابط علت و معلولي پديدهها و فقدان كاركرد صحيح قوه منطق آنان است كه در بروز اين امر دستگاههاي فرهنگي نقش اساسي دارند.
حركت شتابدار مردم طي يك دهه اخير به سمت خرافه ناشي از كمتوجهي دستگاهها و نهادهاي سياستگذار و مجري در حوزه فرهنگ است.نهادهاي فرهنگي و اجتماعي ما در اين زمينه غالباً ضدخرافهگرايي عمل نميكنند. كاركرد قوه منطق و اتخاذ روشهاي بخردانه براي دستيابي به اهداف، با ميزان سواد افراد ارتباط مستقيم ندارد.متأسفانه عده افراد تحصيل كردهاي كه فريب خورده اين نوع سودجوييها هستند، كم نيست و همين امر، گواهي بر ضعف نهادهاي فرهنگساز كشور است.اسلام ديني ضدخرافه است،عمل به مباني اعتقادي اسلام و تبيين اين مباني در رسانههاي گروهي، ميتواند اقبال مردم به پديدههايي مثل دعانويسي را به شدت كاهش دهد.اعمال سياستهاي بازدارنده در جلوگيري از اقبال بيش از پيش مردم به اين امر، مؤثر است.دستگاه انتظامي بايد جديتر از هر زمان ديگري با رواج اين پديده اجتماعي مبارزه كند.روحانيون و علماي ديني، نظام آموزش و پرورش و نهادهاي فرهنگي به طور مستقيم بايد در زمينه روشنگري هرچه بيشتر در جامعه ايفاي نقش كنند". همه عالمان دين و كساني كه آشنائي مختصري به دين اسلام دارند مي دانند كه در دين اسلام دعاها داراي اهميت، عظمت، محتوا و مضامين بسيار عالي هستند كه در مسير انسان و آينده وي و رشد و تعالي و تكامل تاثيرگذارند.يك شكل از دعا، دعاهايي است كه خود انسان انجامشان ميدهد. زيرا خدا ميفرمايد كه من را بخوانيد پس انسان ميتواند بنشيند بين خود و خداي خود به هر زباني كه ميداند راز و نياز و مناجات و صحبت كند و ازآنجا كه خدا به همه چيز آگاه است به همه آنها درحد خلوص و مصلحت اجر ميدهد.علاوه بر آن انسان ميتواند براي انسان ديگر دعا كند حال اين انسان هركسي كه ميخواهد باشد، يك مومن براي مومن ديگر، برادري براي برادر و خواهري براي خواهر ديگر ميتواند دعا كند.
بنابراين يك انسان ميتواند از يك انسان پاك و منزه درخواست كند كه براي او دعا كند.اما مشكلي كه امروزه ما با آن مواجه هستيم نگاه كاسب كارانه برخي به اين موضوع است. حجتالاسلام والمسلمين سعيد سليمي استاد علوم اسلامي و معارف ديني در اين باره مي گويد:"شكي در آن نيست كه دعا در زندگي موثر است، به طوري كه در سوره حمد ميخوانيم "خدايا تنها تو را ميپرستيم و تنها از تو ياري ميجوييم"، بنابراين "اياك نعبد" يعني اينكه انسان بايد كار و تلاش كند و"اياك نستعين" يعني انسان در حين تلاش بايد دعا كند و نتيجه هر چه شد خدا را سپاس گويد.دعا كردن در شخصيت و تربيت و همچنين در تحقق آنچه خير و صلاح انسان است موثر ميباشد. با اشاره اينكه قطعا بعضي از افراد مستجابالدعوه هستند و دعاهاي آنها در حق ديگران مستجاب ميشود.انسان بايد از اينگونه افراد براي توفيقات معنوي و ماديش التماس دعا كند، چراكه اين افراد نزد خداوند وجاهتي دارند و دعاي آنها ميتواند در زندگي ما موثر واقع شود.انسان بايد از افرادي كه اهل دل هستند و تجربه پس دادهاند و دعايشان مستجاب است و نوعا توقع مادي ندارند، التماس دعا كند، اما اينكه متاسفانه اكنون هر كسي دكاني باز كرده و از اين راه ارتزاق ميكند و برخي به سراغ آنها ميروند اين به خير و صلاح جامعه نيست.
در برخي روايات به دعانويسي اشاره شده است، اما اينكه روايات وارد شده تا چه حد معتبر است بايد از فقها و مراجع تقليد سئوال كرد وگرنه در روايات داريم كه برخي از بزرگان براي بعضي دعا مينوشتند و در زندگي آنها موثر واقع ميشدند. به گفته سليمي دعانويسي به شكل و روش كنوني كه در جامعه رواج پيدا كرده و راهي براي ارتزاق برخي شده، در تاريخ اسلام وجود نداشته است. مردم بايد در مباحثي چون دعانويسي و استخاره به هر كسي مراجعه نكنند. مردم بايد بدانند همين كه انسان با خداي خود خلوت كند و به پيامبر و اهل بيت(ع) توسل نمايد و صدقهاي بدهد دعاهايش مستجاب ميشود و نيازي به اينگونه دعانويسها نيست. اما اگر به هر دليل بخواهند مراجعه كنند بايد خوب تحقيق كنند و اين توهمات باعث نشود پيش هر كسي مراجعه كنند". بهترين راهكار براي مقابله با دعانويسها روشنگري است، بايد مردم را آگاه كرد تا متوجه باشند و مباني ديني را به درستي درك كرده و مراقب باشند فريب شيادها را نخورند.
منبع: رسالت
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن