مذهب و تصور ذهنی از مرگ
زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند، در افراد سالمندی که نمره
کمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند، میزان مرگ و میر 42 درصد
بود، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص مذهبی
بالایی داشتند، 19 درصد بود. در مطالعه دیگری کونینگ ، کلین و همکاران
دریافتند که سرطان در بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهبی
درونی کسب میکنند کمتر شایع است. در بررسی دیگری ، مشاهده کردند
افرادی که همیشه از مقابلههای مذهبی استفاده میکنند، نسبت به
افرادی که کمتر و گاهی از این مقابلهها استفاده میکنند، در 9 شاخص از
12 شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند.
موریس اثر زیارت مذهبی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند
بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد از زیارت رفتن کاهش زیادی داشته
و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد. در مطالعه
دیگری ، مکینتوش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یک رویداد معنیدار
زندگی بررسی کرد. او با 124 پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم
مرگ ناگهانی از دست داده بودند، مصاحبه کرد و دریافت که مذهبی بودن با
یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش
صلاحیت روانی و کاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ
کودکانشان ، ارتباط داشت.
علیرغم این که اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و
از آنجایی که باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان
یک ایدئولوژی ، ارائه دهنده کاملترین و سلامت سازترین سبک زندگی
بشریت است و احکام و دستورات آن حوزههای وسیع اخلاقی ، بین فردی ،
بهداشتی و اجتماعی را در برمیگیرد، لذا مطالعه علمی اثرات و نقش
متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر میرسد.