-
شيوع
شيوع كلي اختلال شخصيت ضداجتماعي در نمونه هاي جامعه تقريباً 3% در مردان و حدود 1% در زنان است. برآوردهاي مربوط به شيوع در موقعيتهاي باليني، بسته به خصوصيات بارز جامعههايي كه از آنها نمونهگيري به عمل آمده، از 3% تا 30% متغير است. ميزانهاي بالاتر شيوع با موقعيتهاي درماني سوء مصرف مواد و زندان با موقعيتهاي قانوني ارتباط دارند.
دوره يا سير
اختلال شخصيت ضداجتماعي، سيري مزمن دارد ولي ممكن است با بزرگتر شدن فرد، بويژه دردهة چهارم زندگي خفيفتر شده و يا بهبود يابد. اگرچه اين بهبودي به ويژه در مورد گرايش به ارتكاب رفتار جنايي ظاهر مي شود ولي احتمالاً در كل طيف رفتارهاي ضداجتماعي و مصرف مواد، كاهش رخ
مي دهد.
الگوي خانوادگي
اختلال شخصيت ضداجتماعي، در ميان خويشاوندان بيولوژيك درجة اول افراد مبتلا به اين اختلال بيشتر از جمعيت كلي شايع است. اين خطر براي خويشاوندان بيولوژيك زنان مبتلا به اين اختلال بيشتر از خطر مربوط براي خويشاوندان بيولوژيك مردان مبتلا به اين اختلال است. خويشاوندان بيولوژيك اشخاص مبتلا به اين اختلال همچنين در معرض خطر زياد ابتلاء به اختلال جسماني كردن و اختلالهاي مرتبط با مواد هستند. در يك خانواده كه عضوي از آن مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي است، غالباً مردان به اختلال شخصيت ضداجتماعي و اختلالهاي مرتبط با مواد مبتلا
مي شوند در حاليكه زنان، بيشتر اختلال جسماني كردن دارند. با وجود اين، در چنين خانوادههايي در مقايسه با كل جمعيت، شيوع تمام اين اختلالها در ميان زنان و مردان، افزايش دارد. مطالعات فرزند خواندهها نشان مي دهند كه هم عوامل ژنتيكي و هم عوامل محيطي در خطر ابتلاء به اين گروه از اختلالها، نقش دارند. كودكاني كه به فرزندي پذيرفته شده اند و كودكان واقعي والديني كه به اختلال شخصيت ضداجتماعي مبتلا هستند، در معرض خطر زياد ابتلاء به اختلال شخصيت ضداجتماعي، اختلال جسماني كردن اختلالهاي مرتبط با مواد قرار دارند. كودكان فرزندخوانده بيشتر به والدين واقعي خود شباهت دارند تا والديني كه آنها را به فرزندي پذيرفتهاند ولي محيط خانوادگي ناپدري و نامادري آنها بر خطر ابتلاء به اختلال شخصيت و آسيب شناسي رواني مربوط به آن تأثير مي گذارد.
تشخيص افتراقي
تشخيص اختلال شخصيت ضداجتماعي، بر افرادي كه سن پائينتر از 18 سال دارند گذاشته نمي شود و تنها زماني مطرح مي شود كه سابقهاي از چند نشانة اختلال سلوك قبل از سن 15 سالگي وجود داشته باشد. براي افرادي كه بيش از 18 سال سن دارند، تشخيص اختلال سلوك تنها زماني داده
مي شود كه ملاكهاي اختلال شخصيت ضداجتماعي مطابقت نكنند.
هرگاه رفتار ضداجتماعي در يك فرد بزرگسال با يك اختلال مرتبط با مواد مربوط باشد، تشخيص اختلال شخصيت ضداجتماعي داده نمي شود مگر اين كه علايم اختلال شخصيت ضداجتماعي در دوران كودكي نيز وجود داشته و تا دوران بزرگسالي ادامه يافته باشند. هرگاه مصرف مواد و رفتار ضداجتماعي، هر دو، در كودكي آغاز شده وتا بزرگسالي دوام يافته باشند، اگر ملاكهاي هر دو اختلال مطابقت كنند، هر دو تشخيص مرتبط با مواد اختلال شخصيت ضداجتماعي مطرح مي شوند، اگرچه امكان دارد بعضي از اعمال ضداجتماعي، پيامد اختلال مرتبط با مواد باشند (براي مثال، فروش غيرقانوني داروها و يا دزدي جهت كسب پول براي خريد داروها). نبايد رفتار ضداجتماعي را كه صرفاً در طي سير اسكيزوفرنيا با يك دورة منيك رخ مي دهد به عنوان تشخيص اختلال شخصيت ضداجتماعي مطرح كرد.
ساير اختلالهاي شخصيت، ممكن است با اختلال شخصيت ضداجتماعي اشتباه شوند زيرا ويژگيهاي معين مشتركي دارند. بنابراين، تمايز ميان اين اختلالها، براساس تفاوت در ويژگيهاي آنها مهم است. با وجود اين، هرگاه فردي ويژگيهايي داشته باشد كه علاوه بر اختلال شخصيت ضداجتماعي با ملاكهاي يك يا چند اختلال شخصيت مطابقت كنند، تمام تشخيصها را بايد مطرح كرد. افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي و اختلال شخصيت خودشيفته از نظر يك دندگي، چرب زباني،سطحي بودن، استثمارگر بودن، و نداشتن همدلي شبيه هم هستند. با وجود اين، اختلال شخصيت خودشيفته فاقد خصوصيات تكانشگري، پرخاشگري و فريبكاري است. علاوه بر اين، افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي ممكن است نيازمند تحسين نباشند و به حال ديگران غبطه نخورند و افراد مبتلا به اختلال شخصيت خودشيفته معمولاً سابقهاي از اختلال سلوك در كودكي يا رفتار جنايي در بزرگسالي ندارند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي و اختلال شخصيت نمايشي از نظر تكانشي و سطحي بودن، هيجان طلبي، بي ملاحظه بودن، اغواكنندگي و فريبكاري شبيه هم هستند ولي اشخاص مبتلا به اختلال شخصيت نمايشي، بيشتر در هيجانهاي خود اغراق مي كنند و به طور بارز درگير رفتارهاي ضداجتماعي نمي شوند. افراد مبتلا به اختلالهاي شخصيت مرزي نمايشي در مهرجويي مهارت دارند، در حاليكه افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي منفعت طلب، قدرت طلب، يا به دنبال كسب ساير رضامنديهاي مادي هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي نااستواري هيجاني كمتر و پرخاشگري بيشتري نسبت به افراد مبتلا به اختلال شخصيت مرزي دارند. اگرچه رفتار ضداجتماعي ممكن است در بعضي از افراد مبتلا به اختلال شخصيت پارانويايي وجود داشته باشد، ولي اين افراد معمولاً بواسطة نفع شخصي و يا ميل به استثمار ديگران- آن طوري كه در اختلال شخصيت ضداجتماعي وجود دارد- برانگيخته نمي شوند، بلكه رفتار ضداجتماعي آنان ناشي از تمايل براي انتقام گرفتن است.
اختلال شخصيت ضداجتماعي را بايد از رفتار جنايي كه براي كسب منفعت صورت مي گيرد، متمايز كرد، زيرا با ويژگيهاي شخصيتي شاخص اين اختلال همراه نيست. رفتار ضداجتماعي بزرگسالان را مي توان براي توصيف رفتار جنايي، پرخاشگرانه يا ساير رفتارهاي ضداجتماعي به كار برد كه مورد توجه باليني قرار مي گيرند، ولي با تمام ملاكهاي اختلال شخصيت ضداجتماعي مطابقت نمي كنند. صفات شخصيتي ضداجتماعي، تنها هنگامي به عنوان اختلال شخصيت ضداجتماعي تلقي مي شوند كه انعطافناپذير، ناسازگارانه و پايدار بوده و موجب اختلال كاركردي يا پريشاني ذهني قابل ملاحظه شوند( DSM-IV-TR.2000).
psycho2007.blogfa.com/post-38.aspx
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن