-
شقایق فراهانی؛ یك تغییر حیرتآور!
من از این نوع آدم ها را زیاد در اطرافم دیدم كه با تغییر و تحولات مالی، اجتماعی و... رخ عوض می كنند و تغییر نقاب داده اند كه برایم حیرت انگیز بوده است.
رئیس كانون بانوان شهر سامان: جدیدترین اتفاقی بود كه در آخرین قسمتی از سریال كلاه پهلوی كه درسال 91 روی آنتن رفت برای مه لقا افتاد. نقشی كه شقایق فراهانی آن را ایفا می كند. او سال ها تجربه حضور در سینما و تلویزیون را دارد و در سی و یكمین جشنواره بین المللی فیلم فجر نامزد نقش مكمل زن برای بازی در فیلم گناهكاران بود. شقایق فراهانی بازیگر نقش مه لقا در گفت وگو با ما از جزییات نقش خود می گوید: از یك تغییـــــرحیرت آور
او در كلاه پهلوی نقش سختی دارد. نقشی كه سیر تحولی خاص خودش را دارد. در یكی از شب های پایانی سال 91 در گفت و گوی تلفنی پاسخگوی سوالات ما بود. فراهانی در پایان سخنانش گفت حتماً بنویسم امیدوار است مردم مه لقا و سریال كلاه پهلوی را دوست داشته باشند و البته بنویسیم كه از تینا پاكروان به خاطر این كه باعث حضورش در نقش مه لقا شد، متشكر است.
خانم فراهانی چقدر فكر می كنید شخصیت مه لقا در كلاه پهلوی نقطه عطفی در كارنامه كاری تان باشد؟
من چند سال پیش هم گفته بودم كه این نقش می تواند در كارنامه كاری ام نقطه عطف باشد اما ای كاش سكانس هایش كامل پخش می شد و مردم ابعاد كامل این شخصیت را می دیدند و در واقع از چم و خم شخصیت بیشتر از این آگاه می شدند، متاسفانه بسیاری از سكانس های مه لقا دستخوش سانسور شد و من واقعاً دلم سوخت كه بهترین سكانس های این نقش از بین رفت. به جرات می توانم بگویم بهترین و جذاب ترین سكانس های مه لقا با این شیوه پخش از بین رفته است.
نقش شما شخصیت تاریخی كه بر اساس مستندات شكل گرفته باشد نبود اما به هر حال نیاز به تجربه و تحقیق داشت. تحقیقات شما درباره این نقش چگونه بود؟
من به روانشناسی بسیار علاقه مند هستم. نمی توانم بگویم به خاطر مه لقا تحقیق كردم بلكه این اطلاعات ثمره تجربیات خودم درزندگی اجتماعی و مردم شناسی است. همچنین تجربیاتی كه در رابطه با شناخت این نوع افراد داشتم. در واقع تجربیات شخصی ام برگرفته از كتاب هایی است كه در زمینه تاریخی و اجتماعی خواندم و دوست دارم این نوع شخصیت ها را تحلیل كنم، البته آقای دری در ایفای این نقش كمك بسیاری كرد و در واقع درست من را هدایت كرد.
نقش مقابل شما را در این سریال آقای داریوش فرهنگ بازی می كند. همبازی شدن با او چطور تجربه ای بود؟
حضورآقای فرهنگ برای من نعمت بزرگی بود. تجربه همبازی بودن با او بسیار خوب بود. در واقع او توانست نقش صمصام را درست و به بهترین شكل ایفا كند تا مه لقا هم به درستی دیده شود و مردم هم این شخصیت را بپذیرند. حضور او در تكامل شخصیت مه لقا بسیار موثر بود. شاید اگر شخص دیگری بازی می كرد یا این شخصیت جور دیگری بازی می شد، مه لقا هم به این اندازه دیده نمی شد. این موضوع تاثیر و نقش بازیگر مقابل را نشان می دهد.
معمولاً چنین كارهایی زمان طولانی دارد. حفظ راكورد های حسی نقش برایتان سخت نبود؟
فیلمبرداری كار 5 سال طول كشید. اصولاً چنین كارهایی بر مبنای لوكیشن پیش می روند مثلاً صحنه های قلعه را در سال های اول گرفتیم كه اواخر نقش مه لقا و صمصام بود. این موضوع به تجربه بازیگر و تكنیك كاری او بر می گردد، این كه به درستی بتواند ریتم بازی، گویش، رفتار، بیان و لهجه و راكورد حسی را حفظ كند. بازیگر باید خودش حواسش جمع باشد و به لحاظ حرفه ای ریتم بازی اش را حفظ كند. نمی دانم در این زمینه چقدر موفق بودم اما تا جایی كه توانستم سعی كردم ریتم و راكورد نقش را حفظ كنم.
در این فاصله در كار دیگری هم حضور داشتید؟
بله، اما تلاش كردم راكورد حفظ شود كه این هم برمی گردد به تجربه بازیگر و توانایی كه باید از نظر تكنیكی داشته باشد. شاید در فیلم های سینمایی بازی كردم كه نقش هیچ ربطی به مه لقا نداشت وبعد هم می رفتم سر كار كلاه پهلوی و تبدیل به مه لقا می شدم اما گریم، لباس و.. به بازیگر در نزدیك شدن به نقش و حفظ راكورد كمك می كنند.
در انتخاب نقش هایتان و بازی چقدر از پدرتان آقای بهزاد فراهانی مشورت می گیرید؟
معمولاً همفكری و همیاری خوبی با پدرم دارم و قطعاً نظرات ایشان در انتخاب هایم بی تاثیر نیست. درباره كلاه پهلوی هم چندان حضور ذهن ندارم كه چقدر از نظراتشان استفاده كردم اما قطعاً از مشورت دریغ نكردند.
معمولاً در كارهایی كه اینچنین پر بازیگر هستند بازیگران دغدغه دیده شدن دارند. آیا درباره شما هم اینگونه بود؟
من چندان دغدغه دیده شدن ندارم، می دانم اگر بازیگر درست بازی كند در لانگ شات هم كه باشد دیده خواهد شد ولی این ضعف یك بازیگر را نشان می دهد كه دیده شدن تبدیل به دغدغه اش شود.
بازیگری كه كارش برای دوربین و برای تماشاچی لو برود و در واقع نشان بدهد كه بازی می كند، باخته است. از اوایل كارم دوست داشتم درست دیده شوم اما دغدغه اش را نداشتم.
به كمك و همیاری پدرومادرم و البته اعتماد به نفسی كه به من دادند مطمئن بودم كه دیده می شوم.
درباره كلاه پهلوی هم این دغدغه را در برخی دوستان بازیگر دیده ام اما خودم حداقل در این سریال چنین دغدغه ای نداشتم.
مه لقا دوره تحولی جالبی دارد. مثلاً در اوایل داستان كه از شوهرش كتك می خورد صدایش می لرزد ولی به مرور زمان اعتماد به نفس بیشتری پیدا می كند. برای این تحول چه ایده هایی داشتید؟
مه لقا زمانی كه كفش پاشنه دار می پوشد سكندری می خورد چون بلد نیست با آن كفش ها راه برود حتی در خندیدن و گویشش هم تغییر پیش می آید. من از این نوع آدم ها را زیاد در اطرافم دیدم كه با تغییر و تحولات مالی، اجتماعی و... رخ عوض می كنند و تغییر نقاب داده اند كه برایم حیرت انگیز بوده است. به هر حال مه لقا سعی دارد كه رشد كند و از طرفی به خاطر این تغییر شخصیتی از خود اصلی اش هم دور شده است.
گویا در ادامه داستان هم قرار است شاهد اتفاقات غافلگیر كننده ای درباره مه لقا باشیم؟
بله، ماجرای غافلگیر كننده دارد ولی با سیستم پخشی كه من دارم می بینم امید چندانی ندارم چون مردم سكانس های زیبایی را از دست دادند. با این سیستم پخش امیدوارم آن اتفاقات غافلگیر كننده چندان مسخره به نظر نیاید.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن