سلام




دو سه سالی طول کشید تا بفهمم معنی اين حرف که : بده عیدی هایت را برايت نگه دارم اصلاً جالب نیست بخاطر همین در سالهای بعد از فهميدن اين موضوع بعد از سيزده اولين کاری که ميکردم چاه خرج کردن عيدی هايم را ميکندم . بیشتر چيزهایی که در دوران بچگی خيلی دوستشان داشتم مثله آتاری ، ميکرو ، سگا ، توپ فوتبال (بقول بچه های آن روز ها توپ قانونی) و ... را از طريق همين عیدی ها ميخريدم و همين باعث ميشد که برای جمع کردن عيدی ها در سال بعد حريص تر شوم . سالها گذشت و گذشت و اين روزها ديگر نه تنها کسی به من عیدی نمیدهد حتی اين بچه های کوچک فاميل که بعضاً مثل گوسفند قربان صدقه شان ميروم فهميده اند اگر با شيرن زبانی از من طلب عيدی کنند دست خالی بر نميگردند . نميدانم خودشان به اين نتيجه رسیده اند يا مادرشان به آنها خط می دهد . اما هر چه هست اين روزها ديگر مفهوم عيدی آن مفهوم دیرینه بچگی نیست اين روزها خوب ميدانم سلام آدمها هم چون سلام گرگها ...


نظرتون راجب عیدی چیه؟ پول خوبه یا کادو؟ توخونه بابا عیدی میده یا مامان یا هر دوشون؟
توفامیلا دست به خرج ترین کدومه؟ اصلا عیدی دادین؟ باحال ترین عیدی که گرفتین؟
کلا خاطرات ونظراتتونو راجب عیدی بگین