-
قداست نذر!!!
وقتي انسان يک موضوع غيرواجب يا عمل مستحب يا مفيدي را براي خودش واجب ميکند تا به مقصود و هدف مادي، معنوي يا خواستهاي شخصي يا اجتماعي برسد، ميگوييم که اين فرد، نذر کرده است...
از نظر ديرينهشناسي، نذر ريشه تاريخي دارد. در ميان انبياي الهي، در اديان توحيدي و در سيره و سنت امامان ما، نذر و نذرکردن، جايگاه ويژهاي داشته است. در قرآن مجيد و فقه اسلامي هم از نذر سخن به ميان آمده است و ميتوانيم مستنداتي را در اين زمينه، ارائه بدهيم بنابراين نذر هم مورد توجه امامان(ع) و هم مورد توجه امتها و پيامبران بوده است.
نذر، نوعي عبادت، دعا و درخواست از خالق متعال است که با هدف قرب الهي و نيل به مقصود انجام ميشود. مثلا خيلي از افراد براي رسيدن به مطلوب خود در زندگيشان، با نذر و درخواست از قدرت مطلق الهي، سعي در رسيدن به هدفشان ميکنند و همين نذرکردن هم تاثير فراواني در رسيدن آنها به خواستههايشان دارد. نذرها بايد هدفمند و جهتدار و در راستاي تقويت سلامت اجتماعي باشند. بايد خيررساني در ذات نذر و يک مبناي عقلي و شرعي و آگاهانه براي آن وجود داشته باشد و با حرام، ريا، بيصداقتي، دروغ و ظاهرسازي آلوده نشود.
نذر 4 فلسفه دارد
وقتي به بحث نذر نگاهي مياندازيم و در فلسفه نذرکردن کنکاش ميکنيم، نوعي قداست و مشروعيت را در آن ميبينيم. نذرکردن بايد مشروع و عقلاني هم باشد و با نذر خود، قصد به دردسر انداختن ديگران را نداشته باشيم. اگر بخواهيم فلسفههاي مختلف نذر را مورد بررسي قرار بدهيم، ميتوانيم 4 مورد اصلي را در نظر بگيريم:
بحث اول در مورد فلسفه نذر، رسيدن به مطلوب و برآوردهشدن حاجتها در زندگي فردي و اجتماعي انسانهاست. ما براي رسيدن به برخي از مطلوبهاي زندگي مانند تحصيلات تا درجات عاليه، بچهدارشدن يا رسيدن به هر نوع خواسته مادي و معنوي ديگري، نذر ميکنيم. در واقع در اين حالت، در قالب نذرکردن نوعي عبادت و دعا هم انجام ميدهيم و با خدا پيمان ميبنديم که در صورت برآوردهشدن حاجتهايمان، اعمال خير مختلفي انجام دهيم.
بحث دوم، درباره تقيد به بندگي خداوند و تلاش در جهت رسيدن به مقام قرب الهي است. در اين حالت مثلا نذر ميکنيم که اگر خواستههايمان برآورده شوند، نمازمان را اول وقت بخوانيم يا در انجام اعمال خير در حد توانمان و برآوردهکردن نياز نيازمندان يا به عهده گرفتن سرپرستي بچههاي بيسرپرست، تلاش بيشتري بکنيم. برخي از افراد هم نذر ميکنند در صورت برآوردهشدن نيازهايشان، به زيارت امامان معصوم(ع) يا سفرهاي معنوي بروند. به اين ترتيب پيوند با خداوند هم در قالب نذر، قويتر ميشود.
بحث سوم، درباره تقويت انگيزش انسان در جهت سير و سلوک معنوي است. اين بحث با بحث دوم هم کمي ارتباط دارد. در اين حالت، فرد ميخواهد عملي را انجام دهد تا به نوعي در جهت حرکتهاي معنوي و در راستاي تقويت سلامت معنوياش هم گامي برداشته باشد. مثلا روزه سکوت حضرت مريم(س) به امر خداوند در اين گروه جاي ميگيرد.
بحث چهارم فلسفه نذر هم در مورد نجات از مصيبتها و سختيهاي زندگي است. سختيهايي مانند بيماريهاي صعبالعلاج که در گروه برآوردهشدن حاجتها قرارميگيرد اما بهطور مشخص به شفاي بيماريهاي سخت، برميگردد. حتما شما هم افرادي را ديدهايد که با نذرکردن، توانستهاند از پس بيماريهاي سخت و صعبالعلاج خود يا اطرافيانشان بربيايند و شفاي بيمار را با نذرهايشان از خداوند گرفتهاند. ما در تاريخ، داستان بيماري امام حسن و امام حسين(ع) و نذرکردن حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) را براي آنها داريم که «سوره انسان» هم در همين زمينه نازل شد و حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س)، 3روز براي شفاي فرزندان خود روزه گرفتند و افطار خود را به نيازمندان دادند تا حاجتشان برآورده شود. يا در قرآن (سوره آلعمران/ آيه 35)، داستان نذر همسر عمران، مادر حضرت مريم(س) هم آمده است: «به ياد آوريد هنگامي را که همسر عمران گفت: خداوندا آنچه در رحم دارم، براي تو نذر کردم تا آزاد و در خدمت خانه تو باشد. از من بپذير که تو شنوا و دانايي». بنابراين خود ما آگاهانه و آزادانه، امر مستحبي را به شکل نذر بر خودمان واجب ميکنيم.
نذر را به بيراهه نکشانيد
قرآن کريم، يکي از ويژگيهاي عبادالرحمان (بندگان خدا) را وفاي به نذر ميداند؛ يعني اگر کسي نذري کرد، بايد حتما به نذر خود پايبند باشد؛ چرا که نذر، نه تنها با توحيد، تسليم و ادب در برابر خداوند جهان منافاتي ندارد، بلکه پيمان و وفا به آن هم محسوب ميشود. نذر، عين توجه به حق، توحيد، عبوديت و باوري براي رسيدن به قرب خالق هستي است و در سيره و سنت پيامبران الهي، اهل عصمت، طهارت و مومنان هم جاري بوده و است. با توجه به توضيحهايي که داده شد، نذر نوعي دعا، عبادت و درخواست از خدا محسوب ميشود. اين نذر ميتواند نذري مادي در قالب اطعامدادن يا کمک به ديگران باشد يا به صورت معنوي مانند ختم قرآن، ذکر صلوات يا رفتن به حج و تقديم ثواب آن به افرادي که قادر به انجام اين سفر معنوي نيستند. گاهي برخي از نذرها مانند آش ابو دردا يا آجيل مشکلگشا، بيمبنا هستند که مثل خيلي از مفاهيم بيمبناي ديگر، در دين وارد شدهاند و هيچ خاصيتي هم ندارند.
متاسفانه، برخي از نذرها هم به شکل ريا و رياکاري در عبادتهاي ما وارد ميشوند. نذرهاي رياکارانه، در راه قرب الهي و تقرب به مقام هستي نيستند و جنبه معنوي و عبادي هم ندارند. همانطور که عبادت و دعا هم ميتوانند از روي ريا انجام شوند، نذر هم ميتواند جنبه رياکارانه داشته باشد.
گاهي اصلا نذري در ميان نيست و هدف برخي از افراد از اطعام ديگران، به رخ کشيدن ثروت و قدرتشان است. مثلا افرادي که در روزهايي مانند اربعين يا عاشورا، بيشتر ثروتمندان و رجال سياسي را به اطعامي مفصل و تمام عيار دعوت ميکنند، ممکن است براي رضاي خدا اين کار را انجام ندهند و چه بسا هدفشان به نمايش گذاشتن ثروت و قدرتشان باشد.
بهتر است بدانيد که در دعا و اجابت نذر، درون و نيت انسانها و خلوص و پاکي قلب آنها مهم است. بد نيست که نذر، جنبه خيرخواهانه و اجتماعي و برآوردن نياز نيازمندان يا ارتقاي فرهنگي مانند تاسيس مدرسه يا پرداخت هزينه تحصيلي دانشجويان بيبضاعت داشته باشد.
دکتر سيدحسن علمالهدايي
استاد جامعه شناسي دانشگاه شهيد بهشتي
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن