می دانم روزی خواهد رسید




که تو نگاه می کنی و من؛




شعر می گویم...




تو می خندی و من؛




شعر می گویم...




تو راه می روی؛




آواز می خوانی؛




می نشینی؛




و شب ها...




با همان آرامش خاص خودت




به خواب می روی




و من؛




غَــــــزَل می گویم...غَـــــــزَل می شوم...




و تو می شوی اولین و زیباترین؛




کتاب شعرعاشقانه ی تاریخ که نَفَس می کشد ...