دو پسر در خانواده فقير و معمولي
پسر اول مدام نظارت پدر را بر خود احساس مي كند . او دائم از سوي پدر و مادر تحت كنترل است . از اين رو كوچكترين عمل او زير ذره بين برده شده و مورد نقد و بررسي است . و با شدت با آن برخورد مي شود . پسر اول معمولاً احساس دوگانه اي در خود دارد . از يك سو مدام به او تذكر مي دهند كه بزرگتر است ، بايد گذشت كند ، رفتار بزرگترها را داشته باشد حتّي رفتارهاي بچه گانه را انجام ندهد ، از سوي ديگر مدام در حال امر و نهي شدن است . در حالي كه در مقايسه با پسر دوم راحت تر و آزادتر است . معمولاً پسر بزرگتر رفتارهاي پدر را تقليد كرده و همان روش را برسر برادر كوچك انتقال مي دهد .
يك نكته هم در مورد فرزند بزرگ پسر آن است كه پس از ازدواج علاقه دارد ، در رابطه با همسر خود در برخي موارد حالت كودكانه يافته و همسر ش نقش مادري را هم ايفاء كند.