بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 از مجموع 15

موضوع: جغرافياي شهري چيست؟

  1. #11
    alamatesoall آواتار ها
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی

    Fileupload

    مفهوم شهرنشيني:
    در جغرافياي شهري، از مفهوم شهرنشيني، تاكانون سه مورد زير بيشتر مورد توجه بوده است:

    1-تفسير جمعيت‌ شناختي؛ در تفسير جمعيت شناختي، مفهوم شهرنشيني بررسي فرايندي است كه در آن سهم تمركز جمعيت يك كشور در حوزه‌هاي شهري افزايش مي‌يابد و حوزه‌هاي روستايي و سكونتگاه‌هاي كم جمعيت به حوزه‌هاي شهري تبديل مي‌شوند.

    2-تفسير ساختاري يا اقتصادي؛ فرايندي است كه در آن، فعالين‌هاي كل جمعيت، به ويژه تغييرات به وجود آمده در ساخت اقتصادي به همراه صنعتي شدن، تحت تسلط سيستم اقتصادي، مورد تأكيد قرار مي‌گيرد.

    3-تفسير رفتاري؛ اين مفهوم از شهرنشيني، بر اساس آگاهي مردم در طول زمان و الگوهاي رفتاري آنها مطرح مي‌شود و مردم بر اثر اين آگاهي از سكونتگاه‌هاي غير شهري كنه مي‌شوند و در شهرها اقامت مي‌كنند.

    از آنچه كه از مفهوم شهرنشيني گفته شد مي‌توان نتيجه گرفت كه شهرنشيني فرايندي است كه در آن تغييراتي در سازمان اجتماعي سكونتگاه‌هاي انساني به وجود مي‌آيد كه حاصل افزايش، تمركز و تراكم جمعيت مي‌باشد. در واقع شهر نشيني فرايندي است كه در آن، تغييرات اجتماعي، نوگرايي و تمركز جمعيت صورت مي‌گيرد.

    مفهوم شهرگرايي:
    شهرگرايي را مي‌توان از شيوه زندگي ساكنين شهر تشخيص داد. ميزان جمعيت، تراكم جمعيت و نا‌همگني جمعيت در يك حوزه شهري، اثراتي در روابط ميان افراد و افزايش شرايط تفكيك مردم به جا مي‌گذارد كه در نهايت به جدايي گزيني گروه‌هاي مردم در شهر مي‌انجامد.

    مي‌توان گفت كه شهرگرايي، با تغيراتي در ارزش‌ها، رسوم اخلاقي، آداب و رسوم و رفتارهاي جمعتي همراه مي‌باشد. اين مفهوم در شهرگرايي، در تحقيقات مربوط به روانشناسي اجتماعي مردم شهر، از اعتبار مهمي برخوردار است.

    با توجه به دو مفهوم جدا از هم، شهرنشيني و شهرگرايي، به اين نتيجه مي‌رسيم كه كشوري ممكن است سهم بيشتري از شهرنشيني داشته باشد اما در سطح پاين شهرگراي قرار بگيرد. نمونه كامل اين وضع در شهرهاي بزرگ كشورهاي در حال توسعه ديده مي‌شود. بدينسان كه بخش مهمي از جمعيت كشورهاي در حال توسعه را غالباً مهاجرين روستايي و سكونتگاه‌هاي كم جمعيت تشكيل مي‌دهند. اما با گذشت ساليان دراز ئ زندگي در شهرهاي چند ميليوني، اين مردم هنوز هم به سنتها و فرهنگ روستايي و بومي خود پاي‌بند مانده‌اند.

    به طور كلي شهرگرايي در مفهوم وسيع آن، به همه خصيصه‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي شيوه زندگي شهري اطلاق مي‌شود و بر خلاف شهرنشيني، شهرگرايي يك فرايند رشد شهري نمي‌باشد بلكه مرحله نهايي و نتيجه شهرنشيني محسوب مي‌گردد.

  2. #12
    alamatesoall آواتار ها
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی

    Fileupload

    رفتار اجتماعي و فضاي شهري:
    در اغلب نواحي جغرافيايي، رفتارها، نگرش‌ها، عقايد اجتماعي- سياسي مردم شهر، تحت تأثير محله مسكوني، نوع اشتغال، سن و ساخت اجتماعي- اقتصادي خانواده‌ها قرار مي‌گيرد. چنانچه در امر انتخابات، آراء مردم به احزاب سياسي نيز از شرايط خاص اجتماعي- اقتصادي فضاي شهري تأثير مي‌پذيرد.

    آسيب شناسي اجتماعي نيز ابعاد ديگري از رابطه مستقيم فضاي زندگي، حوزه‌هاي اجتماعي و رفتارهاي انساني را ر وشن مي‌سازد.ميزان مرگ و مير كودكان، كيفيت تسلط امراض در خانواده‌ها در ارتباط با متغير فقر، ثروت، كيفيت مسكن، شرايط بهداشت و درمان عمل مي‌كند. بدينسان كه ميزان درآمد خانواده‌ها، سهولت دسترسي به پزشك و درمان را امكان‌پذير مي‌سازد و از مرگ و مير اعضاي خانواده‌ها مي‌كاهد.

    مفهوم مادرشهر:
    Metropolis يا مادرشهر، از ريشه يوناني و از دو كلمه Meter (مادر) و Polis (شهر) تشكيل شده است. تعاريفي كه از مادرشهر شده است به شرح زير مي‌باشد:

    1-مادرشهر، شهري است كه ازنظر مركزيت دولتي، فعاليت اقتصادي يا فرهنگي بر ساير سكونتگاه‌ها برتري داشته باشد. اين شهر ممكن است شهر اصلي يك ناحيه، يك ايالت-استان و يا يك كشور و گاهي پايتخت آن باشد. برابر اين تعريف، مي‌توان عنوان مادرشهر را در مورد هر شهر بزرگ به كار برد.

    2-در نظريه مكان مركزي، مادرشهر به شهري گفته مي‌شود كه حداقل داراي يك ميليون نفر جمعيت باشد و در سلسله مراتب شهري بتواند به صورت مركز كنترل اقتصاد جديد درآيد تا بر ناحيه‌اي از 5 ميليون تا30 ميليون نفر جمعيت مسلط گردد.

    3-مادرشهر، مكاني است كه در داخل آن، حداقل 500000 نفر در فاصله زماني 45 دقيقه از مركز شهر زندگي مي‌كنند و وسيله طي اين فاصله نيز براي اكثريت جمعيت شهر قابل دسترسي مي‌باشد.

    4-ناحيه مادرشهر، به نواحي گفته مي‌شود كه تحت تأثير مادرشهر قرار مي‌گيرند و در داخل وسعتي به فاصله زماني دو ساعت از مركز شهر مادر واقع شده‌اند. در داخل ناحيه مادرشهر، شهرك‌هاي اقماري و حومه‌ها قرار مي‌گيرند.
    مادرشهر ضمن تأثير گذاري بر ناحيه خود، از ناحيه خود به وسيله وجود نقاط گذران اوقات فراغت، پاركها، درياچه‌ها و متل‌ها تأثير مي‌پذيرد.

    سه خصيصه عمده مادرشهرها:
    مادرشهرهاي بزرگ امروزي داراي سه خصيصه عمده به شرح زير مي‌باشند:

    1)عدم تمركز در مادرشهرها: پيشرفت روز افزون در زندگي امروز، حمل و نقل جديد و ارتباطات پيشرفته، به مردم شهرها امكان داد تا محل زندگي خود را دور از شهرها انتخاب كنند و اين جابجايي جمعيت شهري، ابتدا با قطارهاي بين شهري و حومه‌اي شروع گرديد. سپس با ترامواهاي برقي، سير تكاملي پيمود. در مرحله آخر، اتومبيل، بيشترين مردم شهرها را به حومه‌ها و شهرك‌هاي خوابگاهي رساند. تكامل يابي تكنولوژي و حمل و نقل در امر انتخاب محل كارخانه نيز مؤثر افتاد. حمل و نقل با كاميون‌هاي بزرگ، احداث بزرگراه‌ها و جابجايي عظيم نيروي انساني، مكان‌هاي جديدي را براي احداث صنايع تدارك ديد و به مانند گذشته در مجاورت آبراهه‌ها يا نزديك راه‌آهن احداث نمي‌شوند.

    2)تخصص‌يابي: دومين خصيصه جامعه مادرشهري، سطح بالاي تخصص‌يابي آنهاست كه تنها در داخل مرزهاي آن مي‌توان ديد. بازتاب اين تخصص‌يابي در كيفيت كاربري زمين، موارد تجاري و صنعتي به روشني قابل مشاهده مي‌باشد. بدينسان كه بخش‌هاي داخلي هر مادرشهر يا مناطق داخلي آنها، هر يك به فعاليت و كاركرد ويژه‌اي اختصاص مي‌يابد كه مراكز خريد، منطقه ادارات، منطقه صنعتي شهر، منطقه مسكوني و منطقه گذران اوقات فراغت از آن جمله است.

    3)وابستگي متقابل: يكي از نتايج، امر وابستگي متقابل مي‌باشد. بدينسان كه به موازات افزايش تنوع شغلي در شهروندان و شركت‌ها، امر وابستگي مناطق داخلي شهرها و حومه‌ها با مادرشهر اصلي بيشتر مي‌شود. اين وابستگي متقابل مناطق داخلي مادرشهر با منطقه نفوذ، در تقاضا براي فرصت‌هاي اشتغال، مواد غذايي، پوشاك، پذيرايي، روزنامه‌ها و بيمارستان‌ها به خوبي نمايان مي‌گردد.
    در نهايت نتيجه مي‌گيريم كه جامعه مادرشهري، در يك كالبد فيزيكي، به يك بافت منسجم اجتماعي دست مي‌يابد و در نهايت، همه شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و قومي حوزه مادرشهر، در يك قالب فيزيكي- اجتماعي به هم مي‌پيوندند.

    توپوگرافي مادرشهرها:
    آنچه در زير مي‌آيد شش ويژگي جمعيتي و جامعه‌شناختي مادرشهري است كه تغييراتي را در ساخت اجتماعي و شرايط اكولوژيكي حوزه‌هاي مادرشهري سبب مي‌شود و اساس كار بررسي‌هاي مربوط به توپوگرافي اجتماعي مادرشهرها قرار مي‌گيرد:

    1) مادرشهرها و حومه‌ها: شهر مركزي يا مادرشهر، غالباً از مردمي با فرهنگ‌ها و پايگاه‌هاي اجتماعي- اقتصادي ناهمگن تشكيل مي‌شود. در حاليكه حومه‌هاي مادرشهري، غالباً از اين نظر يكدست مي‌نمايد. چهره اكولوژيك حوزه‌هاي مادرشهري، در كشورهاي توسعه‌يافته و در حال توسعه، از دو بخش كاملاً متفاوت، از نظر فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي تشكيل مي‌شود: شهر و حومه.

    از نظر محيط زيست شهري، مادرشهرها، غالباً داراي آلودگي صوتي، بالابودن ميزان جرم و جنايت و تراكم بيش از حد جمعيت در پاره‌اي از محلات مي‌باشند كه تربيت صحيح كودكان و نوجوانان را با مسائلي روبرو مي‌سازند. در حالي كه حومه‌هاي مادرشهري، جامعه انساني كوچكي را به وجود مي‌آورد كه در آنها محيط زيست سالم، به دور از آلودگي هوا، آلودگي صوتي و ناهنجاريهاي اجتماعي، محيط انساني دوست داشتني و احساس مسؤوليت نسبت به همه حومه‌نشينان به وجود مي‌آيد.

    2) مادرشهرها و متولدين خارجي: مادرشهرهاي كشورهاي در حال توسعه، در نتيجه مهاجرت‌هاي بي‌امان روستايي توسعه مي‌يابند و در پاره‌اي از مادرشهرهاي كشورهاي توسعه‌يافته، مهاجرت‌هاي افراد خارجي در توسعه و گسترش مادرشهرها مؤثر مي‌افتند.

    3) مادرشهر و پايگاه زنان: در همه مادرشهرهاي كشورهاي در حال توسعه و توسعه‌يافته، زنان نسبت به مردان از پايگاه‌هاي اجتماعي- اقتصادي نازلتري برخوردارند و از نظر اخذ وام، فرصت‌هاي شغلي، امر استخدام، تشكيل سازمان‌ها و جمعيت‌ها و ميزان درآمد با مشكلات فراوان روبرو مي‌باشند به ويژه، در زماني كه سرپرستي خانواده خود را عهده‌دار مي‌شوند با درد و فقر كودكان خود را بزرگ مي‌كنند.



  3. #13
    alamatesoall آواتار ها
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی

    Fileupload

    بخش مركزي شهرها:
    شهرها، مانند موجودات زنده، جاندار و فعال مي‌باشند و اگر بخواهيم آنها را به همين عنوان ياد كنيم، بخش مركزي شهرها به صورت قلب آنها خواهد بود. جايي كه آثار، علائم و زخمهايي از حوادث تاريخي، مذهبي و فرهنگي در ساس‌ترين بخش اين موجود زنده، عامل شكننده و خرد كننده ظاهر خواهد شد. زيرا نه تنها ظهور و پيدايش رويدادهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي در گسترش فعاليت، رشد، توقف و ركود اين بخش مؤثر مي‌افتد، بلكه حوادث طبيعي نيز مثل زلزله، سيل و خشكسالي به شدت آن را تحت تأثير عوامل منفي خود قرار مي‌دهد.

    پيدايش و رشد بخش مركزي شهرها در نواحي مهم جغرافيايي سابقه تاريخي دارد كه از آن ميان ناحيه خاور ميانه، كانون ظهور اولين تمدن‌هاي شهري بوده است.

    شناخت مرزهاي بخش مركزي شهرها:
    با مطالعه ويژگي‌هاي جغرافيايي كه در بخش مركزي شهرها مشاهده مي‌شود تا حدي مي‌توان حدود و مرزهاي آن را باز شناخت. در تعيين حدود و مرزهاي بخش مركزي شهرها، مشاهدات محلي، نقشه شهر، اطلاع از وضع تجارت، سازمان‌هاي اداري و بخش خدمات از عوامل مهم بررسي خواهد بود.

    فشار و تراكم جمعيت در پياده‌روهاي بخش مركزي شهرها بسيار چشمگير ست. اكثر اوقات با مطالعه نقشه بخش مركزي شهرها با اين واقعيت آشنا مي‌شويم كه توسعه كاركردهاي بخش مركزي، در برابر موانع طبيعي، انساني و فرهنگي متوقف مي‌شود در نتيجه توقفي در گسترش مرزهاي بخش مركزي به وجود مي‌آيد. به تدريج كه از مرزهاي بخش مركزي شهرها دور مي‌شويم به سرعت واحدهاي مسكوني افزايش مي‌يابد و از تعداد مؤسسات و سازمان‌هاي دولتي كاسته مي‌شود. در مرزهاي بخش مركزي شهرها و يا در مجاورت آن، مدارس قديمي، دانشگاه‌ها، فعاليت‌هاي هنري و فرهنگي، كتابفروشي‌ها و چاپخانه‌ها افزايش مي‌يابد.

    موارد مورد بررسي در بخش مركزي شهرها:
    به هنگام بررسي ميزان كاهش فعاليت‌هاي اقتصادي بخش مركزي شهرها، لازم است با توجه به ميزان اشتغال در گذشته و حال، روي پنج مورد زير بررسي‌هايي صورت بگيرد:

    I)فعاليت‌هاي تبديل كننده (نظير توليدات كارخانه‌اي و ساختمان).
    Ii)خدمات توزيعي (نظير عمده فروشي و خرده فروشي، امر ارتباطي و حمل و نقل).
    Iii)خدمات توليدي (خدمات تجاري، بيمه و امور مالي).
    Iv)خدمات شخصي (پذيرايي، تعميرگاهي و ...).
    V)خدمات اجتماعي (درماني، آموزشي و اداري)

    مفهوم مگالاپليس:
    مگالاپليس (Megalopolis) به منطقه وسيعي گفته مي‌شود كه بيش از ده ميليون نفر جمعيت داشته باشد و داراي بيش از يك مادرشهر (متروپليتن) گردد. به عبارت ديگر حومه‌ها و شهرك‌هاي يك مادرشهر،در نتيجه توسعه وسايل ارتباطي و افزايش سرعت وسايل نقليه با حومه‌ها و شهرك‌هاي مادر‌شهرهاي ديگر پيوند مي‌خورد و از پيوند آنها، يك بافت زنجيري از مادرشهرها و شهرها به صورت وسيعترين شكل شهري تشكيل مي‌شود كه در اصطلاح جغرافيايي به آن مگالاپليس (Megalopolis) گفته مي‌شود.



  4. #14
    alamatesoall آواتار ها
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی

    Fileupload

    در تشكيل بافت زنجيري از حوزه‌هاي مادرشهري و ايجاد مگالاپليس عوامل چندي نظير شرايط طبيعي، زمينه‌هاي مساعد طبيعي، عوامل اقتصادي، جغرافياي فرهنگي و گذشته تاريخي ناحيه مؤثر است.

    در مگالاپليس‌هاي جهان، شهرهاي مركزي تراكم جمعيت را به شدت بالا مي‌برند و به تدريج كه از آنها فاصله بگيريم كاهش سريع جمعيت در واحد سطح ديده مي‌شود. ميان حوزه‌هاي مادرشهري مگالاپليس، چشم‌انداز‌هاي جالب طبيعي به سرعت به اشغال واحدهاي مسكوني، تأسيسات و سازمان‌هاي شهري در مي‌آيد و بافت زنجيري حوزه‌هاي مادرشهري را استحكام مي‌بخشد. از طرفي زمين‌هاي نيمه باير، املاك پر وسعت، پارك‌هاي طبيعي و پايگاه‌هاي نظامي، گسيختگي ميان حوزه‌هاي مادرشهري در محدوده مگالاپليس ايجاد مي‌كند.مگالا پليس‌ها معمولاً شكل خطي يا كريدوري دارد و مسير آن ممكن است در طول سواحل طبيعي و حوزه‌هاي منابع معدني شكل بگيرد.

    مگالاپليس‌ها تراكم عظيمي از مردم، بانكها، امور تجاري، شركت‌هاي بيمه، عمده فروشي، خرده فروشي،مراكز پذيرايي و تفريحي و فعاليت‌هاي شديد حمل و نقل را در خود جاي داده‌اند. غير از اين موارد فعاليت‌هاي ديگري نظير مديريت، نمايندگي‌هاي مسافربري، سازمان‌هاي تبليغاتي، دفاتر وكلاي حقوقي، دانشكده‌ها، دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقيقاتي نيز صورت مي‌گيرد.

    زمين‌هاي مگالاپليس‌ها از نظر قيمت بر ساير زمين‌هاي شهر پيشي مي‌گيرند و در هسته‌هاي اصلي و فرعي مگالاپليس‌ها زمين قيمت فوق‌العاده‌اي پيدا مي‌كند. اغلب حوزه‌هاي به هم پيوسته مگالاپليس، تحت نفوذ يك مركز بزرگ قرار مي‌گيرند و اين مركز بزرگ، نفوذ و قدرت زيادي در مگالاپليس به دست مي‌آورد. مگالاپليس‌ها از حداكثر درآمد و ثروت برخوردار مي‌شوند. جريان دائمي ترافيك زميني و خطوط هوايي، ارتباط تلفني و تلويزيوني در محدوده مگالاپليس، همه سطوح آن را به هم پيوند مي‌دهد.

    حومه‌هاي شهري:
    حوزه‌اي كه غالباً به منطقه مسكوني اختصاص مي‌يابد و در بيرون از شهر واقع است حومه ناميده مي‌شود و ممكن است به صورت يك روستا جلوه كند و يا يك شهر را شامل گردد. اين بخش اغلب به صورت منطقه مسكوني- خوابگاهي در مي‌آيد و به طور گسترده از نظر فرصت‌هاي اشتغال و خدمات به بخش مركزي شهرها وابسته مي‌شوند.
    حومه‌ها تأمين كننده نيروي كار شهري و مصرف كننده كالا و خدمات شهري مي‌باشند. در حاليكه شهرهاي اقماري، جذب كننده نيروي انساني و توليد كننده كالا و خدمات هستند.

    از قرن نوزده، به جهت نارسايي‌ها و آلودگي‌هاي بخش قديمي شهرها، حومه‌ها براي زندگي خانواده‌هاي طبقه ثروتمند و طبقه متوسط شهري انتخاب گرديد. در قرن بيستم، ورود اتومبيل به خانواده‌هاي شهري، افزايش وسايل حمل و نقل عمومي و ساختمان واحدهاي مسكوني از طرف شركت‌هاي ساختماني در مرزهاي دهشهر، حومه‌نشيني راه تكامل پيمود. در نيمه دوم قرن بيستم، احداث پارك‌هاي اداري و پارك‌هاي صنعتي، حومه‌هايي با كاركردهاي اداري و صنعتي به وجود آورد.

    براي حومه‌هاي شهري مي‌توان امتيازاتي به شرح زير در نظر گرفت:

    1)هر طبقه‌اي از جامعه، در حومه‌هاي ويژه‌اي زندگي مي‌كنند زيرا انتخاب نوع حومه‌ها، مستقيماً به درآمد خانواده‌ها بستگي دارد.

    2)اعتبار اجتماعي و فرهنگي حومه‌هاي شهري، در اغلب موارد، بيش از مناطق مسكوني در داخل شهرها مي‌باشد.

    3)در اغلب حومه‌ها، فضاي سبز و فضاي آزاد به ميزان كافي در دسترس حومه‌نشينان قرار دارد و تراكم واحدهاي مسكوني مثل شهرها نمي‌باشد.

    عاملي كه در امر حومه‌نشيني و توسعه حومه‌ها مؤثر بوده‌اند عبارتند از:

    الف) احداث بزرگراه‌ها؛
    ب) عامل اتومبيل؛
    ج) عامل تلفن؛
    د) آلودگي‌ محيطهاي شهري؛
    ھ) جدايي گزيني طبقاتي؛

    شهر و مهاجرت‌هاي روستايي:
    در كشورهاي در حال توسعه، رشد سريع جمعيت و وسعت گيري ابعاد خانواده‌هاي روستايي، از عوامل مهم در مهاجرت جوانان روستايي به شهرها مي‌باشد. در اين قبيل كشورها به سبب كاهش ميزان مرگ و مير كودكان، خانواده‌هاي روستايي، همواره داراي فرزندان بيشتري مي‌باشند. محدود بودن ميزان آب و خاك در روستاها و روبرو شدن اين قبيل روستاها با اضافه جمعيت، خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ها نمي‌توانند معيشت روزمره خود را تأمين كنند.

    اين جريان، زمينه تصميم‌گيري براي مهاجرت به شهرهاي بزرگ را فراهم مي‌سازد. با توجه به نيروي كار موجود در روستاها و عدم دسترسي به فرصتهاي اشتغال، عده‌اي از جوانان روستايي ناگزير به شهرها مهاجرت مي‌كنند.

  5. #15
    alamatesoall آواتار ها
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی

    Fileupload

    مي‌دانيم كه انباشت سرمايه و امر توسعه، مستقيماً در نظام كنترل جمعيت تأثير مي‌بخشد. زماني كه همه ثروتها و درآمدها در شهرهاي بزرگ جمع مي‌شود، روستاييان جوان جهت تأمين زندگي خود به اين قبيل شهرها مهاجرت مي‌كنند. در تصميم‌گيري به مهاجرت، فرصت‌هاي آموزشي و تحصيلاتي نيز، مؤثر مي‌افتد. طبقه پر درآمد و بخشي از طبقه متوسط و زمين‌دار روستايي،آينده رضايت‌بخش فرزندان و جوانان خود را در بيرون از روستاها جستجو مي‌كنند. روشن است كه جوانان روستايي بعد از پايان تحصيلات، ديگر رغبتي براي بازگشت به روستا را نخواهند داشت، زيرا روستا، فاقد فرصت‌هاي اشتغال براي آنها مي‌باشد.

    مهاجرت‌هاي روستايي،سبب مي‌شود كه كه تغييراتي در شرايط اجتماعي، اقتصادي و سياسي مهاجرين و كل جامعه به وجود آيد كه در زير به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌شود:

    1-مهاجرت‌هاي روستايي، با توزيع مجدد جمعيت، اقتصاد ملي را تحت تأثير قرار مي‌دهند. گاهي اين توزيع مجدد جمعيت به نفع كشور تمام مي‌شود و زماني نيز به زيان آن پايان مي‌گيرد.

    2-روستاها با مهاجرت‌هاي روستايي، نيروي كارآمد خود را از دست مي‌دهند و در صورت دارا بودن مهارت‌ها در مهاجرين، اين جريان به نفع جامعه شهري خاتمه مي‌يابد. در غير اين صورت، شهر به سبب سطح نازل مهارت‌ها و تحصيلات مهاجرين، به شكل‌هاي مختلف، تحت فشار قرار مي‌گيرد.

    3-چون اغلب مهاجرين روستايي در سنين جواني به شهرها مهاجرت مي‌كنند مي‌توانند به سرعت در مشاغل غير حرفه‌اي جذب شوند.

    4-اشتغال دائمي مهاجرين روستايي، با مدت زمان اقامت آنها در شهرها ارتباط دارد.

    5-مهاجرين روستايي معتقدند كه از نظر تأمين زندگي و ادامه حيات، شهر به آنها اطمينان خاطر بيشتري مي‌بخشد.

    6-در كشورهاي آسيايي، افريقايي و امريكاي لاتين، اگر كوچكترين تحولي در شرايط اقتصادي و يا كاهش ميزان بيكاري صورت بگيرد مسلماً در مرحله اول، شهرهاي بزرگ را شامل خواهد بود. مهاجرين روستايي اين جريان را به خوبي درك كرده‌اند.

    7-براي مهاجرين روستايي اشتغال ناقص و موقتي در شهرها، بسيار سودمندتر از اشتغال ناقص در روستاها مي‌باشد.

    8-شهر، مهاجرين روستايي را مي‌پذيرد و به سبب نياز، آنها را در مشاغل غير حرفه‌اي به كار مي‌گيرد. آموزش مهاجرين در مشاغل غير حرفه‌اي هيچگونه هزينه‌اي براي شهر ندارد. با اين حال، شتاب مهاجرت‌هاي روستايي به شهرها، سبب توسعه شهري نسنجيده و نا موزون مي‌گردد و شهر خدمات بيشتري مي‌طلبد. تلاش‌ها در جهت تأمين حداقل ممكن در خانه‌سازي، بهداشت و درمان، آموزش، آب و برق، فاضلاب و احداث خيابان به كار مي‌افتد. اين تلاش‌ها با گذشت بيش از 20 سال نيز به نتيجه نمي‌رسد.

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •