تامين امنيت براي زنان بيسرپرست
جرمها و بزهكاريهاي زنان، مسالهاي است كه بيش از هر چيزي نيازمند موشكافي اجتماعي است، اما آنچه در اين ميان مهم است و پررنگ ديده ميشود اين است كه زنان در بدو ورود به دنياي مجرمان به عنوان ابزار كار براي مردان استفاده ميشوند. آنچه ديده ميشود اين است كه اين زنان از سوي مردان براي رسيدن به مقاصدشان مورد سوءاستفاده قرار ميگيرند.
مردان بخوبي ميدانند كه زنان به خاطر جنسيتشان هميشه بيش از مردان مورد اعتماد هستند و در راستاي جلب اعتماد مردم به قصد كلاهبرداري يا دزديهاي مرسوم از يك زن به عنوان طعمه استفاده ميكنند تا بتوانند قدم اول را بخوبي بردارند.
زناني كه وارد اين باندها ميشوند از آنجا كه از حمايت قضايي، حقوقي و اجتماعي درست برخوردار نيستند، در اين دستهها به فعاليت مي پردازند. زناني كه با افرادي ديگر همدست ميشوند يا مقدمات جرم را فراهم ميكنند، به اصطلاح حقوقي معاونت در جرم دارند. در اين بين برخي از آنها كه استعدادشان بيشتر از بقيه شكوفا ميشود، سعي ميكنند كمكم از گروه جدا شوند و مستقل كار كنند تا درآمد بيشتري نصيبشان شود. راز موفقيت آنان حربه زنانهاي است كه با آن دست به اغواگري ميزنند و از پس نقشههايشان برميآيند.
تكديگري يكي از وروديهاي ارتكاب جرم در زنان است. اين زنان دو گروه هستند. دستهاي كه خودسرپرست هستند و اداره خانواده به عهده آنان است و دسته ديگر زنان بيسرپرستي كه خانوادهاي ندارند و در جامعه رها شدهاند. اين زنان يا به سرقت و جيببري رو ميآورند، يا به زنان خياباني تبديل ميشوند يا اين که به تكديگري ادامه ميدهند.
آنچه بايد ديده شود و نميشود كمبود سازمان و ارگاني قضايي يا اجتماعي است كه متولي اين زنان باشد و آنها را ساماندهي كند. اگر دولت براي اين زنان جا و مكاني در نظر بگيرد، آنها شناسنامهدار شوند و كار مناسب براي آنها فراهم شود در واقع نهتنها امنيت خودشان تامين شده است بلكه امنيت جامعه هم بالا خواهد رفت.
شهناز سجادي ـ حقوقدان





U
پاسخ با نقل قول
