سلام
ببخشید طه جان و سایر دوستان من چند روزی سیستمم دچار مشکل حاد شده بود و ارسالام سخت صورت میگرفت الانم یکی از دوستان برام لینک کرده بود که ازش ممنونم
جای همه شما دوستان در این همایشی که اخرش 5نفره بود خالی بود
من بودم و مدیر کل -همسرشون شیما خانم -کاربر شب بارانی با همکلاسیششیمیستم قرار بود بیاد که گفت کلاس دارم نیومد
متاسفانه یکی از دوستان تهرانی(مینا خانم) هم که قرار بود بیاد دو شب قبلش به بنده خبر دادن که تصادف کردن و سرشون شکسته وچند شبی تو بیمارستان بستری بودن و همه روزه به نمایندگی از باشگاه جویای احوالاتشون هستیم که شکر خدا بهترن و دو روزه مرخص شدن.
خوب گفتم حضور 5 نفر به هم رسید و پای پله های برقی سالن خلیج فارس بهم رسیدیمدر حین حرکت در مورد مسائل مختلف با حسین عزیز صحبت کردیم (خانوما هم که با خودشون صحبت میکردن
) شب بارانی دیرش شده بود و خواست زودتر با دوستش بره جمع شدیم جایی کمی صحبت کردیم و تشریف بردن من موندم و به اتفاق حسین اقا و خانومش تا نزدیک ساعت 4 تمام نمایشگاهو زیر و رو کردیم و صحبتهامون درباره باشگاه رو ادامه دادیم و بعدش رفتیم خونه
تموم شد طه جان