فقر و نداری یکی از پدیده های نامطلوب زندگی اجتماعی است. فقر یعنی محرومیت از داشتن چیزهایی که هر یک از اعضای جامعه حق دارند آنرا داشته باشند. در ادبیات ملل فقر به معنای نداشتن امکانات اولیه رفاهی است و افرادی که از چنین امکاناتی محرومند فقیر نامیده می شوند. درهرجامعه فقر را می توان از روی مشخصات و نشانه های متعددی چون سوء تغذیه، تعلیم و تربیت ناقص، کمبود بهداشت، بیسوادی، میزان نیروی کارغیر ماهر، مسکن نامناسب، خانواده های پر جمعیت، پائین بودن درآمد سرانه، توزیع ناعادلانه ثروت، فاصله طبقاتی، رانت خواری، تورم بالای اقتصادی، ساختار مالیاتی نا مناسب و بالاخره بیکاری و کم کاری، شناسائی کرد.

فقرهولناک ترین واقعیتی است که انسان با آن به مقابله می پردازد، به طوریکه امام علی(ع) در این رابطه می فرماید اگر فقر چون شخصی بر من مجسم می شد او را می کشتم، و یا هنگام نصیحت فرزندش محمدبن حنیفه، فقر را به عنوان مرگ بزرگتر یاد کرده و از آن به خدا پناه می برد، ایشان می فرمایند فرزندم، من درباره تو از فقر بیمناکم، از آن به خدا پناه ببر زیرا فقر موجب نقصان دین و سرگردانی عقل و دشمنی است. اسلام از فقر گریزان است و آنرا همسایه دیوار به دیوار کفر می داند و با همان شدتی که با کفر مبارزه می کند با فقر نیز به مبارزه برمی خیزد. اساساً مسائل اقتصادی به خاطر نقش ضروری و حیاتی که در زندگی فردی و اجتماعی بشر دارد، از نظر اسلام بسیار مورد اهمیت قرار گرفته است. وجود بیش از ۴۵۰ آیه در قران که در آنها به ابعاد مختلف این بحث اشاره شده خود گواه این مدعا است. همچنانکه خداوند در قران می فرماید، هر مصیبتی به شما رو آورد نتیجه اعمال زشت خود شماست، (شوری آیه ۳۰) بنابراین ریشه فقر خود انسان است یعنی به عبارتی او عدالت را به فراموشی می سپارد و ناسپاس و ظالم می شود. استثمار، انحصار طلبی و احتکار ثروت از جمله مصادیق بارز ظلم می باشند. در واقع پایمال کردن حقوق زحمتکشان، مکیدن خون زیر دستان، رباخواری و ستم های دیگر است که اکثریت مردم را به فقر می کشاند نه کمبود منابع طبیعی. مجازات فقیر بودن نیز سنگین است.

شخص فقیر در مقایسه با دیگرافراد جامعه معمولاً مدت کمتری زندگی می کند، اغلب بیمار می شود و بر اثر فقر و کمبود مواد غذائی و لوازم بهداشتی به مشکلات جسمی و فکری بیشتری دچار شده و با بحران های شخصی بیشتری روبرو می شود. دارای تحصیلات کمتری است و موقعیت های کمتری برای پیشرفت دارد. در مقابل خطرات زندگی مصونیت کمتری داشته و کمتر قادر به استفاده از امکانات ناچیز خود می باشد، در حقیقت وی به خاطر داشتن چنین وضعی مجازات می شود. حتی نسبت پرداخت مالیات در طبقه فقیر بیشتر است، چون کسانی که از درآمد بیشتری برخوردارهستند از طریق رشوه، لابی گری، سهیم کردن قدرتمندان در منفعت، یا خیلی کم مالیات می دهند و یا اصلاً مالیات نمی دهند.

طبقه فقیر در جامعه، برخی از کارهائی را که دیگر طبقات اجتماعی حاضر به انجام آنها نیستند، با پول کمتری انجام می دهند مثل، خانه داری، نظافت و یا در کارهائی که انجامشان خطرناک است مانند فروش و توزیع مواد مخدر بیشتر از افراد این طبقه استفاده می شود. در بیمارستان های دانشگاهی و آموزشی بصورت موجودات آزمایشگاهی در آزمایشات پزشکی به تحقیقات طبی کمک می کنند و یا به دلیل فقرو مشکلات زندگی مبادرت به فروش اعضای بدن خود می کنند و کار بیماران ثروتمند را آسانتر می سازند. ویژگیهای فقر را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد: ۱ ویژگیهای اقتصادی مثل مبارزه دائم برای زنده ماندن، بیکاری و کم کاری، دستمزدهای پائین، مشاغل بدون مهارت، کارکردن کودکان، نبود پس انداز، کمبود همیشگی پول، نبود ذخیره مواد غذائی در خانه، خریدهای جزئی مواد غذائی، گرو گذاشتن لوازم شخصی، قرض گرفتن از نزول خواران ۲ ویژگی های روانی مثل احساس شدید بی ارزشی، درماندگی، متکی به دیگران بودن،خود را کم شمردن ۳ ویژگی های اجتماعی مانند زندگی در محله های پر جمعیت، نداشتن اوقات فراعت، نداشتن وقت لازم جهت تربیت فرزندان، توسل مکرر به خشونت، استفاده از پرخاشگری در تربیت فرزندان، کتک زدن زن، آشنائی به امور جنسی، رها کردن فرزندان در جامعه، اعتیاد، سرقت، روسپیگری، تعدی، تجاوز و ولگردی از بارزترین آثارو ویژگی های فقر هستند. امروزه فقدان مدیریت قوی در امور اقتصادی جامعه از مهمترین عوامل ایجاد فقر است. ضعف مدیریت اقتصادی، منجر به برروز پدیده های نامطلوبی چون تورم بالا، بیکاری، کسادی، ورشکستگی، بازار سیاه و بلاتکلیفی در جامعه می شود. در جوامعی که توزیع ثروت عادلانه نیست، عده ای برای دست یافتن به ثروت بیشتر از طریق نامشروع افدام می کنند.

به عبارت دیگر به اعمالی دست می زنند که غیر اخلاقی و خلاف قانون است. میزان این انحرافات در بین طبقات فقیر جامعه که امکانات آنان برای دسترسی به ابزار زندگی کم بوده و فرهنگ آنها در سطح پائین تری قرار دارد به طور محسوسی زیاد است. ارتکاب جرائم درطبقات فقیر، از شکافی که بین خواسته های جوانان آن طبقه با آنچه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. تمایل آنان برای دسترسی به موفقیتهای اقتصادی و فرهنگی با محدودیتی که برای رسیدن به این موفقیت دارند سرکوب می شود. از طرف دیگر موقعیت آنها ایجاب نمی کند که سطح خواسته های خود را پائین بیاورند، ازاین لحاظ احساس محرومیت شدید کرده و برای بدست آوردن فرصتهای مناسب به طرف جرم و جنایت سوق داده می شوند. پس می توان نتیجه گرفت که عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر، فشارهای حاصل از شکست در رسیدن به هدف های معین است.

در سالیان اخیر کوشش های زیادی از طرف کشورهای استعمارگر اعمال شده است تا نسبت به پیشرفت فرهنگی ملت های عقب مانده، فقر آنها را معلول عواملی چون کودنی، عقب ماندگی ذاتی و یا اتفاقات و مقدرات معرفی نمایند، و از جانب دیگر با کسانی که در صدد بر ملا کردن علل اساسی فقر برآمدند به شدت به مبارزه برخاسته اند. بنابراین، ایجاد بستر مناسب اقتصادی به دوراز تنش ایجاد فرصت های شغلی و توزیع عادلانه و بدون پارتی بازی برای جویندگان کار ایجاد رشد اقتصادی، یعنی افزایش تولید ملی و در نتیجه افزایش درآمد سرانه کنترل نرخ تورم جلوگیری از رانت خواری دراستفاده از منابع بانکی برقراری هر چه بیشتر عدالت اجتماعی کنترل نرخ رشد جمعیت کمک به رشد و توسعه تأمین اجتماعی و خدمات درمانی برای آحاد مردم بویژه اقشار آسیب پذیر تقویت امید و اطمینان به آینده در مردم با اجرای دقیق قانون و مقررات از جانب مسئولین و مجریان و نظارت ممتد برعملکردها تقویت روحیه کارکردن در مردم و از بین بردن زمینه های کم کاری و تنبلی توسعه فضاهای آموزشی کسب و کار در جامعه و در اختیار قرار دادن اینگونه امکانات با حداقل هزینه برای متقاضیان کم بضاعت، از جمله اقداماتی است که می توانند در جهت پیشگیری و کاهش میزان فقر در جامعه موثر واقع گردند.

خداوند متعال درقران کریم تأکید می فرماید در وضع هیچ قومی دگرگونی ایجاد نمی کند، مگر آنکه در وضع خودشان تغییر ایجاد کنند. پس به امید روزی که به همت خودمان شاهد کشوری به دور از هرگونه مصائب خود ساخته بوده و شرمنده شهدائی که به خاطر امنیت و اعتلای این سرزمین جان با ارزششان را فدا نمودند نباشیم.


روزنامه مردم سالاری