401- از آب نمي ترسم .
402- اغلب براي تصميم گيري در مورد كاري بايد مدتهاي طولاني روي آن فكر كنم .
403- وقتي خواسته ام به كسي خوبي كرده و كمكش كنم ، اغلب در مورد نيت من دچار سوء تفاهم شده است .
404- مشكلي در بلعيدن ندارم .
405- معمولا" آرام هستم و به آساني عصباني نمي شوم .
406- مطمئنا" از ضربه زدن به مجرمين ، به شيوه خودشان ، لذت خواهم برد .
407- به دليل گناهاني كه مرتكب شده ام ، سزاوار مجازات سختي هستم .
408- از شكستها چنان ناراحت مي شوم كه نمي توانم آنها را از ذهنم بيرون كنم .
409- از اين كه هنگام كار كردن كسي مرا نگاه كند ناراحت مي شوم ، حتي زماني كه مي دانم مي توانم آن كار را به خوبي انجام دهم .
410- اگر كسي در صف از من جلو بزند ، آن قدر ناراحت مي شوم كه به او اعتراض مي كنم .
411- گاهي فكر مي كنم به درد هيچ كاري نمي خورم .
412- در دوران مدرسه ، اغلب غيبت مي كردم .
413- يك يا چند نفر از افراد خانواده ام ، آدمهايي بسيار عصبي هستند .
414- گاهي مجبور شده ام با افراد گستاخ و مزاحم رفتار خشني داشته باشم .
415- درباره بدبختيهاي احتمالي آينده نگرانم .
416- عقايد سياسي محكمي دارم .
417- دوست دارم در مسابقات اتومبيل راني شركت كنم .
418- استفاده از حقه هاي قانوني ، به شرط آن كه منجر به قانون شكني نشود ، اشكالي ندارد .
419- عده اي هستند كه من از آنها آن قدرمتنفرم كه وقتي گرفتاري برايشان پيش مي آيد ، عميقا" خوشحال مي شوم .
420- انتظار كشيدن مرا عصباني مي كند .
421- اگر ديگران فكر كنند كه من كاري را درست انجام نمي دهم ، آن كار را كنار مي گذارم .
422- كوچكتر كه بودم ، شيفته شور و هيجان بودم .
423- براي غلبه بر رقيب خود ، حاضرم هر كاري بكنم .
424- از اين كه مردم در خيابان ، فروشگاه ، و . . . مرا نگاه كنند ناراحت مي شوم .
425- مردي كه در دوران كودكي از من نگهداري مي كرد ( مانند پدر يا ناپدري ) نسبت به من خيلي سخت گير بود .
426- لي لي و طناب بازي را دوست داشتم .
427- تا بحال هرگز يك شبح نديده ام .
428- تاكنون چندين بار نظرم را درباره شغل دائمي خود تغيير داده ام .
429- هرگز بدون تجويز پزشك ، دارو يا قرص خواب آور مصرف نمي كنم .
430- اغلب از اين كه بد اخلاق و زود رنج هستم تاسف مي خورم .
431- در مدرسه هميشه نمره انضباطم بد بود .
432- من شيفته آتش هستم .
433- هنگامي كه مجبور باشم ، تنها آن قسمت از حقيقت را مي گويم كه براي خودم ضرري نداشته باشد .
434- اگر من با چند تن از دوستانم دچار گرفتاري مي شديم ، و همه به يك اندازه مقصر بوديم ، ترجيح مي دادم كه همه تقصيرها را خودم بر عهده بگيرم ، اما دوستانم را لو ندهم .
435- اغلب اوقات از تاريكي مي ترسم .
436- هنگامي كه مردي زني را ملاقات مي كند ، معمولا" به جنبه هاي جنسي زن فكر مي كند .
437- معمولا" با افرادي كه مي خواهم آنها را راهنمايي يا اصلاح كنم ، بسيار رك هستم .
438- از تصور وقوع يك زمين لرزه به وحشت مي افتم .
439- بلافاصله يك نظر يا فكر خوب را صد در صد قبول مي كنم .
440- معمولا" به جاي راهنمايي خواستن از ديگران ترجيح مي دهم خودم كارها را حل و فصل كنم .
441- از اين كه در محل در بسته و يا جايي شبيه انباري باشم ، مي ترسم .
442- بايد قبول كنم كه گاهي بي دليل درباره چيزهايي واقعا" بي اهميت نگران شده ام .
443- هرگز نظر بد يا احساس ترحم خودم را نسبت به ديگران پنهان نمي كنم ، ولو آن كه از من برنجد .
444- من آدم بسيار حساسي هستم .
445- غالبا" زير دست كساني كار كرده ام كه كارها را طوري جور مي كنند كه امتيازها نصيب خودشان شود ، اما بتوانند اشتباهات را به گردن زير دستان خود بياندازند .
446- چون آدم كمرويي هستم ، گاهي دفاع از حقم برايم سخت است .
447- از ديدن زباله منزجر و يا وحشتزده مي شوم .
448- در عالم رويا براي خود يك زندگي خيالي ساخته ام ، كه در باره آن با ديگران حرف نمي زنم .
449- بعضي از افراد خانواده ام تند خو هستند .
450- نمي توانم هيچ كاري را خوب انجام دهم .
451- از اين كه اغلب اوقات احساس تاسفم را بيش از آنچه واقعا" هست نشان مي دهم ، احساس گناه مي كنم .
452- معمولا" قاطعانه از عقايد خودم دفاع مي كنم .
453- از عنكبوت نمي ترسم .
454- به آينده اميدي ندارم .
455- اعضاي خانواده و بستگان نزديكم روابط خوبي با هم دارند .
456- دوست دارم لباسهاي گران قيمت بپوشم .
457- حتي وقتي در مورد موضوعي تصميم گرفته ام ، ديگران مي توانند نظرم را به آساني تغيير دهند .
458- از ديدن بعضي حيوانات ناراحت مي شوم .
459- مي توانم به اندازه ديگران درد را تحمل كنم .
460- چندين بار من آخرين نفري بوده ام كه از تلاش براي انجام كاري دست كشيده ام .
461- از اين كه ديگران مرا وادار به عجله كنند ، عصباني مي شوم .
462- از موش نمي ترسم .
463- هفته اي چند بار احساس مي كنم كه گويي اتفاق خطرناكي در حال وقوع است .
464- اغلب اوقات احساس خستگي مي كنم .
465- تعمير كردن قفل درب را دوست دارم .
466- گاهي مطمئنم كه ديگران مي توانند افكارم را بخوانند .
467- دوست دارم مطالب علمي بخوانم .
468- از تنها بودن در يك مكان وسيع و سرباز مي ترسم .
469- گاهي احساس مي كنم كه دارم متلاشي مي شوم .
470- تعداد زيادي از مردم مرتكب رفتارهاي جنسي ناپسند مي شوند .
471- بارها در اواسط شب وحشت زده شده ام .
472- از اين كه فراموش كنم اشياء را كجا گذاشته ام ، بسيار ناراحت مي شوم .
473- كسي كه در بچگي بيش از همه به او دلبسته بودم و بيشتر از هركس ديگري او را تحسين مي كردم ، يك زن بود ( مادر ، خواهر ، عمه ، يا زن ديگري )
474- داستانهاي ماجراجويانه را بيشتر از داستانهاي عشقي دوست دارم .
475- اغلب گيج شده و فراموش مي كنم كه چه مي خواستم بگويم .
476- من آدم بسيار دست و پا چلفتي هستم .
477- انجام ورزشهاي خشن ( مثل بوكس ) را واقعا" دوست دارم .
478- از همه اعضاء خانواده ام متنفرم .
479- بعضي ها فكر مي كنند كه شناختن من مشكل است .
480- بيشتر اوقات فراغتم را به تنهايي مي گذرانم .
481- وقتي ديگران كاري مي كنند كه باعث خشم من مي شود ، نارضايتي خودم را نسبت به كارشان بيان مي كنم .
482- معمولا" تصميم گيري برايم سخت است .
483- مردم مرا آدم جذابي نمي دانند .
484- مردم با من خيلي مهربان نيستند .
485- اغلب احساس مي كنم كه به خوبي ديگران نيستم .
486- من خيلي لجوج هستم .
487- مصرف حشيش برايم لذت بخش بوده است .
488- بيماري رواني نشانه ضعف فرد است .
489- من گرفتار مواد مخدر يا الكل هستم .
490- ارواح يا اشياء مي توانند مردم را در جهت خوب يا بد تحت تاثير قرار دهند .
491- وقتي مجبورم تصميمات مهمي بگيرم ، احساس در ماندگي مي كنم .
492- هميشه سعي مي كنم خوشحال باشم ، حتي زماني كه ديگران ناراحت هستند يا ايراد مي گيرند .
493- هنگامي كه با مشكلي مواجه مي شوم ، در ميان گذاشتن آن با ديگران كمكم مي كند .
494- به اهداف اصلي خود در زندگي رسيده ام .
495- معتقدم كه مردم بايد مشكلات شخصيشان را براي خود نگه دارند .
496- اين روزها احساس فشار يا استرس زيادي نمي كنم .
497- فكر اين كه تغييراتي در زندگيم بدهم ، ناراحتم مي كند .
498- بزرگترين مشكل من ناشي از رفتار يكي از نزديكترين كسانم است .
499- از رفتن به دكتر متنفرم ‚ حتي موقعي كه مريض هستم .
500- با اين كه از زندگيم راضي نيستم ، اما در اين مورد كاري از دستم بر نمي آيد .
501- براي كاهش مشكلات و نگرانيها ، صحبت كردن با ديگران مفيد تر از دارو خوردن است .
502- من عادتهاي واقعا" مضري دارم .
503- مواقعي كه مشكلاتي پيش مي آيد ، ترجيح مي دهم ترجيح مي دهم ، كه ديگران به حل آن بپردازند .
504- معايبي دارم كه نمي توانم آنها را از بين ببرم .
505- كارهاي روزمره زندگي آن قدر حالم را به هم مي زند كه دلم مي خواهد همه آنها را رها كنم .
506- تازگيها به فكر خودكشي افتاده ام .
507- هنگامي كه ديگران مزاحم كارم مي شوند ، اغلب بسيار بد اخلاق مي شوم .
508- اغلب احساس مي كنم كه مي توانم فكر ديگران را بخوانم .
509- در مواقعي كه مجبورم تصميمات مهمي بگيرم ،عصباني مي شوم .
510- ديگران مي گويند كه من خيلي تند غذا مي خورم .
511- هفته اي يك بار يا بيشتر مست يا نشئه مي شوم .
512- كسي يا چيز پر ارزشي را از دست داده ام كه هرگز آن را فراموش نخواهم كرد .
513- گاهي آن قدر خشمگين و ناراحت مي شوم كه حال خودم را نمي فهمم .
514- قبول نكردن كاري كه ديگران از من مي خواهند برايم مشكل است .
515- خوشترين اوقات من زماني است كه تنها هستم .
516- زندگيم پوچ و بي معني است .
517- نمي توانم در شغلي براي مدت طولاني بمانم .
518- در زندگي اشتباهات زيادي داشته ام .
519- از اين كه در برابر ديگران زياد تسليم مي شوم ، ناراحتم .
520- تازگيها درباره خودكشي زياد فكر مي كنم .
521- تصميم گيري به جاي ديگران و تعيين شغل براي آنها را دوست دارم .
522- حتي اگر خانواده ام نباشد ، مي دانم كه هميشه كسي از من مراقبت خواهد كرد .
523- از ايستادن در صف جاهايي مثل سينما ، رستوران ، مكانهاي ورزشي ، و . . . متنفرم .
524- من سعي كرده ام خود را بكشم ، اما هيچ كس اين موضوع را نمي داند .
525- همه چيز در اطرافم بسيار سريع مي گذرد .
526- مي دانم كه سربار ديگران هستم .
527- بعد از يك روز بد ، معمولا" به مشروب نياز دارم .
528- بيشتر مشكلات من از بد شانسي است .
529- گاهي به نظر مي رسد كه نمي توانم حرف زدنم را قطع كنم .
530- گاهي بدون اين كه علتش را بدانم ، عمدا" خودم را زخمي مي كنم .
531- من ساعتهاي طولاني كار مي كنم ، حتي اگر شغلم ايجاب نكند .
532- معمولا" پس از اين كه خوب گريه مي كنم ، احساس مي كنم كه حالم بهتر شده است .
533- فراموش مي كنم كه چيزها را كجا مي گذارم .
534- اگر مي توانستم دوباره زندگي كنم ، تغيير زيادي در آن نمي دادم .
535- اگر افرادي كه به آنها اعتماد كرده ام كارهايشان را سر وقت انجام ندهند ، بسيار كج خلق مي شوم .
536- به دنبال هر ناراحتي ، سردرد مي گيرم .
537- از انجام دادن معامله اي كه در آن به طرف مقابل كلك بزنم ، خوشم مي آيد .
538- اغلب مردها هرچند وقت يك بار به همسرشان خيانت مي كنند .
539- اخيرا" نسبت به حل مشكلاتم بي علاقه شده ام .
540- يك بار به دنبال مشروب خوردن ، عصباني شده و ظروف و اثاثيه را شكسته ام .
541- اگر براي انجام كاري محدوديت زماني داشته باشم ، آن را بهتر انجام مي دهم .
542- يك بار به قدري از دست كساني عصباني شده ام كه احساس كرده ام دارم منفجر مي شوم .
543- گاهي افكار وحشتناكي در مورد خانواده ام به ذهنم مي آيد .
544- ديگران مي گويند كه من به مشروب معتاد هستم ، اما خودم موافق نيستم .
545- براي انجام كارهايم هميشه وقت كم مي آورم .
546- اين روزها دائما" به مرگ و زندگي پس از آن فكر مي كنم .
547- بيشتر اوقات چيزهايي را هم كه ممكن است هرگز به درد نخورد ، نگه مي دارم .
548- گاهي آن قدر عصباني شده ام كه در حين دعوا به كسي صدمه زده ام .
549- اخيرا" احساس مي كنم در هر كاري كه انجام مي دهم مورد آزمايش قرار مي گيرم .
550- در حال حاضر ارتباط زيادي با بستگانم ندارم .
551- گاهي به نظرم مي رسد افكارم را كه با صداي بلند بيان مي شوند ، مي شنوم .
552- هنگامي كه غمگين هستم ، معمولا" با ديدار دوستانم ناراحتيم از بين مي رود .
553- به نظر مي رسد هرچه كه الان برايم رخ مي دهد ، قبلا" نيز برايم رخ داده است .
554- هر وقت زندگي برايم سخت مي شود ، جز تسليم چاره اي نمي بينم .
555- حتي در خانه خودم ، به تنهايي نمي توانم به يك اتاق تاريك بروم .
556- فكر پول و درآمد ذهنم را خيلي به خود مشغول كرده است .
557- مرد بايد رييس خانواده باشد .
558- فقط در خانه خودم احساس آرامش مي كنم .
559- افرادي كه با آنها كار مي كنم ، مشكلات مرا درك نمي كنند .
560- از درآمدم راضي هستم .
561- معمولا" براي انجام كارهايم انرژي كافي دارم .
562- تعريف و تمجيد ديگران از من ، ناراحتم مي كند .
563- در اغلب ازدواجها ، يك يا هر دو طرف ناخشنودند .
564- تقريبا" هيچ وقت كنترل خود را از دست نمي دهم .
565- اين روزها به خاطر سپردن گفته هاي ديگران برايم مشكل است .
566- غمگيني يا ناراحتيم به كارم لطمه مي زند .
567- بيشتر زوجهاي متاهل نسبت به هم علاقه زيادي نشان نمي دهند .


ravansanji.ir