تغییرات اجتماعی :
بچه دار شدن می تواند باعث تغییرات بزرگی شود. نیازهای یک نوزاد تازه ممکن است حفظ روابط اجتماعی فعال را دشوار سازد. بچه دار شدن همینطور می تواند بر روابط بین پدر و مادر تاثیر سوء بگذارد چه اینکه برای آنها دشوار خواهد شد که وقت بیشتری را بعنوان زوج با هم بگذراند.
از آنجا که دیگربسیاری از افراد نزدیک به اعضای خانواده خود زندگی نمی کنند، بسیاری از والدین جدید کاملا منزوی هستند و مادران تازه ممکن است افراد زیادی که به آنها کمک کنند را در نزدیکی خود نداشته باشند. بویژه کسانی که از حمایت مادرشان برخوردار نیستند ممکن است این دوره را بسیار طاقت فرسا بیایند. حتی کسانی که خانواده و دوستانشان را در مجاورت خود دارند کماکان ممکن است برایشان دشوار باشد که از کسی کمک عملی تقاضا کنند.
روزنامه ها، مجلات و برنامه های تلویزیونی به ما می گویند که بچه دار شدن یک تجربه عالی است، ولی بخش دشوارتر آن را به ما نمی گویند. زنان بخاطر آنچه از وسایل ارتباط جمعی می شنوند و یا از آنچه دیگران درباره مادر شدن می گویند برخی اوقات فکر می کنند که بچه دارشدن باید با “بهترین” دوره زندگی مصادف شود. آنها فکر می کنند که هر کس دیگری می تواند بطور طبیعی وضع حمل کند و بسادگی و فوری تبدیل به یک مادر ایده آل شود. از اینرو این باورها برای آنها تقاضای کمک کردن را بسیار دشوار می کند.
ولی برای بسیاری از افراد این اسطورها درباره مادرشدن از آنچه که واقعا رخ می دهند بسیار فاصله دارند. وضع حمل کردن می تواند بسیار پر تنش باشد و مادر شدن نقش جدیدی است که فرد باید آن را یاد بگیرد مانند هر نقش دیگری که انسان در زندگی یاد می گیرد.
از زنان در این دوره و زمان ممکن است تقاضاهای بیشتری وجود داشته باشد تا از آنچه از مادران در گذشته توقع می رفت. آنها ممکن است عادت به کارکردن داشته باشند و در خانه ماندن به آنها حس انزوا بدهد و یا برای همکاران شان دلتنگی بکنند. ولی اگر آنها تصمیم بگیرند به کار بازگردند در آنصورت شاید دریابند که هم از پس کار برآمدن و هم به یک نوزاد تازه رسیدگی کردن ممکن است بسیار پر تنش باشد.
وقایع پر تنش زندگی :
ما همینطور می دانیم که کسانی که وقایع پر تنش را در گذشته و یا حال در زندگی تجربه کرده اند احتمال بیشتری دارد که افسردگی بعد از وضع حمل را پس از تولد نوزادشان تجربه کنند. بعنوان مثال، سقط جنین قبلی، از دست دادن مادر خود، مشکلات مالی، دردسرهای محل اقامت. و بالاخره مهمتر از همه باید به یاد داشت که تغییر عادی ترین عامل تنش در زندگی است، و هیچ چیز مانند تولد یک نوزاد زندگی فرد را تغییر نمی دهد
فاکتورهای دیگری که ممکن است در افسردگی پس ازایمان مشارکت داشته باشند مشتمل است بر :
• تجربه قبلی افسردگی به ویژه افسردگی پس ازایمان.
• فقدان حمایت از جانب همسر یا سایر نزدیکان.
• پریشانی یا ناامیدی در خلال یک تولد آسیب زا، مشکل یا پیش رس یا خاتمه دادن به حاملگی قبلی.
• رویدادهای فشار زای اخیر از قبیل نقل مکان یا داغدیدگی.
• مسائل جاری از قبیل فقر یا نگرانی های مالی.
• توقعات غیر واقع بینانه در رابطه با خویش یا نوزاد.
برخی زنان قادر به کشف دلایل روشنی برای احساس تشدید افسردگی خود نیستند، این هرگز به معنای غیر واقعی بودن احساسات آنها نیست.