نقل قول از احسان...:
پیامبر صلی الله علیه و آله برای خدا و در راه او چنان آزار دیده است که هیچ کس چنین آزار ندیده است.
در نبرد احد، صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند؛ اما فرمود: نفرین کننده برانگیخته نشدم، ولی دعوتگر و بخشایش گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ آنان نمی فهمند!
ابن مسعود می گوید: هنگامی که حضرت در سجده بود و قریشیان در اطرافش بودند، عقبه، پسر ابی معیط، پوسته و پرده نازک جنین شتری را آورد و بر پشت او افکند. پیامبر همچنان در سجده بود. فاطمه علیهاالسلام آمد و آن را از پشت او برداشت و عقبه را نفرین کرد. حضرت فرمود: خداوندا! قوم مرا هدایت کن؛ آنها نمی فهمند!
به افرادی که با مشکلات دست و پنجه نرم می کردند، مژده می داد: «اگر سختی بیاید و وارد این سوراخ شود، گشایش بیاید و وارد آن شود و سختی را بیرون کند!»
.
.
.
. خدایا چه زیباس تفکر این والا انسان که چنین رفتاری با توهین دشمنانش که سزای انها مرگ است دارد .
خدایا هیچ زمان پیامبرت دشمنانش را نفرین نمی کند ومن هم از او می اموزم ولی دعا میکنم که خدایا سزای عمل زشت دشمنان را به خودشان بازگردان ...امین
(انجام تغییرات بعلت ویرایش موضوع)