سازشناسی :معرفی سازهای مختلف به صورت مختصر
آئولوس
یکی از سازهای بادی قدیمی مردم یونان که نوعی قره نی و یا ابوا به حساب می آید با تفاوت اینکه دارای لوله دو شاخه بوده که یکی از آن دو معمولا سیر ملودی لوله دیگر را پشتیبانی می کرده است.
آئولوس یک نوع ساز باستانی متعلق به یونان است. این ساز جزو سازهای بادی با زبانه مضاعف و دارای دو نی می باشد که روی هر یک از آنها تعدادی سوراخ تعبیه شده است.
منبع: فرهنگ تفسیری موسیقی
بالابان
این ساز از یک لوله استوانه ای چوبی و یک قسمت سر مرکب از قمیشی دو زبانه ای تشکیل شده است. در روی لوله هفت سوراخ در جلو و یک سوراخ در عقب تعبیه شده است.
میدان صدای ساز، به اضافه تعداد کمی از فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی محلی، حدود دو اکتاو است.
طول ساز بدون زبانه 32 و در مجموع 40 سانتی متر است.
بالابان سازی محلی و متعلق به نواحی شمال غرب ایران است.
بالابان به نظر می رسد که کلمه ای به زبان آذربایجانی باشد.
فارسی آن را نرمه نای گفته اند.
بالايكا
بالالایکا: ساز ملی روسی، متعلق به خانواده گیتار، زهی و زخمه ای با مضراب، شکم ساز، سه ضلعی مثلث و گردن آن دراز که دستان های فلزی بر روی آن کوبیده و ثابت شده است.
این ساز معمولا دارای سه سیم از جنس روده است.
روس ها این ساز را در شش اندازه مختلف ساخته اند که در مجموع یک ارکستر بالایکا برای هر اندازه بالالایکا چند نوازنده از آن ها تشکیل می یابد.
منبع: فرهنگ تفسیری موسیقی
بانجو
بانجو سازی زهی و زخمه ای که با مضرابی سه گوش از جنس شاخ نواخته می شود. این ساز از یک گردن دراز و شکمی مدور و طبل مانند تشکیل شده که گاه دستان هائی بر گردن آن کوبیده و ثابت کرده اند، تعداد سیم های آن از پنج تا نه است.
می گویند این ساز در اصل از آفریقای شرقی تحت نام بان یا همراه بردگان سیاه آمریکا وارد شده است.
به هر حال این ساز در موسیقی جاز آمریکائی نقشی بسیار با اهمیت دارد.
منبع: فرهنگ تفسیری موسیقی
پیانو
این ساز در سیر تحول سازهای زهی و اصولا در زمان پیدایش موسیقی با قدمت شش هزار ساله، اولین بار توسط شخصی به نام بارتولمئو کریستوفوری یکی از اساتید مشهور سازنده کلاوسن، سازی که به عنوان پدر پیانو شناخته می شود و صدایی مانند سنتور دارد.
در سال 1790 میلادی در شهر فلورانس ایتالیا ساخته شد. این استاد بزرگ به فکر افتاد که نواقص کلاوسن را با تبدیل مضرابهای مختلف که با فشار شسصتی ها از زیر به سیم های ساز برخورد می کرد و تعویض به چکش رفع نماید. اختراع او در دنیای موسیقی اهمیت فراوان یافت. کریستوفوری احتمالا خود نیز نمی دانست چه تحول عظیمی در جهان موسیقی به وجود خواهد آورد.کار مهم او این بود که از چکش های نمد پوش استفاده کرد. به علاوه اهرم جدیدی ساخت که چکش بتواند پس از ضربه روی سیم به سرعت برگردد. با این ابداع کلاوسن دگرگون شد و صدایی تازه در موسیقی به وجود آمد. به همین علت کریستوفوری برای معرفی ساز جدید نام نسبتا طولانی زیر را به کار برد.
یعنی کلاوسن با صدای آهسته و بلند این نامگذاری لازم بود تا وجه تمایز پیانو را با کلاوسن نشان دهد.
انواع پیانو
1. پیانو دیواری
در این ساز سیم های پیانو به صورت عمودی قرار گرفته و اهرم ها از طریق فشار بر روی شستی ها با زاویه 35 درجه چکش ها را به طرف سیم برده و بعد از ضربه زدن به سرعت بر می گرداند.
2. پیانو رویال
در این ساز سیم های پیانو به صورت افقی قرار گرفته و اهرم ها از طریق فشار بر روی شستیها با زاویه 35 درجه چکش را به طرف سیم به بالا پرتاب می کند و با سرعت زیاد به سیم ها ی افقی ضربه می زند، نظر به اینکه هر چه طول سیمها بیشتر باشد صدای پیانو مطلوبتر می شود. پیانو های دیواری نظر به محدودیت ارتفاع حداکثر تا ارتفاع 135 سانتی متر ساخته شده استو در پیانوی رویال نظر به اینکه در سطح محدودیتی ندارد هم اکنون پیانوهایی تا طول 308 سانتی متر نیز ساخته شده است.
پیانو لا
در سالهای دهه 1860 میلادی پیانوهایی ساخته شده بود که بدون نوازنده آهنگ می نواخت و نیازی به نوازنده نداشت. تنها به وسیله پدالهای دوگانه و با فشار دادن روی هر پدال کارتهای سوراخ شده مخصوص به ترتیب به محل مکانیزم پیانو وارد شده و شستی های مورد نظر را حرکت می دادند که چکش های مربوطه به سیم ها اصابت کرده و آهنگهای از پیش تعیین شده را اجرا می کرد.
وسعت صدای پیانو عبارت است از هفت اکتاو یا بیشتر.
به علت بزرگی وسعت صدای پیانو نت نویسی آن بر روی دو حامل صورت می گیرد که معمولا حامل زیرین برای اجرا با دست چپ و حامل بالایی برای اجرا با دست راست اختصاص یافته است.
می نمودند.
منبع: مجله هنر موسیقی
پیکولو
پیکولو یا فلوت کوچک لوله ای است به طول تقریبی 30 سانتی متر، تعدادی سوراخ، و در نوع جدید آن تعداد زیادتری کلید(هر کلید متشکل از یک یا دو اهرم، میله، فنر، سوراخ گیر و ..)وسعت این ساز حدود سه اکتاو با تمام فواصل کروماتیک معتدل است.
این ساز را معمولا جزو سازهای انتقالی نمی شمارند، اگر چه عملا صدای آن یک اکتاو زیرتر شنیده می شود.
از این ساز دو نوع انتقالی نیز ساخته شده، که اولی به نام فلوت ربمل نیم پرده و دیگری فلوت می بمل یک پرده و نیم زیرتر از فلوت کوچک معمولی صدا می دهد.
فلوت کوچک از دسته سازهای بی زبانه است.
تار
جمله اي در هنر نوازندگي وجود دارد که مي گويد: بهترین ساز آن سازي است که نوازنده احساس کند این ساز در آغوش و دستان او به راحتي قرار گرفته و صدایی طبیعی و مطبوع نسبت به ذائقه فرهنگی او به وجود مي آورد.
و الحق که با نگاهي در بین سازها در خواهیم یافت که تار يک چنین سازی است.
نغمه هایی بسیار روح انگیز دارد و وقتی در آغوش نوازنده اش قرار می گیرد گویی که این چوب و پوست از روح نوازنده خود جان می گیرند و زنده می شوند.
تار یکی از قدیمی ترین سازهای ایرانی است که به آن وتر نیز گفته می شود.
اگر چه ما هنوز اطلاعات درستی از تاریخ دقیق پیدایش و ساخت آن نداریم ولی از قرار معلوم ان به زمان ابو نصر فارابی بر مي گردد.
موسیقی دانان قدیم و بزرگی چون صفی الدین ارموی،خواجه بها الدین و ابوالفرج اصفهانی و تنی چنداز شاعران و نویسندگان دوران گذشته درباره تقسیم فواصل پرده های که هم خوان و موافق پرده های تار نیز می باشد مطالبی گفته، شعری سروده و یاد کرده اند.
به عنوان مثال بابا طاهر همدانی شاعر شوریده و عارف ایران که در نیمه قرن پنجم هجری مي زيست در سروده ای از خود چنین این ساز را یاد مي کند:
دلی دیدوم چو مرغ پا شکسته، چو کشتی، بر لب دریا نشسته
همه گویند طاهر، تار بنواز صدا چون مي دهد تار شکسته
شکل ظاهری کاسه تار شبیه دل است و شاید به خاطر همین است که تار را ساز اهل دل و حال و تسکین دهنده روان آدمي لقب داده اند زیرا تار دارای صدای لطیف و دلربا است که بسیاری از متفکرین، عارفان، فیلسوفان، وارستگان و صوفیان پاک دل به آن عشق مي ورزند.
تار صدایی گرفته، محزون و کاملا شرقی دارد و از جنبه داشتن رزونانس، قدرت صدایی بالا و اجرای دستگاه ها و آوازهاي موسيقي سنتی ایران برترین و کاملترین ساز ایرانی محسوب مي شود.
تار از يک کاسه که روی آن پوست کشيده درست گردیده که همین کاسه نیز به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم شده که قسمت بزرگ را شکم و کوچک را نقاره مي نامند.
دسته تار معمولا 45 تا 50 سانتی متر است که بر کناره های جلوی آن دو روکش استخوانی کار گذاشته شده است در انتهای دسته تار جعبه ای تعبیه شده که ب ه جعبه گوشی معروف است، که از هر طرف آن سه گوشي بر سطوح جانبی این جعبه قرار داده شده که سیم های تار را به دور آنها مي پیچند.
تعداد سیم های تار شش عدد است که از آخر کاسه یا شکم شروع شده و از روی خرک که به منظور بالا نگاه داشتن سیم ها بر روی پوست قرار گرفته مي گذرد.
اين شش سیم در تمام طول دسته کشیده شده و به داخل جعبه گوشي ها رفته و به دور آنها پيچيده شده است.
سیمهای ششگانه عبارتند از:
دو سیم سفید( پائین) که همصدا کوک می شوند.
دو سیم زرد( همصدا)
یک سیم سفید نازک به نام زیر
و یک سیم زرد(بم)
که دو تای آخری غالبا به فاصله اکتاو کوک می شوند.
فاصله سیم های هم صوت سفید، نسبت به سیم های زرد غالبا چهارم و سیم های سفید نسبت به سیم بم معمولا فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل می دهند.
تار با مضرابی کوچک از جنس برنج به طول تقریبی سه سانتی متر نواخته می شود. در قسمتی از نصف طول مضراب، برای آنکه در دستهای نوازنده راحت قرار گیرد با موم پوشیده شده است.
در گذشته سازندگان تار در گوشه و کنار کشور بسيار بودند که نامی از ایشان به جای نمانده و تنها تنی چند از ایشان مثل استاد خاجیک، هامبارسون، فرج الله، آقا قلی، یحیی، برادران صنعت و استاد حاجی و پسرش رمضان شاهرخ شناخته شده اند.
کسانی که به بقای اين ساز و تکامل ان کمک کردند و عمر خود را بر سر این کار نهادند.
منبع: سازشناسی از سری برنامه های نیستان
سازشناسی پرویز منصوری
گردآوري:گلنار محمدي فر
Email:eutrepe_music@yahoo.com
ترومپت
ترومپت از دسته سازهای بادی مسی است.
در قدیم آن را از شاخ حیوان می ساختند، و این نوع شیپور شاخی را ابتدا یهودیها به نام شوفار در معابد خود به کار می بردند و امروز هم در کنیسه ها از آن استفاده می کنند.
ترومپت فلزی را یونانیها و رومیها ساختند.
باخ و هندل یک نوع شیپور را به نام کلارینو در ارکستر خود وارد کردند. در اوایل قرن 19 ترومپت های پیستونی اختراع شد که امروزه در ارکستر سنفونیک وظیفه مهمی دارد.
لوله ترومپت در قسمت اعظم طول خود استوانه ای و به طور نا محسوس مخروطی است و در انتها به دهانه ای ناقوس شکل ختم می شود.
ترومپت دارای سه دگمه متصل به سه دریچه است، فشار بر دگمه اول، دریچه مربوطه را باز کرده و طول لوله را در مجموع آنقدر زیاد می کند که صدای حاصل یک پرده بم شود، دگمه دوم هرگاه به پائین فشار داده شود، صوت حاصل نیم پرده و دگمه سوم، یک پرده و نیم پرده می آید.
ترومپت از سازهایی است که صدائی بلند، نافذ و زیبا دارد. صدای دو ترومپت برابر است با 20 تا 30 ویولن در ارکستر. ترومپت از این نظر بیشتر در هم نوازی استفاده می شود.
قسمت دهانی ترومپت فنجانی شکل و کم عمق است و انتهای ساز به ناقوسی نه چندان بزرگ ختم می شود.
ترومپت از سازهای انتقالی است.
از نوازندگان معروف ترومپت مورتایمر را می توان نام برد.
منبع: فرهنگ تفسیری موسیقی
تنبور
که معرب آن طنبور است.
دارای شکمی گلابی شکل و دسته ای دراز است که بر روی آن از 10 تا 15 پرده بسته می شود، رویه جلویی شکم چوبی است. دسته این ساز مانند سه تار به سر ساز متصل است و سر در حقیقت ادامه دسته است که بر روی سطوح جلویی و جانبی آن، هر یک گوشی کار گذارده شده که سیم ها به دور آنها پیچیده مي شوند.
در قدیم دوتار بر آن می بسته اند و اکنون سه تار هم بر آن می بندند، بعضی برای تقویت صدا شش تار هم بر آن می بندند.
سیم های تنبور چهار عدد و معمولا به فاصله های مختلف کوک مي شده است.
این ساز معمولا بدون مضراب و با انگشت نواخته می شود.
چنانکه در تاریخ موسیقی ایران نوشته شده در قدیم سازی به نام تنبور وجود داشته و از آن انواع مختلفی ذکر کرده اند مثلا گفته شده که فارابی تئوری دان مشهور موسیقی ایران تنبور بغدادی و تنبور خراسان را دستان بندی کرده است.
منبع:سازشناسی پرویز منصوری
تمبک
از میان سازهای ضربی موسیقی ایران تنبک کاملترین سازی است که تاکنون ساخته شده و آن را از گل پخته و چوب می سازند.
معمولا روی ضرب پوست بره می کشند و نوع گلی بزرگ آن را در زورخانه به کار برده و می برند و برای استقامت بیشتر روی آن را پوست گوسفند می اندازند.
این ساز از دو قسمت کلی و استوانه ای شکل تشکیل شده، قسمت اول( بالا و هنگام نواختن) به قطر تقریبی 25 تا 30 سانتی متر و به طول 45 سانتی متر،؛
که سطح بالائی آن پوست کشیده شده و در پائین به قسمت دوم متصل شده است و این قسمت عبارت است از استوانه باریکتری که در انتها( پائین) کمی گشادتر شده و به دهانه ای باز منتهی گشته است. جنس تمبک معمولی از چوب است.
تمبک به منظور نواختن به طور افقی روی ران نوازنده نشسته قرار می گیرد و او دست چپ خود را در بالا و دست راست را در کنار راست تمبک قرار می دهد و با انگشتان، نرمه و تمام دست خود بر قسمت های مختلف( مرکز، میان، کنار) پوست می کوبد.
صوت تمبک بدون ارتفاع معین است.
از آنجا که وسیله کوبیدن روی ساز انگشتان انسان است و این وسیله قادر است بر روی تمبک ریزه کاری و شیرین کاری های فراوان اعمال کند می توان از آن به عنوان تکنواز استفاده های شایان و جالب کرد.
نقش همنوازی در این ساز نه فقط همراهی ساز یا آواز و تامین و نگهداری ضرب موسیقی است بلکه طی 25 سال اخیر به ابتکار حسین تهرانی و همکاری دیگران ارکستری مرکب از گروه تمبک نوازان تشکیل شده قطعه هائی اجرا کرده اند.
تمبک زورخانه:
شکل ظاهری آن با تمبک معمولی کمی اختلاف دارد، قسمت بالائی آن به شکل جام (کاسه) و قسمت دنباله (در پائین) مخروطی تر از تمبک معمولی است. علاوه بر این تمبک زورخانه را از گل پخته می سازند. صدای آن نیز بم تر و قوی تر از تمبک معمولی است.
بلندی ساز 45 و قطر دهانه پوستی 48 سانتی متر است.
بهترین تنبک ها ساخت شیراز است.
منبع:سازشناسی پرویز منصوری
تاریخ موسیقی ایران