لطفا اطلاع رسانی کنید
برای خرید از هر مکان ناشناخته مخصوصا انواع بوتیک ها ،تنها نرید.. این قضیه در مشهد اتفاق افتاده و احتمال داره در شهرهای بزرگ دیگه هم باشه که بی خبریم. آقا به همراه خانومش با اتومبيل پرايد به اين خيابون براي خريد ميرن. آقا براي كاري از ماشين پياده ميشه و به خانومش ميگه تو مانتو فروشي ها چرخي بزنه تا اگه مورد دلخواهش پيدا شد به آقا تك زنگ بزنه تا بياد ببينه اما بعد از تمام شدن كار آقا . خبري ازخانم نميشه .آقا نگران ميشه و دنبالش ميگرده . يكي دو ساعت طول ميكشه و بسيار نگران به 110 اطلاع ميده و ميگه خانوم من اينجا گم شده و موبايلشم جواب نميده پليس به اين منطقه ميرن و ميگردن و خيابونا رو هم ميبندن اما به نتيجه نميرسن . بعد دو ساعتي گشتن به يكي از مغازه هامشكوك ميشن . داخلش ميرن و ميبينن همه چيز عاديه و فروشنده ها هم دو تاخانم هستند. سربازا مشغول گشتن ميشن كه ناگهان يكي از سربازا در اتاق پروباز ميكنه ميبينه چيزي توش نيست اما وقتي پاشو داخل اتاقك ميزاره احساس غیر عادی زير پاش ميكنه و ميبينه روزنه نور كوچيكي از ش پيداست . دوباره همون فروشگاه رو با دقت بيشتري ميگردن تا ميبينن یه دكمه زير ميز فروشندست. دكمه رو فشارش ميدن ميبينن بله !! كف اتاق پرو به صورت آسانسوري ميره پايين و اينكه كجا ميره؟؟ پايين (زير زمين ) مجهز بوده به تشكيلات پزشكي و .... دكتر و .. كه بعد از بیهوشی قربانيان (عمومازنان تنهاو ساده لوح) اقدام به خارج كردن كليه اونها ميكردن!!!!! تمام ماجرا در ضمیمه تپش روزنامه جام جم امده شايد شماها شنيده باشين اما اگه كسي نشنيده براش تعريف كنيد و هيچ وقت تو اينجور جاها تنها نرين...