بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 19

موضوع: دل شکسته ...

  1. #1
    یکی مثل خودت
    • n/a

    New5 دل شکسته ...



    دلم دگر هیچ نخواهد

    ...عزیزم

    تا تو هستی دلم دگر چه خواهد؟ ...

    ...عزیزم

    مرا از دنیا همین بس ...

    بی تو، دنیا نباشد

    همان بهتر ...

    ...عزیزم

    چند وقتیست که خوابم نمیبرد

    این کابوس...

    این بی تو بودن ...

    چشمهایم را باز گذاشته...

    ...عزیزم

    دلم طاقت تکرار این جمله را ندارد

    این جمله را ...

    :...عزیزم

    چشم هایم را بستم ...

    فقط رویای تورا میخواهم

    کاش باز یک بار دگر میگفتی...

    جانم ...

    ...عزیزم


    " فرهاد نگاران
    "


  2. #2
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض




    آرزو دارم ...

    آرزو به دل نمانی

    از اتوبوس عشق جا نمانی

    باران که میبارد بی چتر نمانی

    من که بی کسم ...

    تو بی کس نمانی

    r.a.h.a


  3. #3
    saharnaz_71 آواتار ها
    • 735

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    May 2012
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    دلم نه عشق آتشین می خواهد...

    نه دروغ های قشنگ...

    دلم فقط یهک فنجان قهوه می خواهد

    و یک دوست

    که بشود با او حرف زد....

  4. #4
    saharnaz_71 آواتار ها
    • 735

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    May 2012
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    گفتمش دل میخری پرسید چند؟؟

    گفتمش دل مال تو تنها بخند

    خنده کرد و دل ز دستانم ربود

    تا به خود باز آمدم او رفته بود

    دل ز دستانش روی خاک افتاد بود

    جای ایش روی دل جا مانده بود...

  5. #5
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض




    دلم میخواهد حسرتی نماند برای تو

    باران که میبارد، بی چتر نمانی تو

    غصه ی فردا را فراموش کنی...

    ارزش امروز را در یابی تو

    r.a.h.a





    منبع عکس:

    http://1354-1370.blogfa.com/post-6.aspx



  6. #6
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض




    دام میخواست ابر بودم ...

    میباریدم بر گونهایت

    میشستم اشکهایت را ...

    خاطرات تلخ گذشته...

    میشستم بار سنگین غمت را

    که نشسته بر شانهایم

    بر شانهابت

    کاش ابر بودم ...

    میباریدم وتو دستهایت را میگرفتی به سوی آسمان




    و دستهایت را میگرفتم زیر نوازش گریه هایم


    و تو میفهمیدی که من از تو غمگین ترم



    کاش میخندیدی..

    و من باز ابر بودم

    و همچنان میباریدم

    از شوق تو...



    کاش این چتر در دست تو نبود

    این فاصله را میگویم

    کاش نبود...

    و تو باریدنم را که تنها به خاطر تو بود

    از عمق وجودت درک میکردی

    کاش...

    r.a.h.a








    http://1354-1370.blogfa.com/post-6.aspx





  7. #7
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض






    از کودکی پرسیدم دوستی چیست؟ خندید و با لهجه ی کودکانه گفت لبخندی دوجانبه کافیست...
    r.a.h.a








    http://1354-1370.blogfa.com/post-6.aspx



  8. #8
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض



    سلام نداده نیامده باید رفت


    دل کند باید از این کوچه و خانه

    تو را ندیده ،عاشقی نکرده باید رفت

    آسمان حالی دگر دارد ،ابرها به بدرقه آمده اند

    بی بهانه از ظلم زمانه ،گفتنی ها نا گفته باید رفت




    چترم را برای تو میگذارم

    زیر این باران بی چتر باید رفت

    غصه هایت را ،غصه هایم را با خودم میبرم

    زیر این باران با دلی پر باید رفت

    آن گلدان شمعدانی هم برای تو

    زیر این باران عاشقانه باید رفت

    یادت میاد اولین سلامم را؟

    زیر این باران بی خداحافظی باید رفت

    نامه ی نوشتم ،دلم را ،بغض سنگین سینه ام را

    زیر این باران دست خالی باید رفت


    FARHAD



  9. #9
    یکی مثل خودت
    • n/a

    پیش فرض

    خدایا! به هر که دوست می داری ...



    تفاوت عشق و دوست داشتن از نگاه دکتر شریعتی!






    عشق با دوری و نزدیكی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می‌شود،
    اگر تماس دوام یابد به ابتذال می‌كشد و تنها با ...




    عشق یك جوشش كور است و پیوندی از سر نابینایی
    اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال


    عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است
    دوست داشتن از روح طلوع می‌كند و تا هر جا كه یك روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می‌گیرد

    عشق در غالب دل‌ها، در شكل‌ها و رنگ‌های تقریبا مشابهی متجلی می‌شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشتركی است
    اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می‌گیرد و چون روح‌ها بر خلاف غریزه‌ها هر كدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می‌توان گفت: كه به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست

    عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد
    اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌كند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست

    عشق، در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشكار رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور می‌گوید: شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه كنید
    اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی‌های روح كه زیبایی‌های محسوس را بگونه‌ای دیگر می‌بیند

    عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است
    اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت

    عشق با دوری و نزدیكی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می‌كشد و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند می‌ماند
    اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است، دنیایش دنیای دیگری است

    عشق جوششی یكجانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد كه كیست یك خود جوششی ذاتی است و از ین رو همیشه اشتباه می‌كند و در انتخاب بسختی می‌لغزد و یا همواره یكجانبه می‌ماند و گاه، میان دو بیگانه نا‌همانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریكی است و یكدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است كه در پرتو رو شنایی آن، چهره یكدیگر را می‌توانند دید و در اینجا است كه گاه، پس جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق كه در چهره هم می‌نگرند، احساس می‌كنند كه هم را نمی‌شناسند و بیگانگی و نا آشنایی پس از عشق درد كوچكی نیست
    اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز می‌شود و رشد می‌كند و ازین رو است كه همواره پس از آشنایی پدید می‌آید و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یكدیگر می‌خوانند و پس از آشنا شدن است كه خودمانی می‌شوند

    دو روح، نه دو نفر، كه ممكن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی‌ها احساس خودمانی بودن كنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است كه بسادگی از زیر دست احساس و فهم می‌گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ كلام یكدیگر احساس می‌شود و از این منزل است كه ناگهان، خودبخود، دو همسفر به چشم می‌بینند كه به پهن‌دشت بی كرانه مهربانی رسیده‌اند و آسمان صاف و بی لك دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افق‌های روشن و پاك و صمیمی ایمان در برابرشان باز می‌شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یك معبد متروك كه در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می‌آورد
    دوست داشتن هر لحظه پیام الهام‌های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین‌های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستان‌های دیگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند

    عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست
    اما دوست داشتن، در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می‌كند و با خود به قله بلند اشراق می‌برد

    دکتر شریعتی



    گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
    www.seemorgh.com/Entertainment
    منبع: funsara.com



  10. #10
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض



    دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور تو میترسم...دکتر شریعتی

    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •