کاملاً روشن است که وقتی کودک شما به سنین نوجوانی می رسد، استقلال بیشتری طلب می کند. در این زمان برقراری ارتباط با او دیگر مانند گذشته کار ساده ای نخواهد بود؛ باید توجه داشته باشید که در این برهه از زمان ارتباط برقرار کردن با او از هر زمان دیگری مهم تر است.
شاید تصور کنید که او همچنان باید پایبند خانه باشد، اما او در حال حاضر مشغول انجام فعالیت های جدید در مدرسه است. برای خود سرگرمی های جدیدی درست می کند، و تمایل شدیدی به پیوستن به فعالیت های اجتماعی بزرگ از خود نشان می دهد. در این حالت وظیفه شما حمایت و پشتیبانی از اوست. در این میان محبت ورزیدن از اهمیت ویژه ای برخودار می باشد.
اگر موفق شوید یک چنین ارتباطی را با او برقرار کنید، یک حس اطمینان را در وجود او ایجاد می کنید و فرزند شما این اطمینان را پیدا می کند که می تواند پستی ها و بلندی های زندگی را در کنار شما و با وجود پشتیبانی و حمایت شما طی کند.


انتظارات صحیح:


شاید در ابتدای دوره ی بلوغ، نوجوان حس خوبی نسبت به توصیه های شما نداشته باشد و احساس کند که نیازی به نصیحت هایتان ندارد. این احتمال وجود دارد که حتی گاهی اوقات زمانیکه مسئله ی مهمی را به او گوشزد می کنید، خوشش نیامده و ناراحت شود. در صورت بروز یک چنین شرایطی، کودک بیش از پیش به همکلاسی هایش اعتماد می کند و از شما تقاضای فضا و حریم خصوصی بیشتری می کند. به عنوان مثال ممکن است این تمایل را پیدا کند که در اتاقش بیش از هر زمان دیگری بسته باقی بماند.
شاید قبول یک چنین تغییراتی برای شما کار آسانی نباشد و نتوانید همه ی این دگرگونی های رفتاری را سریعاً هضم کنید، اما نگران نباشید انجام همه ی این کار ها صرفاً نشانه ای از افزایش حس استقلال طلبی در فرزند شما است و کاملاً طبیعی است. شما هم باید بندها را کمی آزادتر کنید و به او فضای بیشتری برای رشد بدهید. البته حتماً لازم نیست که به آنها اجازه دهید که به طور کامل از قید و بند محدودیت ها آزاد شوند و یکمرتبه خود را رها شده تصور کنند. شما هنوز هم نقش تاثیر گذاری در تعیین مسیر زندگی آنها دارید. فقط باید این مطلب را همواره در ذهن داشته باشید که نوجوان نابالغ شما بیشتر از روی کارهایی که انجام میدهید الگو برداری می کند تا از روی آموزش های مستقیمی که به او می دهید. بنابراین هر زمان که تصمیم به موعظه ی او می گیرید، سعی کنید کارهایی که مد نظرتان هستند را به عینه در مقابل او انجام دهید و سخنرانی را به زمان دیگری موکول نمایید.
برای او الگو باشید و زمانیکه انتظار دارید او کاری را انجام دهد، ابتدا خودتان آن کار را انجام دهید. در حین گفتگو با او اصل احترام متقابل را رعایت کنید، با او مهربان باشید، آداب غذایی سالم را برایش روشن کنید، و کارهای روزمره خانه را بدون گله و شکایت انجام دهید تا او هم یاد بگیرد که باید یک چنین برخوردی از خود نشان دهد. اگر برای او یک الگوی زنده و سالم باشید، دختر یا پسر نونهال از شما تبعیت کرده و مطابق خواسته هایتان عمل خواهند کرد.


برخورد صحیح:


انجام برخی از کارهای کوچک و ساده می توانند ارتباط عمیقی میان شما و فرزندتان ایجاد نمایند. در برنامه های روزانه خود زمان کوتاهی را به انجام برخی کارهای خاص اختصاص دهید. کارهایی را انتخاب کنید که می توانید به کمک نوجوانتان انجام دهید و به آنها نشان دهید که برایشان اهمیت قائل هستید.
در این قسمت به چند نکته ی کاربردی در همین زمینه اشاره می کنیم:

۱:غذای خانوادگی: شاید غذا درست کردن کار آسانی نباشد، به ویژه پس از گذراندن یک روز بلند کاری. ولی صرف یک شام خانوادگی که در آن تک تک اعضای خانواده دور هم جمع شوند، ارزش زیادی دارد. بنابراین مانند تمام کارهای دیگری که در طول روز برای آنها برنامه ریزی می کنید، انجام این کار را نیز در اولویت قرار داده و ترتیب یک غذای خوشمزه را بدهید، حتی اگر امکان غذا درست کردن را هم ندارید و از بیرون غذای آماده تهیه می کنید، حداقل همه دور هم بنشینید و آن را میل کنید. در حین صرف غذا، تلویزیون را خاموش کنید و سعی کنید تلفن ها را جواب ندهید. اگر انجام روزانه ی این کار امکان پذیر نیست، سعی کنید در طول هفته یکی دو مرتبه کل افراد خانواده را در کنار هم جمع کنید. می بایست انجام این کار را جالب و جذاب جلوه دهید و همه ی افراد را در آماده سازی و تمیز کردن شریک کنید. انجام کارهای مشترک می تواند نزدیکی و اتصال بیشتری میان افراد خانواده ایجاد کند و برقراری ارتباط را تسهیل نماید. در این حال همه افراد نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت پیدا می کنند و خود را در یک کار تیمی شریک احساس می کنند.

۲:وقت خواب و شب بخیر: شاید دیگر لازم نباشد که فرزندتان را تا رختخواب بدرقه کنید. البته فراموش نکنید که خواب کافی در این زمان از اهمیت بالایی برخوردار است و به عنوان تضمین کننده ی رشد مناسب و سلامت جسمی نوجوان به شمار می رود. می توانید پیش از خاموش کردن چراغ ها در کنار هم بنشینید، کتاب بخوانید، اتفاقات مهمی که در طول روز برایتان رخ داده است را برای هم تعریف کنید، و در مورد برنامه هایی که برای فردا در ذهن دارید صحبت کنید. اگر احساس کردید که نوجوان نسبت به این مسئله حس خوبی ندارد، می توانید کل کارهای ذکر شده را به یک بوسه قبل از خواب و شب بخیر گفتن محدود کنید. اگر باز هم از این کار خوشش نمی آمد، فقط دستی به پشت او بکشید و بگویید شب بخیر.

۳:صرف وقت روزمره در کنار یکدیگر: نقاط مشترکی را پیدا کنید که به شما اجازه می دهند در کنار هم باشید. می توانید از او بخواهید تا با شما برای بیرون بردن حیوان خانگی به پارک بیاید. در حین شستن ماشین، درست کردن شیرینی، اجاره ی فیلم، تماشای برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه از او دعوت کنید که در کنارتان قرار بگیرد. همه ی این کارهای فرصت هایی هستند که به شما اجازه می دهند از وجود یکدیگر لذت ببرید. علاوه بر این زمانیکه نوجوان در یک چنین موقعیت هایی قرار می گیرد، احساس آرامش بیشتری پیدا می کند و این امر سبب می شود که چیزهایی را که در ذهن دارد راحت تر با شما در میان بگذارد و اگر مشکلی برایش پیش آمده با اعتماد بیشتری در مورد آن با شما صحبت می کند. دلیلش هم این است که وقتی شما مشغول انجام کاری هستید، لازم نیست نوجوان با شما ارتباط چشمی برقرار کند و این امر به نوبه خود سبب می شود که راحت تر حرف های دلش را با شما در میان بگذارد.
خلق لحظات خاص و فراموش نشدنی: این رسم را در خانواده بوجود بیاورید که سالانه موقعیت های خاص خانوادگی را جشن بگیرید –البته بجز تعطیلات و تولدها- در این زمان کلیه ی افراد خانواده را در کنار هم جمع کنید و سالگرد آن اتفاق بخصوص را جشن بگیرید. این جشن می تواند به خاطر یک کارنامه درخشان یا بردن تیم فوتبال مدرسه باشد؛ به هر حال مسئله ای است که می تواند پیوند های عاطفی خانوادگی را محکم تر کند.

۴:اظهار علاقه: فکر نکنید که نشان دادن و گفتن این مطلب که به فرزند خود علاقمند هستد هیچ ارزشی برای او ندارد. انجام این کار به فرزندتان این اطمینان را می دهد که دوستش می دارید و از او مراقبت و محافظت می کنید. البته باید راهای درست نشان دادن علاقه را یاد بگیرید. این بدان معناست که ممکن است دختر و یا پسر شما نسبت به ابراز علاقه ی شدید آن هم در جمع و به صورت عمومی حس مثبتی نداشته باشد. شاید دوست نداشته باشد که مانند گذشته او را بغل کنید و یا ببوسید اما شما نباید این مسائل را به خودتان بگیرید، چراکه مواردی نیستند که نشات گرفته از کاستی های فردی شخصیت شما باشند، به هر حال اگر می خواهید به این شکل نسبت به او ابراز علاقه کنید بهتر است این کار را به زمانی موکول کنید که دوستانش آن اطراف نباشند و برای ابراز علاقه در جمع راههای دیگری پیدا کنید. یک لبخند و یا حتی دست تکان دادن می تواند با حفظ همه ی محدودیت های ذهنی نوجوان، عشق و علاقه ی شما را نسبت به او به ثابت کند. توانایی های منحصر بفرد نوجوان را تشخیص دهید و به آنها ارزش دهید. به عنوان مثال زمانیکه یک نقاشی زیبا می کشد بگویید: "کارت عالی است، خیلی هنرمندی" یا "تو در تمرین فوتبال خوش درخشیدی، از دیدنت در بازی تیم لذت می بردم"

۵:باقی ماندن در صحنه: در روند رشد فرزندتان حضور پرشوری از خود نشان دهید. با او همکاری و هماهنگی کنید تا بتوانید مدت زمان بیشتری در کنار هم بمانید و پیوندهای عاطفی محکم تری ایجاد کنید. لازم نیست حتماً مربی ورزش یا معلم ریاضی باشید تا بتوانید با او ارتباط برقرار کنید. شاید خود نوجوان هم ترجیح دهد که آموزش های تخصصی تر را از کسی به غیر از شما یاد بگیرد. هر چند وقت یکبار می توانید او را در انجام فعالیت های جانبی همراهی کنید، اما بقیه ی زمان ها که او تنها به تمرین می رود از او بخواهید در مورد تمریناتش با شما صحبت کند و با توجه کامل به حرف هایش گوش بدهید. باید به او کمک کنید تا در مورد ناراحتی ها و ناامیدی هایش خیلی راحت با شما صحبت کند. در مورد کوچک ترین شکست هایی که در زندگی برایش اتفاق می افتد با او همدردی کنید حتی اگر احساس می کنید مسئله ی مورد نظر هیچ ارزشی ندارد. نگرش و طرز برخورد شما نسبت به شکست ها سبب می شود که او راحت تر آنها را بپذیرد و به این ایدئولوژی برسد که شکست را باید پذیرفت و با آن کنار آمد. این امر جرات تلاش دوباره را در وجود او زنده می کند.

۶:خود را مشتاق نشان دهید: نسبت به ایده ها، احساسات و تجربیاتی که نوجوان در زندگی بدست می آورده علاقه نشان دهید و کنجکاوی کنید. اگر شما به حرفی که او می زند گوش بدهید، بهتر می توانید حمایت و هدایتی را که از شما طلب می کند، در اختیارش قرار دهید. البته کلیه این امور را باید بدون قضاوت های ناآگاهانه و هیچ گونه جبهه گیری خاصی انجام دهید. زمانیکه کودک با یک چنین واکنشی از جانب شما روبرو می شود، دفعه های بعدی که با مشکلی روبرو شد، خیلی راحت تر نزد شما می آید و مشکلاتش را با شما در میان می گذارد