سخن از لوطیان كه به میان میآید، ناخودآگاه ایرانی جماعت به یاد رفاقتهای تا تهخط و یكرنگیهای بیغش و عشقهای پاك بیدروغ و قهوهخانههای باصفا و زورخانههای مالامال از ذكر یاعلی و زبانشیرین لوطیانه و احترام به ریشسفید و كرنش در مقابل دستان مادر و مرشد و ولی میافتد. فرهنگ لوطی و لوطیگری برای ما ایرانیان یادآور نامهای بزرگ و دستان پرسخاوت و دلهای دریایی است، اما در كنار این دنیای شیرین و باصفا، در میان این گروه با مرام و خاكی، جنبههای دیگری نیز نهفته است. كه نباید از مقابل دیدگان تیزبین اهل تاریخ و فرهنگ مخفی بماند، زیرا در صورت تغافل در شناخت این جوانب بدرستی و بدقت، كاركردهای اجتماعی این طبقه برای اهلفن شناخته نخواهد شد. با توجه به علاقه و تخصص مولف این سطور ـ كه بیشتر متمركز بر مطالعه ایران عصر صفوی است ـ برخی از جنبههای منفی حیات لوطیان این دوره مورد بررسی قرار خواهد گرفت، عادت مصرف تنباكو یكی از این جنبههای منفی است.
یكی از بهترین منابع شناخت طبقات اجتماعی ایرانیان دوره صفوی، اثر گرانبهایی متعلق به ادبیات عامیانه این دوران به نام حسین كردشبستری است؛ در این اثر ادبی كه بر مبنای درگیری میان ایرانیان و ازبكان نوشته شده است، پهلوانان شاهعباس چون حسین كرد و مسیح تكمهبند تبریزی همراه با نوچههایشان عموما شب هنگام و زمانی كه دكانها تعطیل است و مردمان خفتهاند در چهارسوقها و گذرگاهها به مقابله با پهلوانان ازبك میپردازند. پهلوانان ایران در این روایت شفاهی اغلب در تكیهای كه محل تجمع آنان است، به تمرینات بدنی سخت و یادگیری فنون رزم میپردازند. در همه جای اثر، نقال و راوی، شرح هیكل و قدرت بدن پهلوانان ایران را میدهد. بخصوص جایی كه سخن از مبارزه گل سرسبد پهلوانان شاهعباس اول یعنی حسین كرد شبستری است، در كنار این روایت شیرین، راوی فضای شهرهای ایرانی این دوره را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر میكشد، بويژه قهوهخانهها كه گاه محل تجمع لوطیان است، قهوهخانههای این دوره دارای حیاط خلوتی بودهاند، اغلب مربع شكل كه در صورت تمایل مراجعان میتوانستند در آنجا رحل اقامت بیفكنند.
چنانكه حسین كرد در بسیاری مواقع برای كشیدن قلیان در حیاط خلوت قهوهخانه مینشسته است .
حاصل سخن آنكه از این اثر چنان بر میآید كه پهلوانان ایران گرچه به صفات بدنی فوقالعاده آراسته بودند و در بهادری و قلدری هر یك حریف چند ازبك میشدند اما كشیدن تنباكو از علاقههای همیشگی آنان بوده است. در كنار این نشست و برخاستها در قهوهخانه، گاه، داستانهای فرعی نیز شكل میگرفته است، از آن جمله عشق حسین كرد به شاگرد قهوهچی به نام یوسف است. از عادی مطرح شدن این بحث در متن اثر میتوان نتیجه گرفت كه عشق به شاگرد قهوهچیها در میان طبقه لوطی و پهلوان این دوران چندان امر غریبی نبوده است .
قهوهخانه این دوران دارای یك تالار اصلی بوده است كه نقل نقالان و حركت موزونان، اغلب در این مكان نسبتا وسیع صورت میپذیرفته است. موزونان پس از اتمام برنامه خود، كاسهای به دست گرفته و انعام جمع میكردند. غیر از قهوهخانهها در این دوره برای كشیدن قلیان مكانهای كوچكتری نیز وجود داشته است كه از آن به عنوان دكان قلیانی یاد میشود، برخلاف قهوهخانهها احتمالا در این مكان چیزی بجز قلیان عرضه نمیشده است، بزرگ پهلوانان ایران، حسین كرد، علاقه فراوانی به دكان قلیانی داشته و اغلب پیش از شروع هر شب و آغاز درگیری با پهلوانان ازبك سری به دكان قلیانی میزده و شاید با این كار، كمی تمدد اعصاب میكرده است یكی دیگر از بزرگترین مشكلات جامعه صفوی كه مانند خوره به جان ایرانیان این دوره چنگ انداخته بود، همانا معضلی است كه متاسفانه از آن دوره تا به ایران كنونی امتداد داشته است. مساله پیچیده و مشكلزای اعتیاد. این مقاله جای پرداختن مفصل به ریشههای این مشكل اجتماعی در ایران عصر صفوی نیست، تنها به این نكته اشاره میشود كه اضطرابهای گسترده جامعه ایران به واسطه تسلط حكومتی كه دائما درگیر با پادشاهی قدرتمند عثمانی از یكسو و ازبكان از سوی دیگر بوده است و بیتوجهی برخی پادشاهان صفوی چون شاه طهماسب اول به زندگی مردم و خشونت شدید برخی دیگر از این پادشاهان چون شاه اسماعیل دوم صفوی. در نیمه اول تسلط این سلسله و در نیمه دوم آن پس از شاهعباس اول، حضور پررنگ پادشاهان ناكار آمد و رجل سیاسی بیلیاقت ـ كه به اوضاع به اقتصادی دامن میزده و امنیت كشور را زیر سوال میبرده است ـ از دلایل اجتماعی است كه مصرف گسترده مخدر در ایران این دوره را توجیه میكند. یكی از دلایلی كه میتوان بر گستردگی استعمال اینگونه مواد اقامه كرد، یكی هم در دوره سلطان حسین سقوط سریع و كم مقاومت پایتخت در مقابل قوایی است كه فاقد آرایش نظامی مشخص و نیروهای كار آزموده بودند. از متون دوره صفوی چنان بر میآید كه كوكنار، پر مصرفترین نوع مخدر در میان ایرانیان این دوره بوده است. این نوع مخدر كه حالت مایع داشته است، به 2 روش تهیه میشده است؛ روش گرانقیمت مخصوص درباریان بوده و در آن از انواع شكوفههای میوه چون شكوفه سیب و هلو بهره برده میشده و پوسته خشخاش كه چند ساعتی درون مایع گرانقیمتی از این شكوفههای معطر میخواباندند و سپس با استفاده از هل و خوشبوكنندههاي مایع مورد نظر را برای استفاده درباریان آماده میكردند و روشی ارزانقیمت كه مخصوص فروش در كوكنارخانههای سطح شهر و برای مصرف توده جامعه بوده است، كه در تهیه آن از جوشانده گیاه شقایق كوهی و حبه خشخاش بهره میبردند.
شاردن از علاقه ایرانیان به مصرف كوكنار یاد میكند. وی همچنین درباره اوضاع وخیم جسمی كسانی كه در كوكنارخانهها به آماده كردن این مایع افیونی میپرداختند، بصراحت سخن میراند، اینها افرادی لاغر و رنگ پریده، نحیف و مرتعش و لرزان بودند . تاورنیه و كمپفر نیز در همه جای سفرنامههای خود به توصیف حالات افرادی كه اقدام به استعمال این مخدر میكردند، پرداختند برای مثال البته ذكر این نكته لازم است كه در زمان آرامش نسبی كشور و حضور رجال قدرتمند بر مسند كار عموما حكومت تلاشهایی برای منع مصرف مخدر در جامعه و بستن كوكنارخانهها به عمل میآورده است. اوج این تلاشها در زمان شاهعباس اول صفوی نمایان است . مصرف گسترده كوكنار در سطح جامعه شاید به شكستهشدن قبح اجتماعی این موضوع یاری رسانده باشد. زیرا از مهمترین متن داستانی بر جای مانده از این دوران چنان استنباط میشود كه مثبتترین چهرههای اجتماعی كه همانا پهلوانان و لوطیان هر شهر بودهاند نیز دستی بر آتش استعمال این مخدر داشتهاند. در اثر روایی حسین كرد شبستری، پهلوانان بسیاری هستند كه علاقه وافر آنان به این نوع مخدر مایع، در همه جای اثر به وضوح نمایان شده است 3 نفر از مهمترین نوچههای شاهعباس صفوی در این اثر، شخصیتهایی به نام پیچك، میرقلی و قران هستند، اینان در متن اثر در صحنههای كارزار هر یك بهتنهایی چند ازبك را حریف هستند و تصویری كه نقال از زور بازوی آنان ارائه میكند، بیشباهت به قهرمانان آثار سینمای كنونی آمریكا نیست. اما در هر فرصتی در محل اقامتشان كه همانا تكیه است به كوكنارخوری مشغول میشوند . در اینجاست كه ذكر مهمترین نكته جامعهشناسی تاریخی ایران ضروری مینماید و آن اینكه حد والای زیستن اجتماعی كه همان تبلور آن در لوطیان و پهلوانان هر جامعه است، در نهایت افقی بلندتر از سطح معمول و مورد تصور اعضای جامعه از حیات اجتماعی در بر ندارد. بهعبارت دیگر، لوطی و پهلوانی كه در رو ساخت ظاهری اثر نقالی، نیرویی برابر 100 مرد از خود بروز میدهد در زیرساختهای اجتماعی اثر همانا چون عادیترین مردم درگیر مشكلات و معضلاتی است كه حیات نامطلوب و كج اجتماعی و سیاسی برای زندگی مردمان رقم زده است. این وجه رفتار بروز دیگری از در چاه افتادن رستم و مرگ وی به دست برادر خویش، یا چاقو خوردن و كشته شدن داش آكل توسط كاكارستم است، گرچه این پایانی تراژیك بر یك اثر ادبی است، اما هر كدام از این وجوه یاد شده در حقیقت، كجی رفتار اجتماعی را میرساند كه بازتاب آن، گریبانگیر نخبهترین و پالودهترین ساخت اجتماعی ایرانیان، یعنی لوطیان و پهلوانان نیز شده است.
این نكته ظریف به تمامی بیانگر یك واقعیت است: بررسی حیات اجتماعی لوطی و پهلوانان بدون شناخت زیرساختهای اجتماعی كه شخصیت آن پهلوان و لوطی به تمامی درون آن اجتماع نضج گرفته است عملا ناقص و ناكارآمد خواهد بود. منش بزرگان هر جامعه نیز در ورای شأن برتریجویانه خویش نسبت به طبقات عادی جامعه باز هم دارای مایههایی است كه به دور از شناخت رفتار جامعه دوران حیاتشان، قابل دسترس نخواهد بود.
همایون نوریپناه
دانشجوی دكتری تاریخ ایران اسلامیدانشگاه شیراز
منابع :
كسروی، احمد (1335). تاریخچه قلیان، تهران: اقبال پورداوود، ابراهیم (1380). هرمزد نامه، تهران: اساطیر شاردن، ژان (1335). سیاحت نامه، محمد عباسی، تهران: امیر كبیر اولئاریوس، آدام (1363). سفرنامه، احمد بهپرور، تهران: اتكا تاورنیه ژان با ستیس (1388). سفرنامه، حمید ارباب شیرانی، تهران: نیلوفر افشار، ایرج، افشاری، مهران (1386) تصحیح حسین كرد شبستری، تهران: چشمه طاهری، ابوالقاسم (1383). تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، تهران: علمیو فرهنگی مومنی، محسن (1389) مواد مخدر در ایران عصر صفوی، اخلاق و تاریخ پزشكی، دروره سوم، شماره 4، پاییز بدلیسی، شرف الدین (1278 هـ . ق ) شرفنامه، تصحیح و لیا مینوف، پطورزبورغ: آكادمیه سلطنتی امپراتوری