جواد خیابانی با دردنامه ای که سال گذشته منتشر کرد نشان داد که قرار نیست هیچ تغییری در رویه اش بدهد، زیرا برخلاف اکثریت مردم، او اعتقادی به غیرعادی بودن حرف هایش ندارد و متوجه نمی شود که چرا بسیاری اعتقاد دارند گزارش هایش سوهان روح و اعصاب و توهین به مخاطب است.
تابناك: در حین گزارش بازی سپاهان – النصر ،بعد از چند ساعت حضور در جلو و پشت دوربین، خیابانی دوباره خودش بود و یکی دیگر از حماسه هایش را خلق کرد.
انگار قرار نیست پدیده ای به نام جواد خیابانی در سیما فروکش کند و خاطرات ما با او که چند دهه ادامه داشته بازهم تداوم خواهد داشت. خاطراتی که جز چند مورد معدود که با هیجان و افتخار همراه بوده، در بقیه موارد یا موجب خنده و سرگرمی است یا عصبی شدن و جنون!
جواد خیابانی با دردنامه ای که سال گذشته منتشر کرد نشان داد که قرار نیست هیچ تغییری در رویه اش بدهد، زیرا برخلاف اکثریت مردم، او اعتقادی به غیرعادی بودن حرف هایش ندارد و متوجه نمی شود که چرا بسیاری اعتقاد دارند گزارش هایش سوهان روح و اعصاب و توهین به مخاطب است.
برای همین حتی وقتی سعی می کند کمی خود را کنترل کند و با اعتماد به نفس پایین تر و حساب شده تر حرف بزند هم اتفاق خاصی نمی افتد و مدت زیادی طول نمی کشد که به خیابانی همیشگی تبدیل می شود.
جواد روز سه شنبه و در زمان گزارش بازی سپاهان – النصر بعد از چند ساعت حضور در جلو و پشت دوربین، دوباره خودش بود و یکی دیگر از حماسه هایش را خلق کرد. شاهکارهای جواد یکی دوتا نبود و می خواهیم اینجا چند تایی از آنها را مرور کنیم.
یکی از جالب ترنی و عجیب ترین بخش های گزارش جواد مربوط به صحنه پنالتی سپاهان و اخراج دروازه بان النصر بود. جواد این صحنه را که بر اثر اشتباه سوکای پیش آمد اصلا ندید. سوکای در لحظه ای که باید فیرپلی می کرد و در پاسخ کار قشنگ النصری ها که توپ را به بیرون زده بودند آن را به دروازه بان تیم اماراتی می سپرد، ناجوانمردانه قصد حمله داشت که دروازه بان امارات روی او خطا کرد و داور علاوه بر گرفتن پنالتی گلر را هم اخراج کرد.
سپاهانی ها نباید پنالتی را که به ناحق برایشان گرفته می شد گل می کردند و ابراهیمی هم به دستور کرانچار آن را گل نکرد. در حالی که همچنان النصر به خاطر حرکت غلط سوکای یک بازیکن کمتر داشت. اما جواد که کلا متوجه ماجرا نبود برای دقایق زیادی به خواندن شعرهای حماسی برای این کار ابراهیمی پرداخت و اصرار داشت که تیم های عربی باید از ما درس اخلاق و جوانمردی بگیرند.
کسی هم نبود بگوید جواد جان، اشتباه از ما بوده. خطا از ما بوده. کدام جوانمردی؟ او که کلا توی باغ نبود بعد از تماس نوذر رودنیل هم گفت: «آقای رودنیل تماس گرفتن و می گن این پنالتی که داور به خاطر حرکت جوانمردانه سپاهانی ها براشون گرفت، عادلانه نبود!» کسی می فهمد یعنی چی؟
جواد به حرف های خنده دارش ادامه می داد. او بعد از اینکه النصر هم پنالتی اش را از دست داد و کارگردان والتر زنگا را نشان داد یاد خاطراتش کرد و گفت: «حالا زنگا تو ذهنش داره پنالتی ها رو تحلیل می کنه و چون خودش هم دروازه بان بوده، بهتر این کار رو می کنه!» جواد که اطلاعات به روزش محدود است، با بردن نام برشیانو، بازیکن النصر نقبی هم به تیم برشا ایتالیا و روبرتو باجو زد! از آن حرف هایی که فقط خود جواد می تواند بزند.
از تو باغ نبودن خیابانی همین بس که اسم جواهر سوکای، فوروارد سپاهان تا حالا به گوشش نخورده بود و بیشتر نیمه اول او را خاویر(!) سوکای خطاب می کرد، البته اواخر نیمه اول به جواد رساندند که خیلی ضایع کردی، اسم سوکای جواهر است. آن وقت جواد خیلی راحت توضیح داد: «البته نام سوکای را با تلفظ های مختلفی می توان خواند، مثلا جواهر یا جواهیر!» خوب شد نگفت خاویار. در بقیه بازی هم لطف کرد و تقریبا هیچ وقت اسم کوچک سوکای را نگفت تا بینندگان کمتر روی سوتی او زوم کنند.
یکی از شاهکارهای جواد هم این بود که می گفت سپاهان زیاد مایل نیست سرگروه شود چون اگر پرسپولیس تیم دوم گروه بیاید بالا می خورند به هم. غافل از اینکه سپاهان اصلا به تیم دوم گروه D نمی خورد و به تیم دوم گروه A می خورد که تا زمان بازی سپاهان می توانست استقلال باشد.
سوال ما این است که برای گزارشگر معتبر صداوسیما خیلی سخت است که قبل از بازی یک نگاهی به گروه بندی تیم ها و جدول مسابقات بیندازد؟ یعنی این هم توقع زیادی است که او بداند در مرحله اول کدام تیم ها باهم بازی می کنند؟
از جملات جالب خیابانی یکی هم اینکه: «سوکای خودش شوت می زنه و پاس نمی ده. حالا هم داره توضیح می ده که خودم موقعیتم بهتر بود! جعفرپور هم حالا از این ور می زنه. انگار می خواد پاس ندادن سوکای رو جبران کنه در حالی که بهتر بود به سوکای پاس می داد. البته بهتر از سوکای هم می زنه و همون بهتر بود. که پاس نمی داد!» بالاخره چی؟
سپاهان گل می زنه و هواداراش در استادیوم خوشحالی می کنن و جواد یه حماسه دیگه خلق می کنه: «حالا اصفهانی ها خوشحالن، همه ایرانی ها خوشحالن و البته سپاهانی ها هم خوشحالن!» فکر کن که چقدر فرق داره اینا با هم.
یادمان رفت بگوییم که موقع گل دوم سپاهان اصلا جواد نبود و گزارش نمی کرد. از آن وقت هایی که یکهو چند دقیقه معلوم نیست کجا می گذارد می رود. خب انسان است ممکن است کاری داشته باشد.مرزبان و کرانچار دارند شوخی می کنند و می خندند و جواد: «مرزبان اومده از کرانچار اطلاعات بگیره که بعد بره تخلیه کنه!» یه چیزی تو مایه های فرغون.
بازی ادامه دارد. بازیکنان درگیر شده اند و داور کارت زرد نشان می دهد. چند لحظه ای مسابقه متوقف است و همچنان خبری از جواد نیست. وقتی برمی گردد معلوم می شود که با آقای رحیمی، مدیر باشگاه سپاهان داشته تلفنی صحبت می کرده. باور می کنید؟ «آقای رحیمی پشت خط بودن و گفتن به ابراهیمی ۵۰ میلیون جایزه می دیم». جواد وسط گزارش رفته پای تلفن با مدیر باشگاه گپ زده! این اتفاق فقط در کتاب ها و فیلم های تخیلی می تواند بیفتد و البته در صداوسیما خودمان